محمد رضا شوق الشعراء

محمد رضا شوق الشعراء:    چند روز پیش، غروب، موقع پیاده روی او را دیدیم که با وجود کهولت سن و کهنسالی، پشت فرمان اتومبیل خارجی بزرگ خود نشسته و از خیابان شلوغ کاشانی عبور می کرد، پنجشنبه آخرین عمل بیهوشی را در بیمارستان انجام داد، و امروز صبح، قبل از طلوع خورشید، از خواب بلند شد و نمازش را خواند و مرد. بهمین راحتی و بهمین آسودگی، و اینک دوباره باز جایی در هیئت مدیره بیمارستان سیدالشهداء برای نفر بعدی خالی شده. هیئت مدیره ای که دیگر نشان و نشانه ای  از سالهای دور ندارد. یکی یکی هیئت موسس و اعضای اولیه هیئت مدیره رفته اند و جوان ها جای پیران را گرفته اند.
    چندسال قبل موقع افتتاح بخش قلب بیمارستان سیدالشهداء، و در زمان ریاست دکتر سادات، وقتی در جمعی دوستانه که تنی چند از بر و بچه های مطبوعات هم بودند، صحبت از قلب و بیماری قلب شد، و منصور مظفری با شوخی و جدی، پیشنهاد عمل قلب ما را در آن بخش و آن بیمارستان به مرحوم شیخ محمدعلی صدوقی داد، قضیه را با خنده و نکته ای فیصله دادیم و اما موقع بیرون آمدن از بیمارستان، خدابیامرز دکتر ولی شاهی، که ما را می شناخت و با نوشته هایمان آشنا بود، سرش را گذاشت کنار گوشمان و یواش و به شوخی گفت: شوق جایی عمل کن که ترا نشناسند. و حالا چندین سال پس آز آن روز، دکتر ولی شاهی، متخصص ییهوشی و عضو هیئت مدیره بیمارستان حضرت سیدالشهداء (ع) یزد، آخرین شوخی خود را با زندگی انجام داد و با سپیده مرد! خدایش او را بیامرزد

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا