یزدفردا"سرویس اجتماعی"خبرهای پلیس استان یزد-تهیه وتدوین: سرهنگ خلیل امیدوارپناه/متصدی تنظیم: استواریكم محمد حسین كریمی:تا سوم راهنمایی درس خواندم، ازآنجا كه شرایط خانوادگی ام طوری نبود كه بتوانم ادامه تحصیل بدم،به كارآزاد روی آوردم و دریك تعمیرگاه مشغول به كارشدم.

درآنجا شاگرد دیگری هم كارمی كرد كه هم سن وسال خودم بود، من و"حامد" با هم صمیمی شدیم ازآروزهای دورو و دراز و روزهایی كه ثروتمند شویم و به خارج سفركنیم حرف می زدیم، حتی هروقت خودرومدل بالایی به تعمیرگاه می آمد برای چند لحظه پشت فرمان آن می نشستیم و دررویاهایمان دوری می زدیم.

دوسال بعد با همان خیال پردازی های كودكانه به سرمان زد سرقت كنیم، به همین دلیل طبق نقشه دقیقی كه از قبل طراحی كرده بودیم، به خیابان ها می رفتیم و با پیشنهاد كرایه زیاد واین ادعا كه ازشهردیگری آمده ایم و مسیرها را بلد نیستیم راننده ها را وسوسه می كردیم تا به صورت دربستی به نقطه پرت و خلوت برسانند.

ما درطول مسیرسرصحبت را با راننده باز می كردیم تا با حرف هایمان اعتمادش را جلب كنیم، وقتی خودرو ازخیابان های شلوغ شهر دور می شد، من 3 آبمیوه ازداخل كیف دستی ام درمی آوردم یكی را برای خودم برمی داشتم و یكی ازآن را به دست "حامد" می دادم تا شروع به خوردن كند.

سپس آبمیوه ای را كه روی آن علامت گذاشته بودم برای راننده آماده می كردم، او وقتی می دید ما خودمان هم آبمیوه می خوریم با اطمینان آن رامی نوشید اما پس ازچند دقیقه بعد بیهوش می شد، من و "حامد" خیلی سریع راننده را درمحلی كه قابل دید برای كمك رسانی باشد رها می كردیم و خودرو را به سرقت می بردیم.

ما پس ازهر چند تا سرقت، خودروهای مسروقه را به مالخرهایی كه می شناختیم به قیمت خیلی كم می فروختیم، جالب این جاست كه هردوی ما به باوری غلط، تصمیم داشتیم آن قدر سرقت كنیم تا پولدار شویم.

اما الان كه دستگیر شده ایم می فهمیم كه هر چه ثروت هم جمع كنی به یك ساعت بازداشت نمی ارزد چون خیلی سخت است،از طرف دیگر حتی تصوراین كه ازاین به بعد همه اقوام به دید یك سارق و خلافكار به آدم نگاه می كنند خیلی عذاب آور است.

درمورد دستگیری مان هم باید بگویم بارآخریك خودرو پراید را به همین شیوه سرقت كردیم اما مثل این كه راننده بیهوش نشده بود،او با كمك از شهروندان به پلیس مراجعه كرد و مشخصات خودرو و ما رو گزارش داد و ما هنوزازآن نقطه پرت دور نشده بودیم كه مأموران انتظامی ما را دستگیر كردند و حالاهم به نقطه پرت زندگی مان رسیده ایم.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا