محمد هادی سمتی/جای بسی تأسف برای همه مسؤلین وجود دارد که امروز و در آستانه سی و هفتمین سالگرد انقلاب شکوهمند اسلامی ایران هنوز پیام انقلاب برای نسلی که انقلاب و جنگ تحمیلی را درک نکرده ان..............

انقلاب اسلامی یک تغییر بنیادین

قسمت اول

جای بسی تأسف برای همه مسؤلین وجود دارد که امروز و در آستانه سی و هفتمین سالگرد انقلاب شکوهمند اسلامی ایران هنوز پیام انقلاب برای نسلی که انقلاب و جنگ تحمیلی را درک نکرده اند واضح و شفاف و  مستدل بیان نگردیده است و اگر چنین بود در سال 88 آن کودتای رنگی و  غیر قابل فراموش شدنی رخ نمی داد و یا با کمترین خسارت ها و در مدتی کوتاه تر پایان می پذیرفت.

قبلا در یادداشتی به موضوع مظلومیت انقلاب اسلامی پرداخته شد و گفته شد که مظلومیت از یک سو معلول عدم تبیین صحیح گفتمان انقلاب از جانب نسل اول انقلاب است و از سوی دیگر نهادی های دینی و به طور خاص برپا کنندگان مجالس و هیئت های مذهبی در این زمینه قصور داشته و دارند.

طی روزهای جاری در حین بررسی موضوعاتی برای ادامه این سلسله یادداشت ها شاهد یک جهش و جوشش در میان برخی جوانان بودم که به مناسبت فرا رسیدن فصل انتخابات ، به دنبال آشنایی با حقیقت انقلاب و تعریفی روشنگرانه و راهبردی از معنای انقلاب اسلامی هستند و این به خوبی مدعای نگارنده را در مظلومیت انقلاب تأیید می کند که متأسفانه در این سال های پس از انقلاب عده ای که وظیفه خطیر و غیر قابل انکاری در این زمینه دارند به دلایل مختلفی از صحنه تبیین گفتمان انقلاب فرار کرده اند و نخواسته اند ذهن جامعه بعد از انقلاب را به سمت این آرمان ناب سوق بدهند.

جای بسی تأسف برای همه مسؤلین وجود دارد که امروز و در آستانه سی و هفتمین سالگرد انقلاب شکوهمند اسلامی ایران هنوز پیام انقلاب برای نسلی که انقلاب و جنگ تحمیلی را درک نکرده اند واضح و شفاف و  مستدل بیان نگردیده است و اگر چنین بود در سال 88 آن کودتای رنگی و  غیر قابل فراموش شدنی رخ نمی داد و یا با کمترین خسارت ها و در مدتی کوتاه تر پایان می پذیرفت.

جوانان علاقه مند به انقلاب اسلامی باید در این مقطع بسیار حساس برای تبیین انقلاب و گفتمان ناب آن به اقدامی اساسی دست زده و از لابلای تاریخ سیاه پهلوی و وقایعی که منجر به سقوط رژیم فاسد طاغوت و  قیام ملت در سال 57 به رهبری حضرت روح الله گردید، به معنا و پیام اصیل انقلاب دست پیدا کرده و در نتیجه جامعه را از حرکت به سمت غرب گرایی و دلباختگی و خوش خیالی نافرجام رها سازند.

در شرایط فعلی برای جلوگیری از تشکیل یک مجلس متمایل به آمریکا و غرب ضرورت دارد که انقلاب اسلامی ایران بازخوانی شود تا همه واجدین شرایط رأی دادن در سراسر کشور ضمن تشویق و ترغیب به شرکت در انتخابات گزینه های برتر و نزدیک تر به گفتمان انقلاب اسلامی را انتخاب کنند.

در این نوشتار و یادداشت های بعدی سعی بر این است که فرمایشات رهبر کبیر انقلاب حضرت آیت الله العظمی امام خمینی و بیانات حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای محور بحث قرار گرفته و در حد توان مورد شرح و بررسی واقع شود.

قبل از این که به تعریف انقلاب پرداخته شود نخست باید به این سؤال پاسخ دهیم که انقلاب اسلامی نتیجه چه رخدادهایی بوده است؟ چه عواملی باعث شد تا ملت در سال 57 بر ضد رژیم فاسد طاغوت قیام کنند و حاکمیت دینی برقرار شود؟

رهبر فرزانه انقلاب حضرت امام خامنه ای واقعیت های جامعه قبل از انقلاب را به دو بخش تقسیم کرده اند؛ یک بخش از واقعیّتهای جامعه‌ قبل از پیروزی انقلاب، وابستگی است و در اختیار داشتن منابع عمده انسانی و مادّی توسط بیگانگان.

نمونه های فراوان تاریخی وجود دارد که نشان می دهد کشور ما وابسته بوده و منابع انسانی و مادی اش نیز در تصرف بیگانگان قرار داشته است ولی در این جا تنها به یک مورد که مربوط به اقتصاد و نفت کشور است اشاره می کنم:

در 29 مهر 1333 مجلس هجدهم با 113 رأی از 120 رأی موجود قانون اجازه مبادله قرارداد فروش نفت و گاز و نحوه اداره آن را به تصویب رساند و سلطه دوره کنسرسیوم بر نفت ایران آغاز شد.

دکتر سید جلال الدین مدنی در فصل پانزدهم از جلد اول کتاب تاریخ سیاسی معاصر ایران به تشریح این موضوع پرداخته اند.

بخش هایی از آن چه در این قرارداد رخ داد بدین شرح است: 

1-   به موجب این قرار داد ظاهرا چنین عنوان می کردند که کنسرسیوم از طرف شرکت ملی نفت به اکتشاف ، استخراج و پالایش می پردازد و از طرفی تصریح کرده بودند که تا پایان قرارداد فسخ اختیارات وجود نخواهد داشت بدین معنا که تمام امور شرکت ملی نفت به کنسرسیوم واگذار می شود.

2-   ایرانیان از نظر استخدام بر خارجیها ترجیح داده می شوند (چیزی که البته در قرارداد بود ولی بعدا خلافش صورت گرفت)

3-   شرکت ملی نفت تمام موجودی انبارها و همه ماشین ها و دستگاه ها را (به جز وسایل مربوط به پخش داخلی) به شرکت های خارجی تسلیم کرد که در نتیجه دو زیان عمده را تحمل کرد ؛ از یک طرف غرامت سنگینی بابت این تأسیسات به شرکت سابق نفت پرداخت کرد و از طرف دیگر با قرارداد کنسرسیوم همان تأسیسات را که در قبالش غرامت داده بود به کنسرسیوم واگذار نمود.

4-   به موجب این قرارداد شرکت های خارجی حق استفاده از زمین های مورد نیاز خود را پیدا می کردند.

5-   بر طبق کنسرسیوم از وقتی که نفت خام قابلیت استفاده پیدا می کند به کنسرسیوم تعلق می یابد و شرکت ملی نفت به جای مبادله با شرکت های خارجی در اسکله ها ، مالکیت نفت را در همان سر چاه ها به کنسرسیوم می دهد (که مساوی است با سلطه بیگانه در داخل مرزها)

6-   براساس این قرارداد ، کنسرسیوم اختیارات وسیعی در بنادر ، راه آهن ، سرویس تلفن و تلگراف پیدا کرده بود و دولت ایران نیز حق نداشت حاکمیتش را با وضع قوانین مخالف با این قرارداد اعمال نماید.

7-   و در نهایت بر طبق این قرارداد حدود حوزه امتیاز و شعاع عملیات کنسرسیوم بیش از حوزه عملیات شرکت سابق نفت شد زیرا علاوه بر قسمتی از خاک بلوچستان قسمت جنوبی استان کرمان، تمام استان فارس ، قسمت جنوبی استان اصفهان و تمام استان های خوزستان و لرستان،بروجرد و ملایر و صفحات جنوبی کرمانشاهان و نیز جزایر خارک، خارگو، شعیب،کیش و قشم ، هنگام و هرمز و ناحیه ای که در داخل خطی سه میل فاصله در دریا از پست ترین جزر هریک از این جزایر واقع است در اختیار کنسرسیوم قرار گرفت.

ادامه دارد ...

نسأل الله منازل الشهداء

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا