با ذکر خاطره‌ای از کلاس درس دهه 80 دکترعارف در دانشگاه صنعتی شریف (نقل به‌ مضمون):

دکتر عارف، رتبه دوم کنکور زمان خود بوده و در رشته مخابرات، سنگین‌ترین گرایش مهندسی برق، از دانشگاه استنفورد، فارغ‌التحصیل شده‌ است. تحصیلات کارشناسی پسر بزرگ ایشان هم مهندسی برق است و گویا کارشناسی ارشدِ مدیریت اجرایی دارد.

دکتر عارف برای دانشجویان تعریف کرده، پس‌از ثبت‌نامِ دشوارِ پسرش در دوره دکتری علوم مالی دانشگاه جرج واشنگتنِ امریکا، متوجه شده‌اند این کلاس چهار دانشجو دارد و سه نفر دیگر یهودی هستند. ایشان توضیح داده‌ برخلاف کشور ما که‌ چنین رشته‌‌هایی مورد اقبالِ نخبگان نیست؛ نه تنها خواص به‌ این‌ رشته‌ها می‌روند، که‌ مهاجران را هم به‌راحتی نمی‌پذیرند. در مقابل، در بسیاری از رشته‌‌های سنگین پزشکی و مهندسی که‌ جزو رشته‌‌های کلیدیِ مملکت‌داری و اقتصاد و ... نیستند، راحت‌تر پذیرش می‌دهند و البته گرایش سنتیِ نخبگان ما هم به‌ این‌ سمت است.

-        گویا پس‌از قتل امیرکبیر، بیشتر رشته‌‌های مرتبط با علوم انسانی، از برنامه دارالفنونِ در شرف افتتاح، به‌ عمد یا سهو حذف می‌شود. (شبیه غالبِ دبیرستان‌‌های تیزهوشانِ فعلی، که‌ اصلا رشته علوم انسانی ندارند) و این‌گونه عدم تعادلِ گرایشِ نخبگان به‌ علوم تجربی و ریاضی کماکان هدایت شده‌ و ادامه یافته است. حال آن‌که بیشتر رشته‌‌های نخستِ آن‌سوی آب؛ مدیریت، حقوق، علوم بازرگانی، اقتصاد، علوم مالی، علوم سیاسی و روان‌شناسی، جزو علوم انسانی هستند؛ و حتی در ژاپن که‌ زمانی قطب الکترونیک بود، رشته اول، نه الکترونیک، که‌ علوم بازرگانی بود. و ما کماکان همانند قهرمانان وزنه‌برداری، به‌ رتبه نخست سنگین‌ترین وزنه‌ها و رشته‌ها افتخار می‌کنیم و در الفبای سیاست و اقتصاد و مدیریت؛ سعی و خطا و اشتباهات مدیرانِ مهندس را در تاریخ می‌نویسیم.

-        به‌ کودکان و نخبگانمان بگوییم که‌ راه‌‌های ساده‌تر و مفیدتری برای موفقیت هست. بگوییم 30هزار پزشک و صدها هزار مهندس بیکار (یا با شغل نامرتبط) امروز، می‌توانستند با تلاش به‌مراتب کمتر، مهارت‌آموز و کارآفرین فعالیت‌هایی دانش‌محور شوند و دست دیگران را نیز بگیرند.‌ 

خبر فوق را به زبان مورد نظر ترجمه کنید

 
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا