وحید شیخ احمد صفاری

ضرورت پرهیز ار سفارشی نویسی در جامعه شناسی جنگ

جنگ شروع می شود و تمام می شود! چون سیاستمداران چنین می خواهند و این مردم و ملت ها هستند که به نام مذهب و یا پان وطنیسمی باید بروند، بجنگند، کشته شوند، خرابی و خسارت و ویرانگی و آوارگی  را با ذره ذره وجود و زندگی شان لمس کنند، برای  آن که سیاستمداران به شغل سیاست خود مشغول باشند و هریک اما چه سهمی متفاوت از جنگ دارند.

بروز جنگ، در اقصی نقاط جهان، همیشه امری حتمی و حتی ضروری است و جنگاوران و سربازان در هر جنگی بر اثر تعریف و تحریکی که سیاستمدار از جنگ بیان می کنند، انگیزه ای را برای جان نثاری و رزم برای شرکت در جنگ و کشته شدن از خود نشان می دهند.

اما نکته ی بسیار ارزشمندی که در سال های پس از جنگ، می تواند آن جنگ را از دیدگاهی متفاوت و بدون احساسات و تحریکاتی که برای توجیه  و منطقی بودن آن مبارزه و حضور مبارز در کارزار و تاثیرات پس از برگشت از جنگ را در فرد و جامعه، بررسی نماید، ساخت فیلم هایی است که به روانکاوی و روان پژوهی این حوادث می پردازد.  کشورهایی مانند آلمان، ژاپن، روسیه و آمریکا پیش تاز در ساخت این نوع فیلم ها هستند. در این فیلم ها روحیات مبارزان آنالیز می شود. علت ها آنالیز می شود و تاثیرات جنگ و نوع کشی  بر روح و روان آنان تحلیل می گردد. اسارت ها و اسیران در قرنطیه ای از روان پریشی و پژوهشی روانکاوانه ارزیابی می شوند. واکنش ها و رفتارهای متاثر از آن دوران و رفتارهای اجتماعی و خانوادگی  که همیشه همراه و همزاد با آنهاست، نیاز به علوم انسانی و جامعه شناسی  جنگ را ضرورتی غیر قابل انکار کرده است. اما آیا در ایران هرگز چنین اتفاقی افتاده است؟ جواب بی هیچ ابهامی، خیر است. در ایران دو عامل حقانیت مذهبی و بر حق بودن آن و همچنین دخالت مذهب در سیاست در غیاب احزاب و سیاستمداران تحصیل کرده و آگاه به علوم سیاسی ، روان شناسی اتفاقات جنگ و پژوهش های روانی و تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم آن بر خانواده ها، افراد و نهایتاً جامعه را همیشه منکر و مورد بی توجهی و بی اعتنایی قرار داده است. زیرا شرکت در جنگ ها ، گاهاً تنها راه سعادت و رسیدن به بهشت موعود قلمداد می شود و از این جهت هیچ تاثیری به جز سعادت و سعادتمندی در انتظار ودر مسیر زندگی مجاهد و مبارز قرار ندارد.

مثلاً در فیلم های ساخته شده درباره جنگ هشت ساله ایران با عراق، همیشه یک حاجی معجزه گر مطلق در تمامی پیروزی هاست و در هیچ فیلمی شکست رزمندگان ایرانی به تصویر کشیده نشده است. این ابهام در تفکری واقع گرایانه، پارادوکسی را رقم می زند که درگیرهای درونی و بیرونی، انتظارات فردی و خانوادگی در تقابل با واقعیت های  جامعه دچار خدشه و دودستگی جامعه را در پی دارد. اما واقعیت آن است که در جنگ هشت ساله ایران با عراق، جدایی از هر انگیزه و نامی مانند تمامی جنگ های دیگر در دیگر نقاط جهان شامل؛ پیروزی ها، شکست، اسارت ها، ویرانی ها و موضوعات متاثر از برگشت سربازان پس از جنگ است. فیلم سازان ما دیگر باید از ساختن فیلم هایی با رشادتهای بی بدیل یک حاجی و پیروزیهای اغراق آمیز بی علتش دست بردارند. تمام این فیلم ها، جاذبه جذب مخاطب را از دست داده است و به ناچار باید به جنبه طنز و کمدی سازی فیلم جنگی روی آورد که نهایتا باز هم بی طنز و کمدی به اتمام می رسد و همیشه این مبحث روانشناسی و جامعه شناسی جنگ بی تعریف و بی اشاره در لایه های پنهان پارادوکس ها و تضادهای اجتماعی باقی می ماند.

این مقاله از نویسندگان و هنرمندان مستعد و توانا می خواهد تا به دور از سفارشی نویسی به گونه ای ناب ، خلا موجود را در راه تاثیر گذاری اجتماعی ، تجربه کنند که جامعه با کسب تجربه ، رشد می کند و به تکامل می رسد.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا