از جوانان وطن میخواهم قبل از اینکه حتی فکر یک نگاه شیطانی بر سرشان بزند ازدواج کنند . بحمدالله در جمهوری اسلامی مسئولان درصددند هر چه ساده تر و راحت تر مسئله ازدواج را برای جوانان حل کنند.

  نام :مهدی

نام خانوادگی:واحدی خویدکی
فرزند :حسین

متولد: 1343
میزان تحصیلات: سوم دبیرستان
محل شهادت: فکه
تارخ شهادت: 18/اا/61
نام عملیات: والفجر
رمز عملیات: یا الله

مسئولیت در عملیات: تخریبچی

در زمستانی سرد در یک خانه کاه گلی که در و دیوارهایش نشانی از فقر  داشت و در یک اطاق محقر کاهگلی با طاقچه های دود چراغ گرفته  و در شب تولد آخرین اختر امامت و ولایت  که در آن شب چراغانی می نامیدند.

فرزندی بدنیا آمد ،که او را مهدی نام نهادند، او یک مهدی ساده و بی آلایش  بود ، مانند همه بچه های محله  مانند همه مردم کوچه و بازار مانند همه کارگرها  و مانند همه کشاورزان  زندگی عادی را شروع کرد ،در پنج سالگی  به مکتب  رفت و قرآن  آموخت، اما آموختنی عمیق بود ، او از قران آموخت که چگونه زندگی کند. 
حرکت کند،  چگونه برود ،چگونه بماند و چگونه بمیرد .
سپس دوران آموزش و ابتدای  را در سن 7 سالگی در مدرسه مهران (شهید زنبق) آغاز کرد و بعد از آن دوره راهنمایی  را گذراند، مهدی به هنگام درس خواندن  کار هم می کرد و دبیرستان را در دبیرستان ایرانشهر یزد در رشته علوم تجربی آغاز کرد .

ابراز عقیده اش  که مایه از اسلام اصیل داشت، زمانی آغاز شد، که انقلاب اوج گرفته بود و او در یاری انقلاب از هیچ کوششی دریغ نکرد، در تظاهرات ها درگیری ها پخش اعلامیه ها و...... حضور در جلسات.....  بسیاری از کارهایی که در دوران انقلاب نشانه ای از مبارزه داشت  و نشانگر آن بود که مهدی در عمل انقلابی است  و پشتیبان ولایت فقیه و انقلاب  و این شور انقلابی همچنان ادامه داشت.

تا اینکه زمان جنگ و حمله وحشیانه صدام به ایران آغاز شد  و در عین حال مخالفت با جریان های انحرافی مانند

بنی صدر ،دید عمیق و شور فراوان انقلابی وی را نشان می داد و زمانی که امام خمینی (ره)رفتن به جبهه ها را واجب کفایی اعلام کردند.مهدی رفتن را بر ماندن ترجیح داد او با انکه سالهای عمرش از 19 تجاوز نمی کرد  و با زیر بنای عقیدتی خالص و محکم اسلامی و بینش صحیح در تمام صحنه ها حضور داشت و تلاش مخالفین و جریانهای منحرف را خنثی می نمود .
مهدی آموزش نظامی خود در گروه تخریب آغاز کرد  و برای عملیات محرم عازم جبهه شد و در عملیات محرم با مهندسی زرهی  در عملیات شرکت کرد  و پس از 75 روز حضور در جبهه ده روز مرخصی گرفته و به یزد آمد.

او که طاقت ماندن نداشت پس از 8 روز دوباره به جبهه اعزام شد  و این بار در عملیات والفجر  حاضر و فرماندهی یکی از گروههای   تخریب را عهده دار شد  و  در همان عملیات به دیدار معبود شتافت  و فیض شهادت نصیبش شد .

در اینجا آخرین کلام های شهید که می توان گفت وصیت نامه های  آن شهید است در ادامه می خوانیم :

بسم الله الرحمن الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون
سپاس و ستایش خدای توبه پذیر و بخشاینده
درود سلام بر محمد مصطفی (ص)خاتم پیامبران و درود وسلام بر مهدی مصلح جهان  و با درود بی پایان  بر امام امت خمینی امید مستضعفان  جهان  و درود  و سلام بررزمندگان  کفرستیز جان برکف اسلام که دست از خواسته ها و هوای نفسانی خود کشیده اند  و آگاهانه  بسوی جبهه جنگ نور علیه ظلمت شتافته اند  و بادرود و سلام به ارواح مطهر شهدای راه حق  و حقیقت ،تاریخ از هابیل تا صدر اسلام  تا انقلاب اسلامی بخصوص 4شهید محراب و بالاخص شهدای جنگ تحمیلی  و سلام بر پدر ارجمند  و زحمتکشم و سلام بر ما در مهربان و رئوفم و با سلام بتمام دوستان  و آشنایان وصیت نامه خود مهدی واحدی فرزند حسین بشماره شناسنامه 3625 را آغاز میکنم .
البته من کوچکتر از آنم که بخواهم به شما وصیت بکنم  از این رو مایلم چند تذکر مهم را خدمت پدران و مادران و خواهران و برادران یادآوری کنم.
اولین تذکر من خطاب بتمام مردم ایران است.

  ای مردمی که جگر گوشه هایتان را در راه اسلام داده اید .
قدر امام کبیر را بدانید و از خدا بخواهید که تا انقلاب مهدی نگاهش بدارد

چرا که ما مرده بودیم او زنده امان کرد  ما خفته بودیم او بیدارمان کرد

بیمار بودیم  او سالممان کرد

و ناقص بودیم او سالممان کرد و...

دومین تذکر من خطاب به قشر زحمتکش و کارگر این جامعه اسلامی است

ای کسانیکه پیغمبر به دستتان بوسه زد بیایید  و این کشور  را به شور آورده و کشور  را از هرگونه وابستگی نجات دهید و کشور را به خود کفایی سوق دهید .

سومین تذکر من خطاب به دانش آموزان این کشور عزیز اسلامی است.

ای دوستان شما باید فکر کنید که این ملت و دولت در قبال یک انتظاری است این همه سعی  و کوشش دارد تا شما علم و دانش بیاموزید.

پس شما باید علم و دانش بیاموزید پس شما باید این انتظار سازندگی کشور را برآورده کرده حاجات کشور از نظر علمی شناخته  و در راه آن قدم بردارید تا دین 40 میلیونی انسان برگردن شما نیافتد  و

اگر میتوانید بجای مدرسه  به دانشگاه بزرگ قدم بگذارید و به جای قلم تفنگ دست بگیرید  و بجای مرکب سیاه با خون سرخ خود برتاریخ گرون بنویسید که تازنده ایم زیر بار ظلم نخواهیم رفت .
ای امت مسلمان حال که دو ابرقدرت شرق و غرب برای نابودی دین خدا از هم سبقت میگیرند بخود آیند و در راه خدا جهاد کنند که :

مزد جهاد شهادت است .


از جوانان وطن میخواهم قبل از اینکه حتی فکر یک نگاه شیطانی  بر سرشان بزند ازدواج کنند .

 بحمدالله در جمهوری اسلامی مسئولان درصددند هر چه ساده تر و راحت تر مسئله ازدواج  را برای جوانان حل کنند.


چهارمین تذکر من خطاب به پدرم است .

ای پدر عزیز هر چند نتوانسته ام حق ادا نشدنی شما را حتی یک ذره اش را ادا کنم و ان انتظاری که از من دارید عملی کنم.

ولی شما را از راه لطف  و کرامت پدرانه خود این را بر من ببخشایید و ناراحت نباشید که یک پسر بزرگ کردید  و حال از دست رفته است بلکه خوشحال باشید از اینکه پسری در راه اسلام  و انقلاب اسلامی  و امام زمان دادید  و خواهش می کنم در مرگ من حتی المقدور ناراحتی نکنید که پیش پسر زهرا(س) انشالله روز قیامت رو سفید  و سرافراز خواهید بود .

پنجمین تذکر من خطاب به مادرم است

مادرجان تو هم برگردن من حق عظیمی داری که اگر برروی کوه این را میگذاشتی ،کوه نمی توانست تحمل کند ناراحتم که نتوانستم حتی یک میلیاردم آن را ادا کنم  و امیدواریم که مرا حلال کنی،و  اجرت را از حضرت زهرا(س)  بگیری  و خواهش عاجزانه  از شما میکنم  که ناراحت نباشی از اینکه پسری را از دست دادی که حتما روز قیامت  در مقابل صبرت اجری جلیل خواهی گرفت  و به خاطر صبر استقامت پیش زهرا رو سفید  و سربلند خواهی بود .


پدر و مادرم نمیگویم در مرگ خونبارم گریه نکنید که کاری سخت و مشکل است

از شما خواهش دارم  که اول زیاد گریه نکنی  و دوم گریه و زاریت برای جوان امام حسین(ع) باشد

  و در پایان از تمام برادران و خواهران و پدر و مادرم میخواهم که بیاد خدا باشند که الا بذکر الله تطمئن القلوب 

و در پایان گوشه ای از وصیت نامه امام حسین (ع) را برای شما خوانندگان  و پدر و مادرم  باز سفارش می کنم این مصیبتها و سختیها زود گذر و تمام شدنی است .
ولی پاداش این جانفشانی ها  و فداکاری ها  به  نعمتهای ابدی  و بی پایان خداوندی  خواهد رسید  و بر سریر کرامت  و بزرگواری  تکیه خواهید زد.

  اگر میخواهید در مقام  و منزلت شما خللی وارد نشود هیچگه زبان بشکایت نگشاییدو آنچه را که از قدر  و منزلتالهی شما می کاهد  و بر زبان نیاورید .

در اینجا با چند دعا به تذکرات خود پایان می دهم

بارخدایا رهبر انقلاب این امام عزیز را تا انقلاب حجت خود  بر خلقش نگاه بدار -

خدایا بار پروردگارا بنده ذلیل  و خار و مسکینم  و مستکین خود  را از راه لطف و کرمت  خداوندی خود ببخش .

خداوندا ترا به حرمت محمد آل محمد  قسم در روز جزا با فصل وکرمت با ما رفتار کن

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار کهدی خمینی را نگهدار

خدایا خدایا ترا به حق زهرا رزمندگان ما را پیروزشان بگردان

والسلام

مهدی واحدی 1361هجری شمسی

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا