بررسى سوابق سياسى طالقانى نشان مى دهد كه مبارزات وى از اواخر دوره سلطنت رضاشاه شروع شده و در جريان آزادى هاى سياسى دهه ۲۰ تا كودتاى ۲۸ مرداد ۳۲ تداوم يافته است. در جريان ملى شدن صنعت نفت، وى يكى از روحانيون نوگراى مبارز در اين جنبش نقش مهمى در حمايت از دكتر محمد مصدق _ نخست وزير وقت _ ايفا كرد. از همين مقطع كلاس هاى تفسير خود را در مسجد هدايت آغاز كرد.۱ 

اولين سند مربوط به طالقانى بعد از كودتا حاكى است كه در پى ترور ناموفق حسين علا- نخست وزير- توسط گروه فداييان اسلام دو تن از عاملان آن يعنى خليل طهماسبى و محمدمهدى عبدخدايى به منزل او پناه آورده و چون ماموران فرماندارى نظامى براى دستگيرى آنان اقدام كردند، طالقانى از باز كردن در منزل خوددارى نمود و ناچار ماموران از پشت بام وارد منزل شده و آن دو را دستگير كردند. همچنين «هنگام بازرسى منزل سيدمحمود طالقانى از هتاكى و سخنان ركيك به مامورين و نفرين نمودن فروگذار ننمود و از امضاى صورت جلسه [مربوط به دستگير شدگان و كشفيات از منزل] نيز خوددارى نمود»۲ 

كه همين عوامل منجر به جلب وى نيز گرديد.از همين مقطع است كه حساسيت دستگاه امنيتى به فعاليت هاى وى افزايش يافته و چندى بعد از تاسيس ساواك در اوايل سال ۱۳۳۶ دستور العملى مبنى بر كنترل و مراقبت از وى صادر گرديده است.۳ 

تا اينكه در آغاز سال ۱۳۴۰ به همراه جمعى از روشنفكران مذهبى و همفكران ديرين خود در جبهه ملى نظير مهندس بازرگان و دكتر سحابى نهضت آزادى ايران را بنيانگذارى نمودند. فعاليت هاى سياسى و تبليغى در پوشش وعظ و منبر براى روحانيونى چون طالقانى، سيدضياءالدين، حاج سيدجوادى، نهاوندى و غيره را تشكيل مى داد.۴

طالقانى در همين سال (۱۳۴۰) در جريان فراخوان و شركت در مراسم بزرگداشت شهداى ۳۰ تير در ابن بابويه (محل دفن شهداى ۳۰ تير ۱۳۳۱) به همراه جمعى از سران جبهه ملى دستگير گرديد. در بازجويى به صراحت اعلام كرد كه «براى دين و مملكت فعاليت داشته و بعد ها نيز خواهم داشت.»۵ 

از اين رو فعاليت هاى او بيش از پيش تحت كنترل ساواك قرار گرفت. ساواك اعلام كرد: «طالقانى در منابر برخلاف مصالح دولت سخنان تحريك آميز ايراد و شب هاى جمعه در مسجد هدايت تحت عنوان تفسير قرآن از هيات حاكمه انتقاد و عده اى را تهييج و تحريك مى كند.» در ادامه تصريح شده است: با آنكه چند بار به وى تذكراتى داده شد، ولى تاثيرى نداشته است. 

از اين زمان طالقانى به دليل صراحت و شجاعت در بيان مطالب، در بسيارى از مجالس دينى كه از سوى عناصر مذهبى جبهه ملى تشكيل مى شد به عنوان سخنران به ايراد سخن پرداخته و در مبارزات سياسى اين تشكل نيز در صف مقدم عليه نظام حاكم ايفاى نقش مى كرد. تا اينكه در جريان برگزارى كنگره جبهه ملى دوم در تاريخ ۱۱/۱۱/۱۳۴۱ به منظور انتخاب اعضاى شوراى مركزى بنا به توصيه دكتر مصدق از تبعيد گاه احمدآباد براى پذيرش نهضت آزادى در جبهه ملى از طالقانى به اتفاق سه تن ديگر از بنيانگذاران نهضت آزادى يعنى بازرگان، دكتر سحابى و نزيه نيز دعوت به عمل آمد كه او و بازرگان در اين شورا پذيرفته شدند.۶

در اين سال ها طالقانى و مسجد هدايت به عنوان يكى از كانون هاى نادر مبارزه روحانيت عليه نظام حاكم تلقى مى شد. به ندرت مى توان روحانيونى سراغ گرفت كه در اين سال ها و قبل از شروع نهضت روحانيت به رهبرى امام خمينى مبارزه عليه نظام حاكم را سرلوحه برنامه هاى خود قرار داده باشند. اين امر از نيمه دوم سال ۴۱ و از ماجراى لايحه انجمن ها و در تعامل مرجعيت سياسى و روحانيت نوگراى حوزه حاصل شد. حال آنكه از سال ها پيش طالقانى پيشگام اين مبارزه بود. بررسى موضوع و متن برخى از سخنرانى هاى او در گزارش هاى ساواك مبين اين ادعا است.

•طالقانى همگام با نهضت روحانيت
آنچه كه از آن به عنوان نهضت روحانيت مى توان نام برد، جنبشى است به رهبرى مرجعيت سياسى كه در راس آن امام خمينى قرار داشت و روحانيون نوگرا و به خصوص طلاب جواب حوزه علميه قم، بدنه اصلى آن را تشكيل مى دادند. 

رحلت آيت الله العظمى بروجردى در فروردين ،۱۳۴۰ فرصت مغتنمى براى ظهور مرجعيت سياسى فراهم آورد. هر چند مرجعيت واحد تا حدودى پراكنده شد ولى رويكردهاى نوينى در حوزه گستره نگاه مرجعيت ظاهر شد. آيت الله روح الله خمينى سعى مى كرد شانه خود را از بار اين گونه مسئوليت ها در دوره آيت الله بروجردى خالى كند ولى تربيت و آمادگى طيفى از شاگردان نوانديش در حوزه علميه قم از يك سو و تكاپوهاى خلاف شرع و قانون هيات حاكمه از سوى ديگر، وى را واداشت كه گام در عرصه مبارزه و سياست بگذارد.

آيت الله طالقانى كه دو دهه پيش از اين، نااميد از غفلت مرجعيت و روحانيت حوزوى، حوزه قم را ترك كرده بود، اينك با پيشگامى حوزه در مبارزه عليه نظام مستبد حاكم، آمال و آرزوهاى خود را در اين جنبش يافت و طى ديدارهاى پنهان و آشكار با امام خمينى عزم خود را براى حمايت از نهضت روحانيت جزم كرد. او اينك رسالت بزرگترى بر دوش خود احساس مى كرد و آن پيوند دو خاستگاه مبارزه يعنى حوزه و دانشگاه بود.
 
از اين رو مسجد هدايت را مى توان مهمترين كانون تعامل روشنفكران دينى اعم از اعضا و طرفداران نهضت آزادى، اعضاى انجمن هاى اسلامى دانشجويان، مهندسين، معلمان و غيره با نهضت نوخاسته روحانيت عليه نظام حاكم در مبارزه عليه لايحه انجمن هاى ايالتى و ولايتى، رفراندوم اصول شش گانه انقلاب سفيد و... تلقى كرد۷ كه اين مبارزات باعث شد طالقانى به همراه جمعى ديگر از همفكرانش در آستانه رفراندوم دستگير و بازداشت شوند. بررسى موضوعات سخنرانى هاى طالقانى در اين مقطع بيانگر نقش ويژه او در اين حوزه است. 

گزارش ساواك حاكى است: «در منزل آقاى طالقانى رفت و آمد شديدى وجود دارد. همه شب افرادى به آنجا رفت و آمد مى نمايند كه عده اى هم با قم تماس دارند. ضمناً رابط هاى بسيارى هم از طرف آقاى خمينى به منزل آقاى طالقانى رفت و آمد دارند. ستاد عمليات آخوندها و مخالفين منزل آقاى طالقانى است.»۸ 

•طالقانى و محكوميت ده ساله زندان
مبارزات آيت الله طالقانى به همراه جمعى از سران نهضت آزادى همگام و در حمايت از نهضت روحانيت منجر به بازداشت آنان در چهارم بهمن ۱۳۴۱ گرديد. در راى نهايى دادگاه تجديدنظر در مرداد،۴۳ طالقانى و بازرگان هر يك به ده سال، شيبانى و على بابايى هر يك به شش سال، يدالله و عزت الله سحابى، ابوالفضل حكيمى و محمدمهدى جعفرى هر يك به چهار سال زندان محكوم شدند. طالقانى معتقد بود كه جريان محاكمه آنها يك مراسم فرمايشى بيش نيست. «بلكه اسرائيل است» كه آن را هدايت مى كند.۹ در جريان محاكمه ده ها اعلاميه از سوى مراجع، علماى برجسته و برخى تشكل هاى سياسى و مذهبى در حمايت از نهضت آزادى و سران آن صادر گرديد.۱۰

اسناد و گزارش هاى ساواك از دوران زندان طالقانى حاكى است كه وى به همراه جمعى ديگر از زندانيان سياسى، بازداشتگاه قصر تهران را به كانون فعاليت هاى فكرى و مطالعاتى تبديل كرده و با برگزارى كلاس هاى علمى، از اوقات خود بهره بردارى بهينه مى كردند. خود وى بخشى از كتاب تفسيرى «پرتوى از قرآن» را در اين دوران به نگارش درآورد. بخشى ديگر از اسناد حاكى از ملاقات هاى مكرر نيروهاى مبارز اعم از ملى و مذهبى با زندانيان مذكور است. يك گزارش ساواك از جريان ديدار سه تن از عناصر جبهه ملى: ابوالفضل قاسمى، حاج محمود مانيان و عبدالحسين ثنايى نشان مى دهد: «روحيه طالقانى خيلى خوب بوده و ضمن مطالب خود اظهار داشت: عظمت يك ملت از زندانى بودن رجال و مبارزان آن پيداست و متاسفانه زندان هاى ما خيلى پر نيستند.» 

گفتنى است كه در اين دوره اقامه نماز جماعت و ايراد سخنرانى در مسجد هدايت را آيت الله سيدابوالفضل موسوى زنجانى به عهده گرفت و در ماه هاى رمضان نيز محمدتقى شريعتى به ايراد سخن مى پرداخت.11

به هر حال طالقانى و بازرگان قبل از اتمام دوره ده ساله محكوميت، در چهارم آبان ۱۳۴۶ به مناسبت جشن هاى تاجگذارى شاه و فرح مورد عفو قرار گرفته و از زندان مرخص شدند. از همان آغاز هجوم ديداركنندگان با آنان، طالقانى را واداشت مدتى تهران را ترك كند. بعد از بازگشت از اين سفر در مراسم نماز عيد فطر در مسجد هدايت حاضر شد و در خصوص محروميت ملل از آزادى سخن گفت. از اين زمان ضمن برپايى مجدد كلاس هاى «جلسات بحث و تفسير» و ايراد سخنرانى ها، در حل برخى مسائل نهضت از قبيل حل اختلاف فلسفى با فخرالدين حجازى، شركت در مجلس ترحيم تختى و... ايفاى نقش كرد.۱۲

•ممنوع المنبر شدن طالقانى و تداوم مبارزات او
طالقانى در فاصله كمتر از يك سال بعد از آزادى، به دليل ايراد سخنرانى هاى تند در مسجد هدايت، در اوايل سال ۱۳۴۷ ممنوع المنبر شد اما به رغم آن وى به صورت نشسته و بعضاً با دعوت از برخى روحانيون مبارز براى ايراد سخنرانى، به فعاليت هاى مبارزاتى خود و حفظ جمع ياران مسجد هدايت اهتمام ورزيد. در همين زمان سفرى به زادگاه خود گليرد طالقان نمود. 

ساواك پيشاپيش تدابيرى اتخاذ كرده بود كه از وى استقبال چندانى به عمل نيايد حتى: «به اهالى تكليف شده بود كه حق تظاهرات و انجام مراسم استقبال را ندارند و براى تامين اين منظور مقابل هر منزل يك ژاندارم گمارده شده بود تا از بيرون آمدنشان از منزل ممانعت به عمل آورند ولى مردم از راه بام خانه و رفتن از طريق بيابان و كشتن گاو و گوسفند استقبال نمودند.»
 
همچنين در سفرى به مشهد ضمن ديدار با آيت الله العظمى محمد هادى ميلانى-مرجع وقت و پيشگام نهضت روحانيت در خراسان- از اينكه نوغانى واعظ در مجلس ترحيم زلزله زدگان خراسان از شاه تقدير نموده بود به وى اعتراض كرد و در اظهارنظرى ديگر نيز از اينكه آيت العظمى حكيم- مرجع وقت شيعيان- به هيات حاكمه ايران توجه داشته و بعضاً براى آزادى مبارزان توصيه هايى مى نمايد، شكوه نمود و در اين مقطع همچنين ايشان به بهانه ديدار فرزندش- دانشجوى دانشگاه پهلوى- سفرى به شيراز نمود. ديدار با ناصر صادق _ مسئول يكى از شاخه هاى مجاهدين شيراز- علماى مبارز و انجمن اسلامى دانشجويان سوءظن ساواك را برانگيخت۱۳ كه واقعيت امر نيز همين _ ديدار محرمانه با مجاهدين- بود.۱۴

به رغم اينكه آيت الله طالقانى خود يك جريان فكرى نوگرايى دينى و سياسى ايجاد كرده بود و لحظه اى از مبارزه غفلت نمى كرد، ولى آموزه هاى مبارزاتى اين جريان نيز در راستاى نهضت روحانيت قرار داشت و لذا ديدار و ارتباط خود را با مراجع پيشرو نهضت همچون امام خمينى، ميلانى و شريعتمدارى حفظ نمود. يك گزارش حاكى است كه كتاب تحرير الوسيله امام از طريق مسافرين نجف براى او و آيت الله سعيدى ارسال گرديده و سعيدى بعد از ترجمه قسمت هاى مربوط به «امر به معروف و نهى از منكر» آن را براى طالقانى فرستاده است.۱۵ 

حاصل سخن به نقل از ساواك اينكه: «طالقانى پس از آزادى از زندان، مجدداً فعاليت هاى سابق را از سر گرفته و با شركت در جلسات مسجد هدايت و سخنرانى بالاى منبر مطالب ناروا و تحريك آميز بيان مى كند... بار ديگر مسجد هدايت را به صورت كانونى از عناصر مخالف رژيم و محل ارتباط عناصر نهضت آزادى درآورده است.» در ادامه اين سند دستور دستگيرى او صادر شده است. از آنجا كه مدرك قابل استنادى عليه وى به دست نيامد، سه روز بعد آزاد گرديد.۱۶

به هر حال برخى سخنرانى هاى وى و ساير روحانيون مبارز مدعو به مسجد هدايت در اين مقطع روشنگرانه است.

•آيت الله طالقانى بانى پيوند جنبش آزاديخواهى مردم ايران با مبارزان فلسطينى
در مبارزات آيت الله طالقانى طى سال هاى ۱۳۵۰-۱۳۴۸ يك نكته درخشان به چشم مى خورد كه حائز اهميت ويژه است و آن فراخوان پرداخت فطريه به چريك هاى فلسطينى و استقبال توده هاى مومنين مذهبى از آن است. هرچند امام خمينى پيش از آن اعلاميه اى در اين خصوص صادر كرده بود ولى اقدام عملى در كمك به فلسطينيان صورت نگرفته بود.
 
به هر حال در اين فراخوان، در سال نخست در تاريخ ۲۰/ ۹/ ۱۳۴۸ مبلغ ده هزار تومان (سند ديگر پانزده هزار تومان) و در سال دوم در تاريخ ۱۰/۹/۱۳۴۹ مبلغ ۱۶۵۰۰ تومان براى فلسطينيان و ۱۶۰۰ تومان براى زلزله زدگان مسلمان پاكستانى جمع آورى گرديد. اما در سال سوم، در تاريخ ۲۹/۷/۱۳۵۰ ساواك در آستانه عيد فطر و در حالى كه قريب پنج هزار نفر در مسجد هدايت در انتظار آيت الله طالقانى براى اقامه نماز عيد فطر و جمع آورى فطريه براى چريك هاى فلسطينى، به سر مى بردند، منزل ايشان را محاصره و از حضور طالقانى در مسجد مذكور ممانعت به عمل آورد و مدتى بعد به تبعيد سه ساله به زابل محكوم نمود.۱۷

يكى ديگر از فعاليت هاى طالقانى در اين مقطع حضور گاهگاهى او در «جلسات رايزنى هفتگى وعاظ سياسى»۱۸ در صبح روز هاى پنجشنبه بود. اين جلسات كه طى سال هاى ۱۳۵۲-۱۳۴۸ به صورت مستمر و در منازل افراد برگزار مى شد، همچون ستادى با هدف ايجاد هماهنگى در مبارزه و برنامه ريزى عملياتى، عمل مى كرد. 

ساواك از طريق يكى از ماموران روحانى نفوذى خود به نام شيخ حسين كاشانى از اين جلسات كسب اطلاع مى نمود. براساس يكى از اين گزارش ها در يكى از اين جلسات با شركت طالقانى، لاهوتى، باهنر، محلاتى، اعتماد زاده، مرواريد، غيورى، مطهرى، مهدوى كنى و كاشانى در منزل هاشمى رفسنجانى، مذاكراتى درخصوص حضور طالقانى در جلسات مذكور به عمل آمد كه شيخ فضل الله محلاتى با اين استدلال كه ساواك روى طالقانى حساسيت دارد، با آن مخالفت ورزيد و در نهايت قرار شد طالقانى به صورت پراكنده در اين جلسات حضور يابد.۱۹

از اسناد حائز اهميت ديگر طالقانى در اين دوره مى توان به تقسيم بندى پنج گانه افراد و طبقات مرتبط با طالقانى از سوى ساواك به شرح سران نهضت آزادى و جبهه ملى، دانشجويان و دانش آموزان، انجمن اسلامى مهندسين، كارمندان و فرهنگيان و بالاخره تجار و بازاريان اشاره كرد و در نهايت گزارش هاى ده روز تعقيب و كنترل روزانه طالقانى در آستانه جشن هاى ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهى توسط منبع شماره ۴۱۲۰ ساواك نيز قابل تامل است.۲۰

•طالقانى در تبعيدگاه هاى زابل و بافت
همان طور كه گفته شد طالقانى در آستانه برگزارى مراسم عيد فطر در ۲۹/۷/۱۳۵۰ در منزلش تحت حصر قرار گرفت و قريب يك ماه و نيم بعد با راى كميسيون امنيت اجتماعى تهران به سه سال تبعيد به زابل به اتهام «اخلال در نظم و آرامش جامعه» محكوم شد. ۲۱ 

از بررسى اسناد و همزمانى برخى رويدادهاى اين دوره مى توان عامل ديگرى را براى صدور اين حكم تعيين كننده دانست. در اسناد ساواك پيش از آن گزارش هايى از لزوم تبعيد طالقانى مطرح شده بود تا از «دسترسى عناصر ماجراجو و مخرب» دور باشد۲۲ ولى تا اين مقطع به اجرا درنيامده بود. از اين رو بايد به دنبال عامل ديگرى براى اتخاذ اين راهكار در اين مقطع بود. گويا اين عامل همانا دستگيرى گسترده برخى اعضاى اوليه سازمان مجاهدين در اول شهريور آن سال بود. 

ماجرا از اين قرار بود كه ساواك با استفاده از عامل نفوذى خود و كنترل تعقيب چند ماهه ناصر صادق بسيارى از خانه هاى تيمى سازمان را شناسايى و در يك عمليات مشترك با «كميته مشترك ضدخرابكارى» ۵۰ نفره از كادر رهبرى و اعضاى آن را دستگير كرد.۲۳

گزارش هاى ساواك حاكى است كه شب فرداى دستگيرى هاى مذكور طالقانى سخت منقلب بوده و در مسجد هدايت خطاب به جوانان حاضر هشدار داده بود «دستگيرى ها شروع شد مراقب خودتان باشيد.» علاوه بر آن يك سال پيش از آن در جريان واقعه سياهكل نيز ساواك درصدد جمع آورى كتاب «جهاد و شهادت» طالقانى به دليل اينكه «حاوى مطالب مضره بود» برآمد. در اين كتاب ايشان نوع چهارمى از جهاد در اسلام به نام «جهاد با استبداد» را مطرح كرده بود كه ساواك آن را تائيدى بر مشى چريكى تلقى مى كرد.۲۴ 

از اين رو ساواك از همان زمان بيش از پيش بر كنترل و مراقبت از طالقانى افزود. از كنترل مكاتبات او به نامه اى پستى با امضاى «كميته مركزى جنبش آزاديخواهى ايران» به آدرس مسجد هدايت دست يافت كه در آن از ايشان خواسته شده بود فعاليت هايش را عليه رژيم تشديد كند. همچنين در اسناد از يك گفت و گوى خصوصى او به تاريخ ۱۶/۷/۱۳۵۰ درخصوص لزوم صدور اعلاميه در حمايت از چريك ها سخن به ميان آمده است. ۲۵ 

همچنين ماموران امنيتى از دعاى پايانى يكى از سخنرانى هايش درباره استخلاص چريك ها خبر داده بودند. ۲۶ 

شايد اين همدلى ها و همراهى ها كه از چشم دستگاه امنيتى به دور نبود در راى صادره تبعيد تاثير داشت. طالقانى در آغاز به زابل تبعيد شد اما بعد از شش ماه در پى تداوم فعاليت هايش در آنجا به بافت كرمان منتقل شد. در همين زمان با تلاش هاى برخى علماى تهران و از جمله آيت الله سيداحمد آشتيانى دوره تبعيدش از سه سال به يك سال و نيم كاهش يافت. ۲۷ 

البته ساواك به اين راى (دادگاه شعبه ۱۴ استان مركز) اعتراض كرد و شغل قضايى رئيس دادگاه (عبدالله فرشاد) را خلاف مقتضيات امنيتى و مصالح مملكتى ذكر كرد.۲۸ 


• آيت الـله طالقـــانى از تبعيد تا زنــدان مجدد (۱۳۵۴-۱۳۵۲)
دوران تبعيد آيت الله طالقانى بعد از راى دادگاه تجديدنظر به تقليل از سه سال به يك سال و نيم در اواسط تيرماه ۱۳۵۲ خاتمه يافت. از اين مرحله تا بازداشت مجدد در ۲/۹/۵۴ آزادى طالقانى قريب دو سال و نيم طول كشيد. در اين مقطع از حيات سياسى طالقانى، شرايطى ايجاد شد كه فعاليت ها و مبارزات او را نسبت به سال هاى پيشين متفاوت ساخت از جمله اينكه او را از اقامه نماز و ايراد سخنرانى در مسجد هدايت و ساير مساجد منع كردند. از اين رو نمى توان براى اين مقطع به تفصيل از سخنرانى ها و حتى مبارزات ايشان سخن گفت ولى وقايع عمده اين دوره با استناد به اسناد ساواك به طور مختصر و به شرح ذيل ذكر مى شود. 

طالقانى از همان نخستين روزهاى آزادى، سلسله سفرهاى متعددى به شهرهاى مختلف كرد. از جمله يك هفته بعد از آزادى به اراك عزيمت كرد و طى روزها و ماه هاى بعد به شهرها و روستاهاى طالقان، شهرستانك، گليرد طالقان، اوانك طالقان، چالوس، قزوين و... سفر كرد. 

در يكى از اظهارنظرها گفته است كه مى خواهد از تهران دور باشد ۱ از اين رو در اوايل اين مقطع به ندرت با عناصر مبارز و سران احزاب ديدار مى كرد. 

در اسناد ساواك به جز چندين تماس و قرار ديدار با بهشتى، ميرزا خليل كمره اى، مهدوى كنى، حسن سعيد و آيت الله قمى- تبعيدى در كرج- و يك ديدار عمومى با بازرگان، فروهر، لباسچى و قاسمى در مراسم ختم برادرش گزارش ديگرى در اين خصوص وجود ندارد. ۲ اولين گزارش ها از اظهارات طالقانى حاكى است كه او «ترجيح مى دهد در منزل تنها باشد و كسى به كارش كارى نداشته باشد» حتى هنگامى كه ياران مسجد هدايت او از وى خواستند كه نماز عيد فطر آن سال را به امامت او در منزلش برگزار كنند گفت: «دلم نمى خواهد هيچ گونه ناراحتى پيش بيايد و يا اينكه دستگاه خيال كند من باز هم مى خواهم اقداماتى بكنم.» لذا موافقت نكرد. در پاسخ به سئوال دوستان و همفكرانش كه مى پرسيدند مشغول چه كارى است، پاسخ مى داد: «مشغول نوشتن كتابى هستم». همچنين از اينكه ساواك براى مسجد هدايت پيش نمازى تعيين كرده بود ابراز رضايت و اظهار كرد: «اداره مسجد هدايت مرا خرد كرده بود خوب شد براى آن امام جماعت تعيين كردند.»۳ 

يكى از اسناد ساواك حاكى است كه طالقانى در پاسخ به اين سئوال كه چرا شما به جز عده معدودى از دوستان نزديك از ملاقات با ساير افراد خوددارى مى ورزيد جواب داده است: به اين دليل كه اشخاصى كه به منزل من مى آيند يا خود آنها به دردسر مى افتند با اينكه مرا دچار دردسر مى كنند زيرا مامورين شهربانى مستقر در مقابل منزل، آنان را جلب و به كلانترى مى برند. در يك گزارش ديگر به نقل از بازرگان آمده است كه چون طالقانى متوجه ناكارآمدى مبارزات چريكى شده در نتيجه تغيير عقيده داده است. يك اظهارنظر وى در ديدار جمعى از اعضاى نهضت آزادى نيز اين نكته را تائيد مى كند. طالقانى در اين ديدار كه در منزل شاه حسينى صورت گرفت ابراز كرده «هرچند عده اى كارهاى چريكى را قبول دارند، ولى كافى نيست بايد معلوم شود از چه راهى بايد مبارزه كرد.»۴ 

با اين احوال وى در اين دوره به عنوان يك مجتهد از پاسخگويى به سئوالات شرعى مومنين دريغ نمى ورزيد از جمله در پاسخ به سئوال وجوب حجاب، آن را يكى از احكام اسلام ذكر كرد ولى هنگامى كه سئوال كننده (اكبر اخوان) پرسيد اگر حجاب جزء احكام است چرا ما رضاشاه و خانواده او را مسلمان مى گوييم، پاسخ داد: خواهش مى كنم اين مسائل را در منزل من مطرح نكنيد. وى همچنين در پاسخ به سئوالى درباره حزب رستاخيز گفت: آينده جواب همه سئوالات و مجهولات را خواهد داد۵ چنين به نظر مى رسد كه وى از حضور و نفوذ ماموران ساواك در ديدارها و با نقش هاى مختلف هراسناك بود و از دادن پاسخ هاى صريح و يا اظهارنظرهايى كه شائبه سياسى داشته باشد خوددارى مى كرد. ولى اسنادى چند نيز روى ديگر قضيه را نشان مى دهد. از جمله يك بار هنگامى كه به او خبر رسيد يكى از دفترداران و سادات طالقان اظهارنظرى چاپلوسانه در مورد اصلاحات شاه در جريان سفر به آن شهر به دفتر وى مراجعه كرد و با تندى به او گفت: «تو با اين سخنان خود علناً شمشير برداشته و به جنگ جدت رفته اى.» ۶ 

اسناد ساواك در اين مقطع از يك مورد برگزارى نماز عيد فطر به امامت طالقانى در باغى متعلق به حسين شاه حسينى در اطراف كرج خبر داده است. در اين مراسم كه با شركت ۱۵۰ نفر از اعضاى نهضت آزادى به اتفاق همسرانشان برپا شد طالقانى در سخنانى از مبارزان ايرانى و چريك هاى فلسطينى تجليل به عمل آورد.۷ 

•طالقانى و دوره دوم محكوميت ده ساله زندان
به رغم اينكه طالقانى در دوره دو سال و نيمه آزادى خود بعد از خاتمه تبعيدش، به ظاهر فعاليت سياسى خاصى انجام نداد و خود را از صحنه مبارزه كنار كشيده بود به ناگاه در آخرين ساعات روز ۲/۹/،۱۳۵۴ ماموران امنيتى به منزلش هجوم برده و بعد از دستگيرى و بازرسى منزلش، وى را به بازداشتگاه كميته مشترك ضدخرابكارى تحويل دادند. قاعدتاً پخش خبر دستگيرى او، موجى از نگرانى و شگفتى عناصر مبارز را برانگيخت. اما اين واقعه براى آن دسته از عناصرى كه طالقانى را مى شناختند، چندان اعجاب آور نبود. زيرا به نيكى مى دانستند كه او كسى نيست كه دست از مبارزه بردارد و آرمان هاى نهضت را فداى مصلحت انديشى هاى روزمره كند. نخستين سئوالات مطروحه از وى در بازجويى ها نيز مهر تاييدى بر اين ادعا است. از پاسخ ها و ساير مدارك ديگر مى توان به فعاليت هاى سرى طالقانى در آن سال ها پى برد. 

بازجوى ساواك در يكى از اين سئوالات از او پرسيد: هر نوع كمك و مساعدتى نسبت به گروه هاى مختلف از جمله گروه به اصطلاح مجاهدين خلق ايران كرديد، بيان داريد البته كه او در آغاز چنين اتهامى را انكار كرد. اما بازجو كه از اين نوع كمك ها مطمئن بود، سئوال خود را به گونه ديگر مطرح كرد: ممكن است از ناحيه جنابعالى كمك هايى در پوشش وجوهات شرعيه يا غيرمستقيم به وسيله افراد ديگر به بعضى عناصر گروه مذكور كمك مالى كرده باشيد. طالقانى مجدداً انكار كرد و اضافه كرد چنين وجوهاتى از سوى مراجع و يا نمايندگان آنان پرداخت مى شود كه وى نه مرجع تقليد است و نه نماينده مراجع.۸ 

اما گزارش كار۹ مبتنى بر بازجويى هاى بعدى حاكى است: «به دنبال كشف يك گروه خرابكار و برانداز معتقد به ايدئولوژى اسلامى مبتنى بر سوسياليسم تحت عنوان گروه به اصطلاح مجاهدين خلق ايران در تهران و شهرستان ها... و دستگيرى اكثر اعضاى اين گروه در سال ۲۵۳۰ [۱۳۵۰...] در تحقيقات از دستگيرشدگان مشخص گرديد طالقانى ضمن برقرارى ارتباط با افراد فعال به اصطلاح كادر مركزى گروه، اقداماتى در زمينه هاى مختلف به منظور پيشبرد مقاصد خرابكارانه نموده...» در ادامه اين گزارش، اتهام مذكور با استناد به سه منبع به شرح ذيل مورد تاييد قرار گرفته است:
۱ _ اعترافات وحيد افراخته: وى يكى از اعضاى سازمان مجاهدين خلق بود كه در پى اعترافات او، بسيارى از ساير اعضا و عناصر مرتبط با سازمان دستگير شدند. يكى از اين دستگيرشدگان طالقانى بود. نامبرده درباره طالقانى اظهار كرده: «قبل از ماركسيست شدن گروه مجاهدين، [طالقانى] كمك هاى زيادى به گروه مجاهدين در زمينه هاى گوناگون مثل امكانات مالى، اطلاعاتى، اخبار يا معرفى افراد مذهبى و بازارى و آخوند كرده است و پس از تشكيل گروه مجاهدين و آغاز مبارزه مسلحانه او هميشه مدافع اين گروه و اين مبارزه بوده است و قبل از شهريور سال۵۰ [ماجراى دستگيرى گسترده اعضاى سازمان مجاهدين] يعنى زمانى كه جز اعضاى گروه كسى از موجوديت آن بااطلاع نبوده، طالقانى با افرادى مثل حنيف نژاد، احمد رضايى، ميهن دوست، بهرام آرام و... تماس داشته است و اصولاً طالقانى كمتر از هر آخوند ديگرى ضدكمونيست است.» 

۲ _ اظهارات شيخ حسن لاهوتى: وى نيز يكى از روحانيون متهم به ارتباط و كمك به سازمان مجاهدين كه به اتفاق هاشمى رفسنجانى، مهدوى كنى و حسينعلى منتظرى دستگير و بازداشت شدند،بود. او درباره كمك مالى طالقانى اظهار كرده: «مجموعاً مبلغ پانزده هزار تومان از ايشان [طالقانى] گرفته است. بدين شرح كه يك بار براى ملاقاتش به منزل آمده بود و مبلغ دو هزار تومان و دوبار كه به منزلش رفته بود هر دفعه پنج هزار تومان به وى داده و يك بار هم كه در منزل شخصى به نام مولايى دعوت داشتند مبلغ سه هزار تومان در اختيارش گذاشت و گفت اگر خودت نياز شخصى دارى خرج كن و اگر ندارى به خانواده اى مومن و مستمند كمك كن لذا ماهانه هفتصد و پنجاه تومان به خانواده تقديسى (محكوم) و دويست و پنجاه تومان به خانواده سيدعلى موسوى گرمارودى (محكوم) و گاهگاهى به تقاضاى مهدى بخارايى (محكوم) كه در مسيرش قرار مى گرفت حدود پنج الى شش هزار تومان به وى داده است، كه هر سه نفر آنها از محكومين مجاهدين بودند. 

۳ _ اظهارات خود طالقانى: چنين به نظر مى رسد كه بازداشت غافلگيرانه طالقانى در پى اعترافات افراخته بود. اما خود وى نيز بعد از مدتى بازجويى در همين خصوص به يك واقعه اى به اين شرح اعتراف كرد كه از زبان بازجو اينگونه نقل شده است: طالقانى تا اواسط سال ۵۲ كه از تبعيد برگشته سعى داشت به حال انزوا زندگى كند... تا اينكه شخصى به نام غيوران _ كه در دبيرستان رفاه كار مى كرده و به جهات ايمان و تقوا مورد اطمينان وى بوده و هيچ احتمالى نمى داده كه ارتباط مشكوك و ضدامنيتى داشته باشد _ روزى در مجلس ختم مسجد حاج حسن او را مى بيند و به وى پيشنهاد مى نمايد كه چند جوانى هستند كه مى خواهند مسائل اسلامى را با وى در ميان بگذارند و با اصرار زياد وى را قانع مى كند كه به منزل آنان برود. با نشانى كه داده بود، صبح زود ماشينى را به منزلش آوردند. وى سوار عقب ماشين مى شود. راننده خود را معرفى كرده و در خيابان هاى شرق تهران او را گردانده و سپس به طبقه دوم خانه اى وارد مى شود و با دو جوان كه از هويت آنان مطلع نبود، برخورد مى نمايد كه هر دو مسلح بودند. وقتى وضع را غيرعادى مى بيند، نگران مى شود و از فرد مسلحى (مقتول بهرام آرام) كه مستقر بود، پرسش و سپس پيرامون مسائل سياسى و اجتماعى اسلام كه با ماركسيسم مباينت دارد، از وى سئوال مى نمايد كه جزئيات آن به خاطرش نيست كه پس از چند ساعت بحث وى را سوار ماشين كرده و پس از گرداندن در كوچه ها و خيابان ها در سر كوچه منزلش پياده مى كند.

در بخش ديگرى از اين گزارش كار با عنوان «خلاصه اظهارات متهم» طالقانى اطلاعات ديگرى در رابطه با مجاهدين ارائه داده است. وى بعد از اشاره به تشكيل نهضت آزادى به منظور مقابله با مكتب هاى فلسفى و سياسى وارداتى به كشور خاطرنشان مى سازد كه بعد از كشف آن تشكل و بازداشت وى «در زمانى كه در زندان به سر مى بردم [۱۳۴۶-۱۳۴۱] مطلع شدم كه افراد باقيمانده جمعيت نهضت آزادى جمعيتى تشكيل داده و با نام گروه مجاهدين شروع به فعاليت كردند كه همزمان با كشف اين گروه [در سال ۱۳۵۰] مرا به بافت و زابل تبعيد كردند... پس از چندى مجاهدين تغيير ايدئولوژى داده كه مرامنامه آن مورد تائيد ما واقع نشد. زيرا ماركسيست سدى مقابل اصول توحيد و خداشناسى و معاد بوده است.» 

در نظريه پايانى اين گزارش اضافه شده است: «با توجه به محتويات پرونده و تحقيقات انجام شده و اعتراف صريح متهم و ديگر افراد، عضويت متهم در گروهى كه رويه آن ضديت با حكومت مشروطه سلطنتى و فعاليتش به نفع گروه اشتراكى است، محرز و مسلم بوده ... و از اين طريق درصدد گسترش فعاليت هاى ضدامنيتى و گرايش افراد ساده به فعاليت هاى خرابكارى و براندازى بوده ... ميزان فعاليت وى درجه يك است...» كه در پى ارسال اين گزارش به اداره دادرسى نيروهاى مسلح شاهنشاهى (دادستانى ارتش) آن اداره با راى شماره ۱۸۳-۲۳/۵/۲۵۳۶ دادگاه تجديدنظر شماره يك تهران مبنى بر محكوميت طالقانى به ۱۰ سال حبس جنايى درجه يك موافقت كرده و قطعيت اجراى آن را در ۱۲/۶/۲۵۳۶ اعلام كرد.۱۰ 

•طالقانى از آزادى تا پيروزى انقلاب

طالقانى بعد از محكوميت ۱۰ ساله زندان هنوز بيش از سه سال آن را طى نكرده بود كه در آستانه انقلاب و در تاريخ ۹/۸/۱۳۵۷ در پى فشار افكار عمومى آزاد شد. نكته قابل تامل از اين دوره اينكه گويا به طور كامل از يك مقطع يك ساله (۱۳۵۵) دوران زندان او هيچ گونه مطلبى از سوى ساواك و يا ساير نهادهاى امنيتى مربوطه گزارش نشده است و حداقل اينكه در كتاب اسناد ساواك وى (ج۳: مالك اشتر دوران) چنين گزارش هايى به چشم نمى خورد. اما از باقى مانده اسناد ساواك چنين برمى آيد كه اعتراضات گسترده اى در قبال دستگيرى طالقانى صورت گرفته است.
 
از جمله يار و همفكر ديرين وى مهندس مهدى بازرگان در مرداد ۱۳۵۶ اعلاميه اى دست نوشت خطاب به «محضر انور علماى اعلام و مراجع عظام دامت بركاتهم» تكثير و توزيع كرد كه در آن به محكوميت ۱۰ ساله زندان طالقانى اعتراض كرد. مدتى بعد از آن وكلاى طالقانى (احمد صدر حاج سيدجوادى، حسن نزيه و عبدالكريم لاهيجى) نيز طى تنظيم لايحه اى خطاب به رئيس ديوان عالى كشور موارد خلاف قانون و مقررات حقوقى دادگاه طالقانى را به شرح ذيل بيان كردند: سلب حق انتخاب وكيل، حق مطالعه پرونده، حق ملاقات و مذاكره و مشاوره با وكيل از طالقانى، غيرعلنى بودن دادگاه هاى بدوى و تجديد نظر، عدم دعوت از وكلاى تعيين شده از جانب طالقانى براى حضور در دادگاه، تحميلى بودن حكم صادره و مكتوم بودن آن از مردم با سانسور مطبوعات و رسانه ها. آنان در پايان ضمن اعتراض به راى صادره تقاضاى رسيدگى به آن را در ديوان عالى كشور كردند.
۱۱ 


در همين راستا همچنين «جمعيت ايرانى دفاع از آزادى و حقوق بشر» طى ارسال نامه اى به نخست وزير وقت و نهادهاى مربوطه از ابتلاى طالقانى به بيمارى فشار خون و ديابت خبر داده و درخواست اعزام سريع وى به بيمارستان را كرد. از جمله اقدامات خارج از كشور نيز مى توان به چاپ مقاله اى با عنوان «زندگينامه يك انقلابى بزرگ در بند آيت الله طالقانى» در مجله الثوره (۲۵ ژانويه ۱۹۷۸) اركان سازمان فلسطين و چاپ، تكثير و توزيع متن ترجمه شده آن در قالب اعلاميه در ايران اشاره كرد كه مجموع اين اقدامات باعث شد شاه طى فرمانى دستور آزادى وى به اتفاق آيت الله منتظرى را صادر نمايد.۱۲ 

بالاخره طالقانى در روز ۹/ ۸/ ۱۳۵۷ از زندان آزاد شد. گزارش هاى ساواك حاكى است كه از همان نخستين روز آزادى سيل جمعيت از نقاط مختلف شهر براى ديدار با او به طرف منزلش سرازير شد. در روز دوم جمعيتى در حدود پنج هزار نفر از طرف خيابان سعدى شمالى، در حالى كه پلاكاردهايى مبنى بر تداوم مبارزه و عكس هايى از امام خمينى، شريعتى و شريعتمدارى به همراه شاخه گلى در دست حمل مى كردند، به طرف پيچ شميران _ محدوده منزل آيت الله طالقانى _ در حال حركت بودند. در روزهاى بعد گروه ها و طبقات اجتماعى به شرح ذيل: دانش آموزان و دانشجويان با اجتماع در دانشگاه تهران و از آنجا به طرف منزل طالقانى عزيمت كردند. بازاريان با فراخوانى قبلى در سبزه ميدان بازار تهران تجمع و از آنجا به سوى منزل آيت الله طالقانى حركت كردند. تيتر يكى از روزنامه هاى ۱۱/۸ نشان مى دهد كه در آن دو روز قريب به ۲۵۰ هزار نفر با طالقانى ديدار كردند. ساير اسناد از ديدار كريم سنجابى _ رهبرى جبهه ملى _ بعد از ملاقات با امام خمينى در پاريس و همچنين ديدار على امينى _ نخست وزير آغازين سال دهه چهل و از نيروهاى مستقل _ با طالقانى در روزهاى بعد خبر داده اند.۱۳ 

اما مهمتر از اين ديدارها نقش آيت الله طالقانى در هدايت مبارزه و تظاهرات ها در تهران در اين ايام بود. او طى صدور ده ها اعلاميه۱۴ مردم را نسبت به توطئه هاى نظام آگاه مى ساخت. در همين زمان نيز وى طى نامه اى خطاب به امام خمينى در پاريس آمادگى خود را براى ادامه مبارزه «با ارشاد و هدايت آن مرجع گرانقدر» اعلام كرده كه در پى آن فرماندارى نظامى تهران و حومه دستور دستگيرى او را صادر كرد ولى دستگاه امنيتى چنان دچار تزلزل شده بود كه ديگر قادر به انجام چنين ماموريت هايى نبود. از اين زمان با فراخوان تظاهرات روز تاسوعا منزل آيت الله طالقانى به عنوان كانون اصلى جنبش در تهران درآمد.۱۵ و هدايت نهضت را تا سرمنزل مقصود و پيروزى انقلاب در ۲۲ بهمن به عهده گرفت. 

حاصل سخن اينكه اسناد ساواك طالقانى طى بيش از سه دهه نشان مى دهد كه وى لحظه اى از مبارزه غفلت نورزيده و هر چند در برخى شرايط زمانى خاص تاكتيك مبارزه را عوض كرد ولى روح و جان او با آرمان هاى اصيل جنبش آزاديخواهى مردم ايران چنان پيوند خورده بود كه غالباً عناصر و نيروهاى مبارز و معارض نظام با مسلك هاى مختلف فعاليت هاى خود را در تعامل و ارتباط با او سامان مى دادند. اين اسناد مى تواند صفحات درخشانى از ماهيت و اصالت اين جنبش و نقش طالقانى را در تاريخ معاصر ايران به نمايش بگذارد. 


پى نوشت‌ها:

فرارو
۱- رحيم روحبخش، تازيانه بيدارى: طالقانى در عرصه راهبرد از منظر ساواك، چشم انداز ايران، شماره ،۲۱ صص ۵۷-۴۷/ ۲- آيت الله سيدمحمود طالقانى به روايت اسناد ساواك، ج اول: بازوى تواناى اسلام، تهران، مركز بررسى اسناد تاريخى وزارت اطلاعات، ،۱۳۸۱ ص ،۲ تاريخ سند ۴/۹/۱۳۳۴/۳- همان، ص ۱۶/۴- همان، صص ۳۰ و ۵۸- ۵۷/۵- همان، صص ۶۷- ۶۵ و ۱۳۱/۶- همان، صص ۱۶۳ ، ۱۶۶ ، ۱۲۱ ، ۲۸۸ ، ۲۹۳ ، ۳۳۳ و ۳۵۶/۷- براى كسب اطلاعات بيشتر در اين خصوص، رك به: رحيم روحبخش، تعامل نهضت آزادى با مرجعيت و نهضت روحانيت [در سال هاى ۱۳۴۳-۱۳۴۱]، تهران، نشر صمديه، ۱۳۸۳/۸- آيت الله سيد محمود طالقانى به روايت اسناد ساواك، ج اول: بازوى تواناى اسلام، ص ،۳۹۵ تاريخ سند ۱۵/۳/۱۳۴۲/۹- آيت الله سيد محمود طالقانى به روايت اسناد ساواك، ج ،۲ ابوذر زمان، صص ۸ و ۶۴/۱۰- تعامل نهضت آزادى با مرجعيت و نهضت روحانيت، پيشين، صص ۱۱۱-۸۴ و ۱۳۳-۱۲۲/۱۱- آيت الله سيد محمود طالقانى به روايت اسناد ساواك، ج ۲: ابوذر زمان، صص ۵۲ ، ۶۴ ، ۳۹ و ۱۱۴/۱۲- همان، صص ،۷۴ ۱۲۸ ، ۱۲۱ ، ۱۵۱ و ۵۷۳/۱۳- همان، صص ،۲۴۷ ۳۳۲ ، ۴۱۰ ، ۴۸۱ و ۳۴۱/۱۴- محمد حسين مير ابوالقاسمى، طالقانى فريادى در سكوت: سيرى كوتاه در زندگى و انديشه هاى بلند آيت الله طالقانى، ج اول، تهران، شركت سهامى انتشار، ،۱۳۸۲ ص ۵۷۸/۱۵- آيت الله سيد محمود طالقانى به روايت اسناد ساواك، ج ۲: ابوذر زمان، پيشين، صص ۲۳۹ ، ۳۱۹ ، ۱۶۸ ، ۲۰۸ و ۳۴۹/۱۶- همان، ۴۱۶ ، ۴۲۰ و ۴۵۱/۱۷- همان، صص ،۶۲۵ ۶۳۵. همچنين: آيت الله سيد محمود طالقانى به روايت اسناد ساواك، ج ۳: مالك اشتر دوران: صص ،۶۵ ۶۸ ، ۱۰۸ ، ۱۹۳ و ۱۹۴/۱۸- نگارنده در مقاله اى اسناد مربوط به اين جلسات و به خصوص محتوى مذاكرات آن را مورد بررسى قرار داده است كه با عنوان «فعاليت هاى محرمانه اى كه گزارش مى شد» در ۲۴/۱۱/۸۳ در روزنامه شرق به چاپ رسيد./۱۹- آيت الله سيد محمود طالقانى به روايت اسناد ساواك، ج۲: ابوذر زمان، صص ۴۹۷ ، ۵۱۵ ، ،۶۱۲ ۶۱۸ ، ۶۱۹ و ۶۳۸/۲۰- همان، صص ۵۱۳- ۵۱۲ همچنين: ج ۳: مالك اشتر دوران، صص ۱۳۰ ، ۱۴۸ و ۱۵۱/۲۱- آيت الله طالقانى به روايت اسناد ساواك ج ۳: مالك اشتر دوران، صص ۱۸۴- ۱۸۱ و ۱۹۴ _ ۱۹۳/۲۲- همان ، ج ۲: ابوذر زمان، صص ۴۲۸-۴۲۶/۲۳- طالقانى فريادى در سكوت، ج۱: ص ۵۸۱/۲۴- همان صص ۵۷۰-۵۶۹ و ۵۸۱- ۵۷۰ همچنين طالقانى به روايت اسناد ساواك ج۳: مالك اشتر دوران، صص ۹۲ و ۱۰۰/۲۵- طالقانى به روايت اسناد ساواك، ج۳: مالك اشتر دوران، صص ۵۱ ، ۱۱۶-۱۱۵ ، ۱۲۲-۱۲۰ و ۱۲۵/۲۶- همان صص ۱۶۹ و ۱۷۳- ۱۷۲/۲۷- طالقانى فريادى در سكوت، ص ۶۲۲-۶۰۳/۲۸- آيت الله طالقانى به روايت اسناد ساواك، ج ۳: مالك اشتر دوران، صص ۲۴۹-۲۴۷ همچنين ساواك و روحانيت، ج۱ سازمان تبليغات اسلامى، ص ۳۱۲.
آرشیو روزنامه شرق


پى نوشت‌ها:
۱
- آيت الله طالقانى به روايت اسناد ساواك، ج،۳ صص ۴۲۴- ۴۱۹ و ۴۲۹- ۴۲۶ ، ۴۳۶ ، ۴۷۳ ، ۴۸۰ ، ،۴۹۰ ۴۹۹ ، ۵۰۳ ، ۵۰۶ و ۵۳۲ .
۲- همان، صص ۴۵۴ ، ۴۵۵ ، ۴۵۸ ، ۴۶۰ ، ۴۶۶ ، ۴۷۰ و ۵۱۶.
۳- همان، صص ۴۲۵ ، ۴۲۷ ، ۴۶۸ ، ۴۷۴ و ۴۷۶.
۴- همان، صص ۵۲۲ ، ۴۷۹ ، ۴۹۱ و ۴۹۸- ۴۹۷.
۵- همان، صص ۵۰۱ ، ۵۲۷ و ۵۱۱.
۶- همان، صص ۵۳۰-۵۲۹.
۷- همان، صص ۴۷۵ و ۵۱۳.
۸ _ همان، صص ۵۳۸ _ ۵۳۴.
۹ _ همان، صص ۵۵۹ _ ۵۵۳.
۱۰- همان، صص ۵۵۹-۵۵۳ و ۵۷۷.
۱۱- همان، صص ۵۶۹-۵۶۸ و ۵۸۰-۵۷۸.
۱۲- همان، صص ۶۰۱-۶۰۰ و ۶۱۱-۶۰۹.
۱۳- همان، صص ۶۲۰-۶۱۳ و ۶۳۰.
۱۴- براى كسب اطلاع از متن اعلاميه هاى صادره از سوى طالقانى در اين دوره رك به: اسناد انقلاب اسلامى، ج،۲ تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامى، ۱۳۷۴
۱۵- آيت الله سيدمحمود طالقانى به روايت اسناد ساواك، ج۳: مالك اشتر دوران، پيشين، صص ۶۲۷-۶۲۲ و ۶۳۷-۶۳۰.
*گفتنى است كه مجموعه اسناد ساواك آيت الله طالقانى قريب ۱۸۰۰ برگ است كه در سال ۱۳۸۱ از سوى مركز بررسى اسناد تاريخى وزارت اطلاعات در سه جلد تدوين و منتشر شده است. استنادات اصلى اين مقاله گزارش هاى ساواك مندرج در منبع مذكور با عنايت به سير تاريخى و زمانى وقايع است.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا