حمید صادقی مقدم

یزدفردا "حمید صادقی مقدم:جایی خواندم که: یکی از دانشجویان دکترحسابی به ایشان گفت : شما سه ترم است که مرا از این درس می اندازید . من که نمی خواهم موشک هوا کنم. می خواهم در روستایمان معلم شوم. دکتر جواب داد : تو اگر نخواهی موشک هوا کنی و فقط بخواهی معلم شوی قبول، ولی تو نمی توانی به من قول بدهی که یکی از شاگردان تو در روستا، نخواهد موشک هوا کند !!!

بله این فرد دانشجوبر خلاف معلمان آگاه، دلسوز ومتعهد،  فکروذکرش این بوده که معلم شود به دانش آموزان درسی ونمره ای و کارنامه ای بدهد وبرایش مهم نیست که آینده  دانش اموز چگونه رقم بخورد. درس راخوب یاد بگیرد یا نگیرد قبول شود یا نشود.

 آنچه برای او مهم است معلم شدن وراه یافتن به جمع معلمان وحقوق بگیران وکسب فرصت شغلی ووجهه اجتماعی است.

مشابه این خواسته معلم شدن در بحث مدیریت ادارات وسازمانهای دولتی نیز وجود داردبا این تفاوت که ممکنست علاوه برتمایل خود شخص برای مدیر شدن، اراده وحمایت فرد یا افرادی که منافع خاص گروهی وجناحی خود را دنبال می کنند وجود داشته باشد.

با نگاهی گذرا به عملکرد ضعیف برخی از دستگاههای اجرایی استان موضوع معلم شدن یا بهتر بگوییم مدیر شدن به ذهنمان متبادر می گردد وبه وضوح در می یابیم که قبای مدیریت اندازه تن برخی از مدیران نبوده و نیست.

مدیرانی که چون نقش مهم روابط عمومی ورسانه را  به عنوان دونهاد اطلاع رسان باور ندارند، به روابط عمومی دستگاه متبوع بها نمی دهند، فردی ضعیف وکم تجربه را به عنوان مسئول روابط عمومی منصوب می کنندو ازبرگزاری نشست خبری با  اصحاب رسانه وطرح مسائل ومشکلات مردم  حتی الامکان دوری می جویند.

اینگونه مدیران که در زمان مناسب معرفی خواهند شد باید بدانند که مردم اگاه ما خبرها را از طریق رادیو تلویزیون، روزنامه ها ووبسایتهای خبری می شنوند ومی بینند وبه رسانه ای بودن یا نبودن آنها پی می برند.

ازطرف دیگر امروزگردش آزاد اطلاعات در جوامع مختلف امری ضروری است که همگان بر آن تاکید دارند زیرا  با وجودابزار وتکنولوژی نوین ارتباطی وبرخورداری مردم از سطح قابل توجه آگاهی و هوشمندی، دیگر نمیتوان اخبار واطلاعات قابل انتشار یک سازمان را حبس کرد و چشم تیزبین خبرنگاران را نسبت به رخدادهای درون سازمان از نظر دور داشت وبر نقطه ضعفها سرپوش گذاشت.

متاسفانه گاهی اوقات برخی از مسئولین به وعده هایی که به مردم داده اند عمل نمی کنند که برای نمونه، به سه مورد آن اشاره می کنیم.

بی تردید مهمترین مشکل استان یزد که برای مردم آن جنبه حیاتی دارد ، مشکل آب است وبا وجود اینکه رهبر انقلاب در سفر به یزد برآن تاکیدکردنداما متاسفانه علیرغم وعده های خوشبینانه وامیدوار کننده مسئولین ذیربط به مردم، روند فعالیتها بسیار کند پیش می رود لذا این مشکل همچنان به قوت خود باقیست ودر آینده چه بر سر مردم یزد خواهد آمد خدا می داند.

 همچنین علیرغم اینکه مدتهاست وعده انتقال واستقرار کوره های آجرپزی در منطقه فهرج از سوی مسئولین به مردم داده شده است اما ظاهرا به دلیل نبود زیرساختهای لازم، قرارنیست این معضل در قرن حاضرمرتفع گرددوکوره ها همچنان فعالند ودودکشها دود را به داخل ریه های مردم می فرستند.

یک نمونه دیگر از این دست مسائل موضوع تصفیه خانه فاضلاب شهر یزد است که چون مکان یابی آن طبق ضوابط ومقررات انجام  نشده است بوی لجن و پشه ومگس و...زندگی حدود 50 هزار انسان را به مخاطره انداخته است.

از طرف دیگرمدیر عامل شرکت آبفا ی یزد تیر ماه سال 91 در جمع مردم زارچ اعلام کرد: طی صورتجلسه ای با حضور استاندار یزد واعضای کارگروه زیربنایی استان مقرر شد تصفیه خانه مذکور توسعه پیدا نکند.

حال از ایشان که اخیرا نشست خبری با اصحاب رسانه داشتند وروابط عمومی شرکت آبفا عمدا از دعوت نگارنده به عنوان خبرنگاریک نشریه محلی ویک روزنامه کثیرالانتشارخودداری کرد می پرسیم چراطبق مفاد صورتجلسه مزبورعمل نشدو ظرفیت  تصفیه خانه توسعه وافزایش یافت؟

در پایان امید است مدیران دستگا ههای اجرایی که اکثرا پویا وکارآمد هستند مطلب ذیل را جدی نگیرند:

 مردی که سوار بر بالن در حال حرکت بود ناگهان به یاد آورد قرار مهمّی دارد؛ ارتفاعش را کم کرد و از مردی که روی زمین بود پرسید: "ببخشید آقا ؛ من قرار مهمّی دارم ، ممکنه به من بگویید کجا هستم تا ببینم به موقع به قرارم می رسم یا نه؟"

مرد روی زمین : بله، شما در ارتفاع حدودا ً 100 متری و در طول جغرافیایی ۲۳۰۰ و عرض جغرافیایی ۱۳۵۹هستید.

مرد بالن سوار : شما باید مهندس باشید.

مرد روی زمین : بله، از کجا فهمیدید؟

مرد بالن سوار : چون اطلاعاتی که شما به من دادید اگر چه کاملا ً دقیق بود ولی به درد من نمی خورد و من هنوز نمی دانم کجا هستم و به موقع به قرارم می رسم یا نه؟"

مرد روی زمین : شما باید مدیر باشید.

مرد بالن سوار : بله، از کجا فهمیدید؟

مرد روی زمین : چون شما نمی دانید کجا هستید و به کجا می خواهیدبروید.

قولی داده اید و نمی دانید چگونه به آن عمل کنید و انتظار دارید مسئولیت آنرا دیگران بپذیرند!!

 

 

 

 

 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا