یزدفردا:مردمان منطقه خاورمیانه دو انتخاب پیش رو دارند: اولین گزینه به تشکیل دو جبهه در منطقه منجر خواهد شد که در صدر آنها ایران و عربستان سعودی خواهند بود. اما در مقابل، انتخاب دوم با ارتقاء تعاملات دوجانبه به همه مسائل مشابه سیاسی (درگیری ها) پایان خواهد داد.
 
پیشروی های جنبش حوثی تحت حمایت ایران به سمت عدن و مداخله نظامی نیروهای تحت رهبری عربستان سعودی در یمن، درگیری ها را در منطقه بر سر قدرت به مرحله جدیدی وارد کرد. به عقیده دیده بانان و تحلیلگران، این عملیات که در پی تشکیل ائتلافی گسترده از کشورهای نگران در مورد افزایش نفوذ ایران در لبنان، عراق، سوریه و یمن آغاز شد، اولین قدم برای تشکیل جبهه و اتحادی سنی در خاورمیانه بود. در حقیقت، اتحادیه عرب در جلسه هفته گذشته در شرم الشیخ در مصر تصمیم به تشکیل نیروهای مشترک گرفت. اما هنوز مشخص نیست ترکیه که مدت زمانی است روابط بهتری با عربستان سعودی برقرار کرده، در این عصر جدید طرف کدام جبهه را خواهد گرفت.
 
عده ای بر این باورند که حمایت رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه از عملیات و انتقاد از ایران نشان دهنده تلاش وی برای پیوستن به ائتلاف سنی هاست. با این حال تحلیلگران نزدیک به ترکیه می دانند که این کشور مدت زمانی است از سیاست های منطقه ای ایران در دوران پس از بهار عربی ناراضی است. مقامات ترکیه در مناظرات خود پشت درهای بسته از ظهور نیروهای شبه نظامی داوطلب مردمی در عراق، سوریه و یمن (نیروهای شیعه) تحت حمایت ایران برای انتقاد از این مسئله استفاده می کنند که ایران منطقه را به درگیری های فرقه ای کشانده است.
 
با این حال ترکیه به مسائلی ورای درگیری های فرقه ای می نگرد. ترکیه بار دیگر همکاری های خود را با همسایگان افزایش داده است تا به آنها در محافظت از منافع ملی «منطقی» کمک کند: دولت ترکیه در سال 2010 منافع خود را با آمریکا به خطر انداخت تا از برنامه هسته ای ایران حمایت کند. در همان دوران اردوغان و احمد داوود اغلو نخست وزیر ترکیه را به حمایت و طرفداری از ایران متهم کردند و امروز همین افراد به پیوستن به جبهه سنی متهم شده اند. اما همه این انتقادها در نتیجه نبود درک درستی از نقشی که ترکیه می خواهد در منطقه ایفا کند، صورت گرفتند.
 
در اوایل انقلاب های بهار عربی، دولت ترکیه روند انتقال قدرت دموکراتیک در مصر را ارتقا بخشید و به ظهور نظم جدیدی در منطقه کمک کرد که هدف از آن غلبه بر تنش های فرقه ای میان ایران و عربستان سعودی بود. با این حال موج ایجاد دموکراسی در مصر با سرنگون شدن دولت منتخب مردمی توسط ژنرال عبدالفتاح السیسی با پایانی ناخوشایند مواجه شد و این در حالی بود که عربستان سعودی و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس از اقدامات ضد انقلابی السیسی حمایت می کردند. ایران متعاقبا خلاء قدرت را در منطقه پر کرد.
 
با گذشت زمان تثبیت قدرت ایران به یادآوری نوستالژی امپراطوری تبدیل شد. از این رو قدرت گرفتن حوثی ها در یمن به یک اقدام متقابل نیاز داشت. اما به هر جهت تلاش ها برای مقابله با افزایش قدرت تهران نباید به تشکیل ائتلاف ها و جبهه های گوناگون در منطقه منجر شود. این تفکر که باید برای مبارزه با ایران ائتلافی در منطقه تشکیل شود، عملا نشان دهنده آغاز جنگ سرد در منطقه است. از سوی دیگر دست کشیدن از درگیری های نیابتی و وعده ایجاد توازن مجدد قدرت در منطقه از طریق جنگ و درگیری هیچ نتیجه ای جز خشونت بیشتر در منطقه در پی نخواهد داشت. درگیری هایی بر سر قدرت که به بهانه های مسائل مذهبی و فرقه ای آغاز می شوند، تنها خونریزی های بیشتر در خاورمیانه را در پی خواهند داشت.
 
با توجه به موارد یاد شده اکنون مردمان منطقه خاورمیانه دو انتخاب پیش رو دارند: اولین گزینه به تشکیل دو جبهه در منطقه منجر خواهد شد که در صدر آنها ایران و عربستان سعودی خواهند بود. اما در مقابل انتخاب دوم با ارتقا تعاملات دوجانبه به همه مسائل مشابه سیاسی (درگیری ها) پایان خواهد داد.
 
امروز ترکیه سیاستی را در منطقه دنبال می کند که با همکاری های دو جانبه (با کشورهای گوناگون) در زمینه های خاص همراه است. انتقادهای اردوغان از ایران و از سوی دیگر برنامه سفر وی به تهران را نیز نمی توان از این سیاست ها و از دیدگاه وسیع تر ترکیه به مسائل منطقه جدا دانست.

نویسنده: برهان الدین دوران
منبع: دیلی صباح
ترجمه: دیپلماسی ایرانی
 
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا