محسن رضایی -دانشجوی دکتری

محسن رضایی دانشجوی دکتری حسابداری دانشگاه شیراز"مقدمه"رويدادهاي مهم دهه هاي اخير جهان از نظر سياسي، اقتصادي، اجتماعي، جغرافيايي و انساني نشان مي دهد كه جوامع بشري پيوسته دستخوش حوادث طبيعي يا تمايلات مخرب انسان ها هستند كه باعث بروز بحران هاي گوناگون مي شود.روزي نيست كه اخبار مربوط به بحران ها ي كوچك و بزرگي كه در گوشه و كنار دنيا رخ مي دهد در وسايل ارتباط جمعي منعكس نشود. اين بحران ها ممكن است تا آنجا پيش برود كه منافع داخلي و خارجي جوامع و يا اعتبار يك سازمان بزرگ را مورد تهديد قرار دهد. از آنجا كه هر سازماني در طول حيات خود بارها با بحران هاي گوناگون روبرو مي شود، مديران و تصميم گيرندگان اصلي سازمان بايد تمهيداتي بيانديشند تا سازمان خود را همواره آماده مقابله با بحران هاي احتمالي كنند. بهترين اقدام، بكارگيري موثر مديريت بحران است. مديريت بحران شامل تمامي اقداماتي است كه براي مقابله سريع و موثر با بحران هاي احتمالي و كنترل اثرات مخرب آنها مورد نياز مي باشد. همچنین  با توجه به سرعت بالاي تغييرات در بازارهاي رقابتي, بهبود عملكرد سازماني يكي از مهمترين اهداف مديران مي باشد. به همين دليل بكارگيري صحيح توانمندي ها و قابليت هاي سازماني يكي ازعوامل مهم در جهت افزايش عملكرد شناخته شده است. از آنجا كه در چنين شرايطي اطلاعات مفيد و مربوط به يكي از اصلي تري نيازهاي سازمان ها تبديل شده است, محققين پيشنهاد كرده اند كه استفاده از سيستم هاي حسابداري مديريت مدرن و پيشرفته مي تواند اطلاعات مهم و ضروري مديران ارشد و ديگر كاركنان را فراهم كند. سيستم هاي حسابداري مديريت در كسب شناخت نقاط ضعف و كاستي هاي شركت به مديران كمك مي كنند و راهكارهايي براي برون رفت از عملكرد ناموفق سازمان ارائه مي دهند و از اين طريق بهبود عملكرد سازمان مي تواند در جهت افزايش كارايي منابع اقتصادي و تخصيص بهينه آنها مؤثر واقع شود.

معنی بحران

اغتشاش عمده در سازمان كه داراي پوشش خبري گسترده اي شده و كنجكاوي مردم درباره اين موضوع بر فعاليت هاي عادي سازمان اثر مي گذارد و مي تواند اثر سياسي، قانوني، مالي و دولتي بر سازمان بگذارد. همچنین بحران را تهديد كننده اهداف عالي ، محدود كننده زمان واكنش و نيروي غافلگير كننده بر تصميم گيرندگان كليدي مي داند بحران ها به طور كلي به دو دسته تقسيم مي شوند:

بحران هاي طبيعي: بحران هايي هستند كه بر اثر عوامل طبيعي بوجود مي آيند. از قبيل سيل،آتش سوزي، زلزله

بحران هاي غير طبيعي: بحران هايي هستند كه براثر عوامل غير طبيعي ايجاد مي شوند. بحران هاي غير طبيعي در سازمان ها به چهار دسته تقسيم مي شوند:

الف- بحران هاي اطلاعاتي- امنيتي: بحراني است كه در اثر اختلال در طراحي، تجهيزات و كاركرد نظام هاي حفاظتي، اطلاعاتي ، امنيتي و رايانه اي در سازمان رخ مي دهد.

ب-بحران هاي مالي: منظور بحراني است كه در اثر اختلال در كاركرد نظام هاي مالي سازمان رخ مي دهد.

ج- بحران هاي انساني: منظور بحراني است كه در اثر اختلال در كاركرد منابع انساني سازمان رخ مي دهد

د- ساير موارد: از قبيل جنگ، شورش و بلواي عمومي، قطع خطوط ارتباطي، برق، آب و گاز در اثر عوارض سازماني يا فراسازماني عده اي مي گويند مديريت بحران از سه مرحله اصلي تشكيل شده است كه عبارت است از مديريت بحران قبل، حين و بعد از وقوع بحران. قبل از وقوع بحران بايد سه فعاليت كليدي صورت گيرد: تشكيل تيم مديريت بحران در سازمان، ايجاد يك سناريويي كه بدترين حالت ممكن را نشان دهد، و تعريف روي هاي اجرايي استاندارد براي انجام فعاليتهايي قبل از وقوع بحران.

در زمان وقوع بحران سه فعاليت اصلي بايد انجام شود: تمركز بر اشاعه اخبار و اطلاعاتي كه مورد تمايل عموم باشد، مشخص كردن يك نفر به عنوان سخنگوي سازمان، و ارسال پيامها و گزارشها به صورت حرفه اي در رسانه ها. بعد از وقوع بحران دو فعاليت اصلي بايد صورت گيرد

1-    شناسايي عوامل ايجاد كننده بحران براي استفاد ههاي آينده و برقراري ارتباط با ذي نفعان براي آگاه سازي آنها از نتايج و اثرات بحران

2-    بازيابى، بازسازى و يادگيرى

بحران حالتي غير منتظره و غافلگيركننده است كه همه سازمانها كم و بيش با آن مواجه هستند . از اين رو بايد با درك واقعيت بحران و اثرات آن با تمهيدن انديشه هاي لازم آثار منفي و خسارات آن را به حداقل ممكن رسانيد. ارزیابی عملکرد در سازمانها یکی از مهمترین و اساسی ترین عوامل برای مقابله با وقوع بحران بخصوص قبل از وقوع بحرانهای مالی می باشد.

ارزیابی عملکرد

ارزيابي عملكرد كسب وكار يكي از مهمترين دستور كارهاي مديريت است؛ زيرا كليد دستيابي به بهبود مستمر در توانايي ارزيابي و سنجش مداوم عملكرد سازمان است. بسياري از سازمان ها نيز اهميت ارزيابي مداوم عملكرد را درك كرده اند و سيستم هاي ارزيابي عملكرد متنوعي در سازمان به كار مي برند.  هر سازمان به منظور آگاهي از ميزان مطلوبيت و مرغوبيت فعاليت هاي خود بويژه در محيط هاي پيچيده و پويا نياز مبرم به نظام ارزيابي دارد. از سوي ديكر فقدان وجود نظام ارزيابي و كنترل در يك سيستم به معناي عدم برقراري ارتباط با محيط درون و برون سازمان تلقي مي گردد كه پيامدهاي آن كهولت و در نهايت مرگ سازمان است .ممكن است بروز پديده مرگ سازماني به علت عدم وقوع يكباره آن، از سوي مديران عالي سازمان ها احساس نشود؛ لكن مطالعات نشان مي دهند فقدان نظام كسب بازخورد امكان انجام اصلاحات لازم براي رشد، توسعه و بهبود فعاليت هاي سازمان را غير ممكن مي نمايد، سرانجام اين پديده، مرگ سازماني است.

معمولا سازمان ها عملكرد خود را بر حسب سودآوري , رشد و سهم بازار اندازه گيري مي كنند. عملكرد شركت بيانگر ميزان فعاليت هاي شركت در يك دوره زماني خاص است كه منجر به كسب درآمد, سود و يا افزايش ثروت سهامداران خواهد گرديد.

معیارهای ارزیابی عملکرد مربوط به وقوع بحرانهای مالی

نرخ رشد سود، نسبت سود عملياتي به فروش ، نسبت سود خالص به فروش ، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام،نرخ بازده  دارائي ها

 

نرخ رشد سود: نرخ رشد از حاصلضرب نرخ سرمايه گذاري در نرخ بازده بدست مي آيد و یکی از معیارهایی است که در بحرانهای مالی تحت تاثیر فراوان قرار می گیرد و توجه بسیاری به معیار جلب می گردد.

نسبت سود عملياتي به فروش: نسبت سود عملياتي به فروش كه همان حاشيه سود عملياتي نام دارد منعكس كننده موفقيت مديريت شركت در ايجاد سود از عمليات جاري شركت است. اين نسبت نشاندهنده اين واقعيت است كه به ازاي هر واحد پولي، از فروش، چه ميزان سود عملياتي عايد شركت شده است . نسبت هاي بالاي حاشيه سود عملياتي نشاندهنده توفيق مديريت در كنترل هزينه هاي شركت و يا پيشي گرفتن رشد فروش شركت به رشد هزينه هاي آن است.

نسبت سود خالص به فروش:اين نسبت سود خالص شركت را با فروش كل مقايسه مي كند و نتيجه نهايي مديريت را به نمايش ميگذارد. زماني كه يك شركت حاشيه سود بالايي دارد، نشاندهنده اين است كه در عرصه رقابت خود از نقاط قوتي برجسته تر نسبت به سايرين برخوردار است. شركت هايي كه از حاشيه سود خالص بالاتري نسبت به سايرين برخوردارند امنيت بيشتري در مواجهه با موقعيتهاي سخت دارند و شركت ها با حاشيه سود پايين، در دوران افول بازار، وضعيت تاسف باري را پشت سرخواهند گذاشت.

نرخ بازده حقوق صاحبان سهام:نرخ بازده حقوق صاحبان سهام يكي از نسبت هاي مالي است كه از طريق تقسيم سود قبل از ماليات به حقوق صاحبان سهام بدست مي آيد، سود حسابداري با توجه به روش هاي گوناگون حسابداري و همچنين برآورد هاي حسابداري تحت تاثير قرار مي گيرد .بعبارتي مديريت مي تواند با توجه به حقوق صاحبان سهام و بازده آنها و همچنین برگزاری دوره های لازم برای آموزش آنها در دوران بحران آنها را با شرکت و اهداف شرکت هماهنگ کند.

نرخ بازده دارايي ها: يكي از نسبت هاي مالي است كه از طريق تقسيم سود خالص بعلاوه هزينه بهره به مجموع دارائي ها بدست مي اید. نرخ بازده دارائي ها به مهارت هاي توليد و فروش شركت مربوط مي شود و بوسيله ساختار مالي شركت تحت تاثير قرار نمي گيرد. با توجه به اينكه دارائي ها در تراز نامه به خالص ارزش دفتري نشان داده مي شوند، بنابراين ارزش واقعي دارائي ها ممكن است بسيار پائين تر يا بالاتر از ارزش هاي دفتري آنها باشد، بنابراین در قبل از وقوع بحران مالی بایستی با ارزیابی دقیق داراییها و موارد نیاز به کارگیری آنها نسبت به افزایش بازده آنها اقدام نمود و قبل از وقوع بحران شرایط لازم را برای استفاده بهتر و بیشتر از داراییها در شرایط بحران فراهم نمود.

 

روشهای استراتژیک برای گذر از بحران

گرايشات استراتژيك از اصول هدايت كننده مؤثر بر بازاريابي و انتخاب استراتژي هاي فعاليت هاي يك شركت هستند و منعكس كننده گرايشات استراتژيك اجرا شده توسط شركت براي ايجاد رفتارهاي مناسب مي باشد كه به عملكرد بهتر منجر مي شود و بر اساس انديشه يك شركت در مورد انجام كسب و كار از طريق مجموعه اي گسترده از ارزش ها و باورهاي ريشه اي شكل مي گيرند. تحقيقاتي كه درحوزه بازاريابي انجام گرفته است به طور عمده بر حفظ گرايشات بازار، بر اساس اتخاذ و اجراي مفهوم بازاريابي متمركز شده اند. با اين حال، جريان رو به رشدي از تحقيقات بر اتخاذ گرايشات استراتژيك جايگزين از جمله گرايشات نوآوري، گرايشات تكنولوژي، گرايشات كارآفريني، گرايشات كيفيت و گرايش بهره وري تاكيد دارند. محققين ادعا مي كنند كه شركت ها مي توانند عملكرد خود را با گرايشات مكمل بازار به همراه گرايشات استراتژيكمهم ديگر كه با شرايط محيطي و ويژگي هاي سازماني مناسب هستند به حداكثر برسانند.

عملكرد سازماني را مي توان يك سازه نظارتي براي دستيابي به اهداف سازمان معرفي كرد. سازمان ها و شركت ها به منظور رشد و توسعه در عرصه هاي رقابتي نيازمند سيستمي جهت ارزيابي عملكرد سازمان مي باشند تا كارايي و اثر بخشي فعاليت هاي سازمان مورد ارزيابي قرار گيرد. با توجه به شرايط رو به رشد بازارهاي كنوني اگر سازمان ها بخواهند تنها با اتكا به دانش سنتي خود در مورد استفاده از ظرفيت هاي سازمان بقاي خود در بازار ها را حفظ كنند به راحتي توسط رقبا كنار گذاشته خواهند شد. بنابراين براي اينكه سازمان ها در عملكرد خود موفق باشند, بايد قادر به شناسايي تمامي قابليت ها و ظرفيت هاي عملياتي و غير عملياتي خود باشند. مديران سازمان ها با بكارگيري استراتژي هاي مناسب و به موقع, مي توانند قابليت هاي سازماني خود را بهتر درك كرده و بيش از گذشته در عمليات سازمان استفاده كنند. اين گرايشات و تمايلات استراتژيك سازمان ها هستند كه چگونگي بكارگيري ظرفيت هاي سازماني را مشخص مي سازند و در نتيجه منجر به استفاده موثرتر تمامي اين قابليت ها در افزايش عملكرد مي شوند.

نتیجه گیری

در نهایت می توانیم با بیان این موضوع که پيشرفت هاي چشمگير در فناوري ها, پيچيده تر شدن شرايط تجاري, تغييرات در الگو هاي توليد رقابت از جمله مواردي هستند كه موجب تغيير در سيستم هاي حسابداري مديريت شده اند. مديران سازمان ها براي اينكه در چنين شرايط اقتصادي بتوانند نيازهاي اطلاعاتي و مديريتي سازمان را مرتفع سازند, بايد از اين تغييرات سيستم هاي حسابداري مديريت در سازمان هاي خود استقبال كرده و در جهت ايفاي مسئوليت خود از آن استفاده كنند.

در واقع حسابداري مديرت مدرن و پيشرفته ابزاري است در خدمت مديران سازمان كه مي توانند با استفاده از آن نه تنها روش هاي جديد را بكارگيرند, بلكه تمامي ظرفيت ها و توانمندي هاي سازمان را شناسايي كنند و به بهترين نحو در جهت سرعت بخشيدن به عمليات سازمان مورد استفاده قرار دهند. اگر سازمان ها داراي عملكرد بالا و موفقيت آميز باشند, درواقع توانسته اند خواسته ها و انتظارات كليه ذينفعان را برآورده سازند. در اينگونه سازمان هاكه باروش هاي كاملا حرفه اي مديريت مي شوند خط مشي ها, اهداف و برنامه ريزي ها با استفاده از فنون جديد در جهت ارتقا عملكرد هدايت خواهند شد.

بنابراین می توان قبل از وقوع بحران مالی با پیاده کردن سیستمهای نوین حسابداری و کنترلی مثلا استفاده از سیستمهای حسابداری مدیریت و کنترلهای قوی داخلی برای سیستمهای مالی از وقوع بحران مالی پیشگیری نمود هر چند این سیستمها از بسیاری بحرانها جلوگیری می کند ولی امکان وقوع آنها را به طور کامل از بین نمی برد. همچنین این سیستم های نوین مالی  هنگام وقوع بحران نیز در شناسایی و ارزیابی بحران مالی و برطرف کردن آن کمک فراوانی به سازمان می کند البته لازم به ذکر است که، همه این موارد بایستی همراه با اموزش کارمندان قبل از وقوع بحرانها باشد.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا