خلاصه و ترجمه ای از کتاب بیشه زار (The Bush) چاپ روزنامه های معتبر استرالیا

 

وقتی کاپیتان کوک و جوزف بنکز (Capitan Cook & Joseph Banks)  برای اکتشافات بیشتر راهی دریای جنوبی، وارد خلیج بوتانی در محل فعلی شهر سیدنی (Sydney)  شدند، تصور نمیکردندکه چه تعداد افراد بومی (Aboriginal) ممکن است در این سرزمین زندگی کنند و فکرش را هم نمیکردند که بیش از 50 نفر در ساحل این خلیج ساکن باشند.

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90140.jpeg

 

بدین صورت درسال 1770 کشتی های انگلیسی با تعداد 565 مرد ، 192 زن و 18 کودک راهی دریاهای جنوب شدند که 32 نفر از این اسرا در طول سفر طولانی، جان خود را از دست دادند.

 مسئله ای که در ابتدا با آن روبرو شدند ، تهیه غذا بود و از بومیان یاد گرفتند که از سبزیجات و درخت گام و میوه های موجود تغذیه کنند و توانستند برای خود از این قبیل مواد غذایی تهیه کنند و به این قضیه پی بردند که این جور چیزها غذای روزانه بومیان را تشکیل میدهد...

کم کم نگرانی اندکی هم در مورد افراد بومی ساکن این منطقه بوجود آمد و تلاشهای فرماندار فیلیپ برای صلح با بومیان، به دلیل عدم توانایی در برقراری ارتباط و کج فهمی ها به سمت شکست پیش میرفت...

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90151.jpeg

 

عقاید بومیان محلی و مهاجران انگلیسی ، در مورد زمین، به این صورت که بومیان عقیده داشتند فقط به اندازه مورد نیاز باید از زمین استفاده کرد و این با تفکر انگلیسی ها برای داشتن زمینهای کشاورزی و دام و طیور، مغایر بود.

در آینده ای نه چندان دور که تعداد سفید پوستان بیشتر میشد و برخوردهای بیشتری با بومیان بوجود آمد ، کم کم درگیریهایی هم بین دوطرف بوجود آمد که بعدها بعضا به درگیریهای خونین هم کشیده شد و حتی عده ای از دوطرف در این درگیریها جان خود رو از دست دادند.

به سرعت ، خانه ها و دهکده ها و کلیساها و ساختمانهای دیگر سر از زمین درآوردند و درختان یکی بعد از دیگری بریده شدند تا زمین برای مصارف تولیدی آماده شود.

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90127.jpeg

 

اولین زمین کشاورزی توسط یکی از اسرا به نام جیمز ریوز (James Ruse) در سال 1788 به مساحت 0.6 هکتار باز شد ، بنابر نوشته های فرماندار فیلیپ، جیمز یک اسیر صنعتگر بود که بهش قول داده شد که اگر از این زمین خوب مراقب کند و محصول خوبی به دست بیاره 12 هکتار دیگه هم به او واگذار خواهد شد.

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90132.jpeg

 

اولین محصول کشاورزی از این سرزمین در سال 1789 از زمین جیمز برداشت شد و به خاطر تلاشهای این مرد و برداشت بیشتر از انتظار که حتی برای فصل بعدی هم بذر کافی باقی گذاشت ، منجر به عفو مابقی محکومیت او شد و جیمز هم باقی عمرش رو به جای برگشتن به انگلستان در نیو ساوث ولز (New South Wells) باقی موند. در واقع این خبر بسیار خوبی بود که میتوانست پیام آور این امید باشد که روزی ساکنان این سرزمین بتوانند بدون نیاز به دیگران غذای خود را تامین کنند.

عده ای از محکومان که فکر فرار در سر داشتند مدتی به داخل جنگلها فرار کردند و بعضی از آنها مثل جان ویلسون (John Wilson) مدتی را هم با بومیان (Aboriginal) زندگی کردند ولی به دلیل سختیها و مشکلات فراوان دوباره به کمپ مهاجران برگشتند.

از همان سالهای ابتدایی ورود به استرالیا، جستجوگرانی برای یافتن و شناختن دیگر مناطق استرالیا سفرهایی را به نقاط مختلف آغاز کردند. و گروهی به رهبری جان ویلسون (John Wilson) که قبلا در بیشه و جنگلزار زندگی کرده بود و کمی آشناتر بود به مناطق جنوبی اعزام شدند.

او به همراه چهار محکوم ، چهار سرباز و چهار مرد جنگلی (Bush man) حرکت خود را در اوایل سال 1789 آغاز کرد و در حالیکه محکومان و سربازان از سختی راه و مشکلات خسته شده بودند و به گروه بازگشتند، ویلسون و مردان جنگلی(Bush men) به راه خود برای 26 روز و تا چهارصد کیلومتری (400) جنوب غربی ساحل سیدنی ادامه دادند و به محل تلاقی رودخانه های Wingecarribee و Wollondily رسیدند و دوباره به محل گروه در ساحل سیدنی برگشتند.

اینبار ویلسون با یک گروه بزرگتر تا 560 کیلومتری جنوب غربی و تا محل کنونی شهر Goulburn حرکت کردند و بعد از آن هم در سال 1800 ویلسون به جنگل بازگشت و در تلاش برای ربودن یک دختر بومی توسط یک بومی به نیزه کشیده و کشته شد.

تا آن زمان علیرغم تلاشهای سازمان یافته و سازمان نیافته تصور اینکه پشت رشته کوه آبی (Blue Mountains) ،چه چیزی وجود داره هنوز در هاله ای از ابهام باقی مانده بود.

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90145.jpeg

 

در سال 1789 فرماندار فیلیپ یک سازمانی به شهر مرکزی داد و به تمام افسران علاقمند، 40 هکتار زمین زراعی و 10 محکوم برای کار واگذار کرد.

در سال 1793 ، لیوتِنَنت جان مک آرتور (Lieutenant John Macarthur) شروع به ساختن ساختمانی آجری در محل Rose Hill  کرد که اون رو به نام همسرش Elizabeth Farm نام گذاشتند و بعد از گذشت بیش از 200 سال این ساختمان قدیمی ترین ساختمان اروپایی استرالیاست.

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90134.jpeg

 

در اواخر سال 1795 ، مک آرتور دارای 50 راس گاو ، 1000 گوسفند و یک دوجین اسب بود و کم کم داشت به عنوان پدر پشم استرالیا شناخته میشد. همچنین او اولین کسی بود که در سال 1800، از خیش شخم زنی که توسط گاوها یا اسبها در زمین کشیده میشد ، استفاده کرد.

علیرغم موفقیتهای مک آرتور، بقیه کشاورزان در وضعیت مطلوبی به سر نمیبردند و در سال 1789 اوضاع طوری بود که از 73 زمین دار ، 21 زمین دار ، زمینش رو برای سود بیشتر به دیگران فروخته بود و در همین مواقع بود که کشاورزان داشتند کم کم با اوضاع جوی این سرزمین که شامل خشکسالی و سیل و آتش سوزیهای جنگلی میشد ، آشنا میشدند.

به هر حال در سال 1800 ، مجموعه مهاجران که بسیاری از این افراد محکومان سابق بودند و الان زمین داران به حساب می آمدند، کلاً دارای 709 راس گاو ، 6003 گوسفند، 2706 بز ، 3459 خوک ، 2480 هکتار زمین گندم و 1025 هکتار زمین ذرت بودند.

بعد از دوازده سال این سرزمین به عنوان Cumberland (سرزمین خراب شده) معروف شده بود، که شامل سیدنی ، پاراماتا و 10 زمین زراعی کوچک میشد که مجموعا چیزی به مساحت 104 کیلومتر مربع میشد.

شاید یکی از مهمترین وقایعی که در سالهای اولیه تاریخ این سرزمین رخداد رو بتوان ورود 13 گوسفند مرینوس(Merinos) ، توسط یک فرمانده انگلیسی به نام کلنل گردن (Colonel Gordon) که در کیپ تاون (Cape Town) در افریقای جنوبی خدمت میکرد، دانست که این گوسفندان به دست مک آرتور سپرده شد.

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90148.jpeg

 

کمی دورتر در سالهای 1803 کشور انگلستان نیاز مبرمی به پشم پیدا کرد و مک آرتور نیز که از این خبر مطلع شده بود به سرعت تلاشهایی را صورت داد و حکومت وقت انگلستان را متقاعد کرد که او دارای بزرگترین مجموعه صنعتی و بهترین پشم گوسفند است و توانست با کمک همسرش الیزابت (Elizabeth) که در استرالیا به کار سروسامان دادن مزرعه مشغول بود، یکی از بزرگترین تجارتهای صنعت پشم رو در اختیار بگیرد.

اولین محصول پشم که به انگلستان صادر شد در Garraway's Coffee House به فروش رسید. در سال 1805 ،مک آرتور به اوج اقتدارش در ایالت نیوساوث ولز با حمایتهای لُرد کامدن (Lord Camden) که از خلاقیت او به وجد آمده بود و بیش از 2000 هکتار از بهترین زمینها را با تعداد بیشماری محکوم برای کار کردن در اختیارش قرار داد، رسید.

در این میان و در حالیکه مک آرتور به خاطر موقعیت شغلی مجبور بود در انگستان به سر برد ، همسرش الیزابت ، تمام کارهای مزرعه را در سالهای 1809 تا 1817 به عهده داشت و از طریق نامه با همسرش مکاتبات کاری میکرد و در مزرعه به خوبی از عهده هدایت پشم چینی  و اداره محکومان و کارگران و همچنین فروش محصول در بازارهای دیگر برآمد و یکی از نقاط موفقیت مک آرتور در این حرفه شد.

مرحله بعدی توسعه استرالیا زمانی بود که در سال 1803 کلنل دیود کالینز (Colonel David Collins) انگلستان را به همراه دو کشتی با 300 محکوم به مقصد خلیج فیلیپ ترک کرد ولی در اوایل سال 1804 این مکان رو محل مناسبی برای توسعه ندید و مجموعه خود رو به سمت Sullivan Cove در هوبارت (Hobart) محل کنونی تازمانیا (Tasmania) هدایت کرد و در کنار رود Derwent ایستگاه کوچکی ایجاد کرد.

در سالهای 1803 و 1804 زمزمه هایی درمیان بود که فرانسوی ها در فکر حرکت به سمت جنوب استرالیا هستند و در آن زمان جنوب استرالیا در حال پیشرفت در زمینه ماهیگیری بود به طوری که فقط در سال 1802 مقدار متنابهی صید به مقدار 25660 عدد پوست سیل (Fur Seal) و 34 تن، روغن فیل سیل (Elephant Seal) برای صادرات به سیدنی ارسال شد که بیشتر این محصولات به چین برای فروش فرستاده میشد.

جیمز ریوز که اولین مزرعه را در استرالیا بنا نهاده بود ، در سالهای بعدی دچار مشکلاتی مانند سیل و قحطی شد و کار تا جایی پیش رفت که حتی بعدها مجبور شد برای تامین مخارج و نگه داشتن مزرعه اش ، در کشتی کار کند ولی دوباره در سال 1809 توانست به خود سرو سامانی بدهد و زمینی در Bankstown نزدیک رودخانه George بخرد و در سالهای کوتاهی مزرعه ای بسیار بهتر از قبل ایجاد کرد. جیمز در طول 40 سال مزرعه داری و به عنوان پیشگام این صنعت در استرالیا ، خدمات بسیاری به مردم این سرزمین کرد و در سال 1836 که همسرش الیزابت ، از دنیا رفت ، 18 ماه بعد هم او دار فانی را ودا گفت و در کنار همسرش در کمپل تاون (Campbeltown) به خاک سپرده شد.

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90150.jpeg

 

در سال 2007 ، محله ساکت خیابان ریوز (Ruse Street) در پارک هریس (Harris Park) در سیدنی، مکانی که زمانی محل اولین مزراع آزمایشی جیمز ریوز بود، از خانه ها و آپارتمانها پوشیده شده است.

توسعه اصلی استرالیا زمانی آغاز شد که مهاجران تصمیم به عبور از رشته کوه آبی (Blue Mountains) گرفتند و در سال 1813 ، یک گروه با همراهی Blaxland , William Lawson, William Charles Wentworth,   به همراه افسران و درجه داران برای یافتن زمینهای بیشتر برای گله ها و دامها، حرکت کردند.

بلکسلند (Blaxland) چنان حرکتی انجام داد که به قول خودش برای 30 سال آتی برای دامها و گله ها چراگاه مناسب یافتند.با عبور از رشته کوه آبی (Blue Mountains) و پدیدار شدن دشتهای باز و زمینهای مناسب تعداد زیادی از ساکنان آزاد به مناطق جدید سرازیر شدند. در سال 1813 حدود 60 هکتار از زمینهای نزدیک ساحل زمینهای کشاورزی شده بود که 85 درصد آنها را چراگاه تشکیل میداد.

تا سال 1820 فقط تعداد محدود 12 نفر، اجازه عبور دام و گله را از رشته کوه آبی، دریافت کردند. ولی بین سالهای 1821 تا 1825 جمعیتی که خارج از سرزمین کامبرلند (Cumberland) زندگی میکردند به سرعت افزایش یافت تا جایی که این جمعیت از 1 درصد به 10 درصد در این سالها رسید.

در ماههای اول ورود به این سرزمین جدید ، فرماندار وقت (فرماندار فیلیپ Governor Philip) کم کم متوجه شد که تعداد زنانی که به سرزمین جدید آورده اند، کافی نیست ...

در سالهای بعدی حضور مهاجران و محکومان سعی شد که تعداد بیشتری از زنان را وارد این کشور کنند تا مشکل کمبود زن که در همان اوایل باعث مشکلات بسیاری از قبیل ربوده شدن زنان و دختران از هر دوطرف مهاجران و بومیان شد، برطرف شود.

در این دوره زمانی (سالهای 1820) تعداد زنان در مجموعه ساکنان از تعداد مردان خیلی کمتر بود و بسیاری از موارد برخورد مناسبی با زنان نمیشد، به طوری که در نوشته های کمیته حمل و نقل میخوانیم:


« به دلیل پراکندگی اندک تعداد محکومان زن ،سوء استفاده شدیدی به وجود آمده، آنها به طور غیر قابل باوری به افراد غیر ساکن سپرده شده اند و در حالت عادی به جای اینکه خدمتکار باشند بیشتر فاحشه (Prostitute) هستند و برای اینکه خودشان را برای این رفتارهای ناشایست اغوا کنند، هرزه و فاحشه بودن را مورد تشویق قرار میدهند. زمان فرماندار بلایت (Blight) ، دو-سوم (3/2) بچه ها حرامزاده به دنیا می آمدند.در حال حاضر ازدواجها بیشتر شده و فاحشه گری شیوع کمتری پیدا کرد. و فرماندار مک کوایری (Macquarie) تمام تلاشهایش را برای برقراری دستور دولت مبنی بر" جدا نگه داشتن محکومان زن از محکومان مرد تا زمانیکه آنها بتوانند به طور مناسب برای خود در میان بقیه افراد جامعه پخش شوند، به شکلی که بهترین برخورد با آنها صورت بگیره و بیشترین بهره را برای صنعت منطقه داشته باشند " ، به کار میبرد. »

 


در قرن نوزدهم با آماری که توسط فرماندار وقت، مک کوآیر در آن زمان ثبت شده، میشود ،میزان جمعیت کل و مساحت زیر کشت و میزان دام موجود در سالهای 1810 تا 1821 را باهم مقایسه کرد:
 

1821                      1810   

38778                    11950   جمعیت

806.67                   190.37   مساحت زیر کشت(هکتار)

290158                  25888   راس گوسفند

102939                   12442   راس گاو

30000                     8000   درآمد حاصله (به پوند انگلیس)


تحول بزرگ دیگر در استرالیا را میتوان باز شدن اولین بانک استرالیا در نیوساوث ولز دانست که در هشتم آوریل سال 1817 بانک نیوسالت ولز درهایش را به روی مشتریان گشود. در آن زمان بخاطر عدم ثبات بازار و تازه تاسیس بودن واحد پول استرالیا، خدمات بسیار بدی به مشتریان و صاحبان حساب داده میشد. فرماندار مک کوآیر (Macquarie) برای انسجام بخشیدن به مجموعه و مدیرانش به عنوان یک شرکت کوچک و تا هفت سال بعد از تاسیس این بانک  بدون اجازه رسمی به کار خود ادامه داد.

امروز بانک Westpack به عنوان قدیمیترین بانک استرالیا که در آن زمان تاسیس شد ، همچنان به ادامه خدمات به مشتریان خود مشغول است ولی با شیوه های نوین بانکداری الکترونیک.

سالها بعد در سال 1966، وقتی استرالیا به استقلال اقتصادی رسید، واحد پول استرالیایی با نام دلار استرالیا تعریف شدو مردم پولهای خود را از "پونــــــد انگلیس" بــــه "دلار استرالیا" تغییر دادند.

دهه بعدی توسعه استرالیا فرا رسیده بود و ژنرال اوکسلی (Oxley) برای یافتن سرچشمه رودخانه های Macquarie  و Lachlan ، راهی سفر شد. در سال 1817 در امتداد رودخانه لکلن (Lachlan) و در 56 کیلومتریه شهر مورامبیجی (Murrumbidgee) با باتلاق برخورد کرد و مانند جورج اوانس (George Evans) که دو سال قبل همین راه را آمده بود، گفت ممکن است این رودخانه به یک دریا در وسط قاره استرالیا سرازیر شود.

در سال 1818 اوکسلی سفری را در امتداد رودخانه مک کواری (Macquarie) آغاز کرد و اینبار با باتلاقهای مک کواری مواجه شد و مسیرش را به سمت شرق تغییر داد و بزرگترین حرکت را در قاره استرالیا به انجام رساند.

در این سفر اوکسلی رودخانه های Castlereagh, Peel, Hastings و جلگه Liverpool و خلیج مک کواری (Macquarie Port) و پنج ماه بعد از ترک بثورست (Bathurst) به بندر اسـتـفن (Port Stephen) رسید.

بدینوسیله وی در سفرهایی که انجام داد، زمینهای حاصلخیز بسیاری را برای گروه مهاجران کشف کرد و مانند همیشه فاصله این مکانها برای بیشتر مردم زیاد بود. در سال 1823 ، فردی به نام کانینگهام (Cunningham) یک میانبر از وسط خلیج لیورپول یافت که آن را "گذرگاه پاندورا" نامید. سالها بعد کانینگهام یک مسیر دیگر در میان خلیج لیورپول به سمت شمال یافت که منجر به کشف یکی از غنی ترین مناطق استرالیا به نام دارلینگ (Darling) شد.

در سال 1826 ، پنج نقطه از این قاره پهناور مناطق مسکونی به حساب می آمد: جلگه کامبرلند (Cumberland) در اطراف سیدنی – منطقه بثورست (Bathurst) – هانتر ولی (Hunter Valley) – منطقه گولبرن (Goulburn) و جلگه ساحلی اطراف ایلاوارا (Illawarra).

کشف مناطق کوینزلند و ویکتوریا، با حرکت به سمت خلیج مورتون (Moreton) در سال 1824 شروع شد. در همان سال نیز فردی به نام همیلتون هیوم (Hamilton Hume) از دریاچه جورج در نیوساوث ولز به سمت خلیج فیلیپ حرکت کرد. سال 1824 همچنین سال آغاز تلاش برای اسکان در ایالت جنوبی توسط کاپیتان برنر (Brener) بود.

در اواسط دهه 1820 ، مهاجران مقیم این سرزمین جدید را سه گروه تشکلیل میدادند:

- دسته اول کشاورزان و اسیران آزاد شده ، بودند
- دسته دوم ساکنان آزاد بودند، که بیشتر آنها را مردان تشکیل میدادند و از انگلستان به این سرزمین مهاجرت کرده بودند
- دسته سوم نیز ، فرمانداران و افراد ثروتمند و سربازان و کارمندان دولت بودند

در اواسط سالهای 1820 ،دریافت زمینهای مجانی ، خیلی وسوسه انگیز بود و بسیاری از مهاجران از این فرصت استفاده کردند و صاحب هکتارها زمین مجانی شدند تا جایی که در سال 1824 زمینهایی که در "نیوساوث ولز" به نام افراد شده بود به بیش از یک میلیون و چهارصد و پنجاه هزار هکتار میرسید (دقیقا 1،456،868 هکتار) که از این میزان حدود چهارصد هزار هکتار (404،685 هکتار) متعلق به شرکت کشاورزی استرالیا بود.

تا 150 سال بعد از دهه 1820 ، همچنان مهاجرت به سرزمین جدید و تازه تاسیس استرالیا و شروع دوباره، برای مردم انگلستان ریسک بزرگی به حساب می آمد و کمتر کسی حاضر میشد که پا به این سرزمین گذارد.

با این حال در این سالها ، زمین خواران زیادی از کشورهای انگلستان و اسکاتلند و ایرلند وارد سرزمین تازه تاسیس استرالیا شدند و همه باید با آب وهوای جدید و کشور جدید خو میگرفتند. چرا که بارانها نامنظم بود و در 40 سال اول به دفعات زیاد مردم دچار قحطی و سیل شدند.

در خلال سالهای 1825 تا 1850 ، فقر و تنگدستی در انگلستان، حدود 3 میلیون نفر را به سرزمینهای تازه تاسیس فرستاد، که از این تعداد، 222،955 نفر وارد استرالیا و نیوزیلند، 884،306 نفر وارد امریکای شمالی ، 1،750،682 نفر وارد ایالات متحده و 44،056 نفر وارد کشورهای دیگر شدند. این مردم میدانستند که زمینداری به معنی قدرت و ثروت است.

گسترش قسمتهای شرقی استرالیا و بعدا در اواسط دهه 1830 مناطق جنوبی این سرزمین مثل بندر فیلیپ (Port Philip) و استرالیای جنوبی (Southern Australia) با ورود 13 کشتی و حرکت مهاجران از سیدنی به مناطق جنوبی و جنوب غربی آغاز شد .

ابتدا 19 زمین کشاورزی در این مناطق ایجاد شد و کم کم مردم بیشتری به این مناطق سرازیر شدند و شروع به اجاره کردن زمین از زمینداران بزرگ کردند و جنوب استرالیا از نظر دامی و کشاورزی رونق چشمگیری گرفت.

ولی مردم تشنه به زمین که همچنان به دنبال یافتن زمینهای بیشتر و بهتر برای دامها و کشاورزی بودند در خلال سالهای 1850، از مناطق جنوبی به شمال استرالیا حرکت کردند و ایالت شمالی (Northern Territory) را  ایجاد کردند. ولی عملا تا دهه 1860 ایالت شمالی به شکل کامل توسعه نیافته بود و در این سالها بود که این منطقه شروع به رونق گرفتن و دریافت مهاجران کرد.

بدین صورت ، حدود تقریبا یک قرن بعد از ورود اولین کشتی به استرالیا، بیشتر مناطق این سرزمین پهناور شناخته شد و مورد بهره برداری مهاجران زیادی که از کشورهای مختلف به این سرزمین آمدند، شد.

دریانوردان برای یافتن مسیر جنوب در دریاها از روی ستارگان ، به دنبال صلیب جنوبی( Southern Cross) میرفتند و در حال حاضر تصویر این ستارگان و یک ستاره راهنمای یافتن صلیب جنوبی روی پرچم استرالیا دیده میشود و برخی سازمانها که میخواهند اصالت استرالیایی خود را نشان بدهند ،خودشان را با نام سوثرن کراس (Southern Cross) معرفی میکنند مثل "شبکه خبری صلیب جنوبی" (Southern Cross Network News) که یکی از شبکه های خبری استرالیاست.

استرالیا نامی انگلیسی است که برای این سرزمین انتخاب شده و به معنی سرزمین جنوبی است .

استرالیا کشوری پهناور و گسترده، که پراکندگی جمعیت آن بسیار کم و در برخی مناطق نیز خالی از سکنه است. با توجه به این مساله در بیشتر مواقع فواصل زیاد باعث ایجاد مشکلاتی از قبیل فراهم کردن امکانات اولیه زندگی مانند: مدرسه ، بیمارستان و اورژانس و مراکز خرید و .... را دشوار کرده است.

تا پایان قرن نوزدهم که هنوز اتومبیل و هواپیما وقطار و وسایل ارتباط جمعی مانند اینترنت و تلویزیون و رادیو ،وجود نداشت، برای افرادی که در مناطق دوردست استرالیا زندگی میکردند، شاید ملاقات یکی از همسایگان یا فامیل حتی روزها طول میکشید.

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90135.jpeg

 

بیشتر وسایل سفر را اسب و شتر و کالسکه تشکیل میداد که در این میان اسبها نقش بسیار مهمی ایفا میکردند و بیشتر مزرعه داران برای خود چندین اسب پرورش میدادند تا نیازهای روزانه خود را برطرف سازند.

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90152.jpeg

 

از اسبان برای شخم زدن مزارع ، سفرهای دور و نزدیک ، چِرای دامها و برخی از مواقع برای ورزش و تفریح استفاده میکردند.

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90136.jpeg

 

 که در این میان اسبها در نگهداری مزرعه نقشی بسیار مهم داشتند و به دلیل عدم آشنایی مردم از نحوه صحیح استفاده و نگهداری از این حیوان پرارزش، بیشتر این حیوانات در شرایط خوبی به سر نمیبرند و مزرعه داران مجبور بودند چندین اسب در اسطبل خود برای مواقع ضروری و موارد مختلف داشته باشند.

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90129.jpeg

 

با توجه به اینکه در مناطق مرکزی استرالیا دشتهای کویری وجود دارد، مهاجرانی که به استرالیا وارد شدند برای سفر و حمل بار ،شترها را به استرالیا آوردند. در آن زمان شتر نیز مانند اسبها نقشی مهم در زندگی مردم داشت ولی اکنون در قرن اتومبیل و سرعت ، شترها جزو آفتهای زنده این کشور به حساب می آیند و با جمعیت زیادی که دارند باعث تخریب مناطق سرسبز و ایجاد کویر میشوند و گروههایی مسئول کنترل جمعیت این آفت زنده هستند.

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90126.jpeg

 

از حیوانات دیگری که به دست مهاجران به استرالیا وارد شد میتوان به خرگوشها اشاره کرد که این حیوان نیز که در اوایل برای مصارف خوراکی وارد شده بود کم کم تبدیل به یک آفت برای مزارع و دشتها شد و برای کنترل جمعیت آنها روباهها را وارد استرالیا کردند که روباهها نیز بعدا به یک دردسر جدید برای این سرزمین ، باتوجه به اینکه به مزارع پرورش پرندگان حمله میکردند ، مبدل شدند.

بعدها برای کنترل عبور خرگوشها از مناطق غربی به مناطق شرقی استرالیا ، یک حصار از شمال به جنوب کشیده شد که طولانی ترین حصار ضد خرگوش در دنیاست.

کانگروها نیز که از سالهای بسیار دور در استرالیا زندگی میکردند نیز آفتی برای مزارع به حساب آمده و می آیند و جمعیت کانگروها به حدی زیاد است که محدودیتی برای شکار این حیوان وجود ندارد. این عدم محدودیت برای شکار شتر و خرگوش و روباه نیز صادق است.

قطارها در استرالیا به راه افتادند و حمل ونقل و رفت و آمد به مناطق دوردست را ساده کردند٬ با ساخته شدن خط آهن شمال به جنوب در استرالیا ٬ یکی از بزرگترین خط آهنهای دنیا به راه افتاد.

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90153.jpeg

 

کم کم با ورود اتومبیل به زندگی مردم، راهها و جاده ها تاسیس شدند ولی برای مناطق دوردست همچنان سفر با اتومبیل به صرفه نبود با توجه به اینکه مشکلات تهیه سوخت و هزینه سنگین ایجاد راه آسفالت برای چند نفر محدود که در مناطق دور دست زندگی میکردند عاقلانه نبود.

 http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90133.jpeg

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90138.jpeg

 

بیشتر دانش آموزان در این مناطق دوردست ، برای تحصیل از افراد خانواده مثل پدر و مادر و یا کسانی که توانایی درس دادن داشتند ،آموزش میدیدند و بعدها با اختراع رادیو ، و در حال حاضر اینترنت ، مساله تحصیل این دانش آموزان تقریبا حل شده است.

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90130.jpeg

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90137.jpeg

با ورود هواپیماها به استرالیا، این کشور تحت تاثیر استفاده از این وسیله بسیار حیاتی قرار گرفت، به شکلی که سفرهایی که قبلا ممکن بود هفته ها طول بکشد به تبدیل به سفرهای ساعتی شد و  زندگی مردم در مناطق دوردست را تحت تاثیر قرار داد.

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90147.jpeg

 

در حال هواپیماها و هلیکوپترها چنان وارد زندگی مردم شده اند که حتی برخی از کشاورزان برای چرای گله و دام خود از هلیکوپتر استفاده میکنند و اورژانس هوایی برای مناطق دور دست به راه افتاد و روزانه صدها نفر از طریق این سیستم مداوا یا به بیمارستانها منتقل میشوند.

اتوبوسهای هوایی برای مناطق دور دست به راه افتاده و سفرهای بیشماری از این طریق صورت میگیرد. تعداد قابل ملاحظه ای هواپیمای شخصی در این سرزمین وجود دارد، که بعضا به دلیل کهنگی و فرسودگی هر چند وقت یکبار خبر سقوط این هواپیماها به گوش میرسد.

معادن مختلفی در استرالیا به راه افتاد که در این میان میتوان به معادن زغال سنگ و مس و طلا اشاره کرد که معادن زغال سنگ باعث رونق اقتصادی استرالیا شد و این کشور را به یکی از کشورهای مهم دارای ذخایر انرژی تبدیل کرد.

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90141.jpeg

 

افراد زیادی در معادن مشغول به کار شدند و مهاجران بسیاری در سالهای ۱۸۵۰ برای یافتن طلا وارد استرالیا شدند که بیشتر این مهاجران را چینی ها تشکیل میدادند. 

با گذشت بیش از ۲۰۰ سال از کشف سرزمین جنوبی٬ استرالیا تحول زیادی پیدا کرده است.

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90146.jpeg



پشم و دامداری و معدن همچنان مقام نخست صنایع این کشور را دارا هستند.

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90143.jpeg

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90128.jpeg
 
ابزارها تغییر کرده و زندگی برای مردم بسیار راحتتر از گذشته شده است.

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90131.jpeg




دغدغه های آتش سوزی های جنگلی و قحطی و سیل همچنان ذهن مردم ساکن مناطق دوردست استرالیا را به خود مشغول میکند.

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90149.jpeg
 

 
چهره شهرها به کلی تغییر کرده و وسایل رفت و آمد جدید جایگزین شده اند.
 

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90142.jpeg

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90125.jpeg

بیش از ۹۵ ٪ مردم تحصیل کرده و باسواد هستند.

 

دغدغه های جدیدی مانند تغییرات آب و هوایی و گازهای گل خانه ای به وجود آمده و زندگی جنگلی و آبی استرالیا را نیز تهدید میکند.

 

http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90139.jpeg

 

ولی زندگی در مناطق دور دست همچنان ادامه دارد.

 

 http://yazdfarda.com/media/news_gal/file_90144.jpeg

 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا