سید امیررضا کلانتری

مردها و زنان هیچ کدام در یافتن شغل و انجام آن و در نهایت استخدام شدن، به راحتی پیشروی نمی کنند.

همه می دانیم با وجود متقاضیان بسیار، تحصیلکرده و بی سواد، بازارِ یافتن کار بیش از پیش داغ است.

با رشد آگاهی افراد در زمینه های فرهنگی ـ اجتماعی، نیز راهیابی تعداد زیادی از زنان به دانشگاه و فراگیری تحصیلات عالی، تقاضا برای یافتن کار زیاد است.

اما اینکه آیا همه آنها بتوانند با توجه به سطح تحصیلات، فرهنگ و خواسته هایشان، به کاری مفید دست یابند، جای شک و تردید است، خصوصا با بینشی که اکنون در مورد کار زنان وجود دارد که زن به علت نفقه گرفتن، نیازی به تأمین خرجی ندارد، پس با این وجود، نیازی به کار و حقوق نیست.

گروهی هستند که کار را در درجه اوّل حق مرد می دانند و کارهای پیش پا افتاده و ساده، یا کارهای انجام پذیر در خانه را برای زنان  مناسب می بینند.

 علی رغم اینکه زنان از محیط بسته اندرونی جدا شده اند، چنین تفکری چه پیامدهایی خواهد داشت؟

وقتی می دانیم شرکت ها، تعاونی ها، کارگاهها و کارخانه ها، هنوز برنامه صحیحی برای استخدام بانوان ندارند، حتی آنها را به صورت موقت به کار می گیرند، تا در صورت لزوم قادر به اخراجِ آنها باشند، چه پیشرفتی را می شود انتظار داشت؟!

آیا کافی است که فقط زمینه تحصیل زنان  و دختران را فراهم کنیم تا چند سالی با مشکلات  دست و پنجه نرم کنند، سپس به بازار کار وارد شوند، آن هم بازاری که هیچ کالای مورد استفاده ای برایشان ندارد؟!

غیر از بانوانی که به دنبال شغلی هستند تا وقت خود را پر کنند زنانی هم وجود دارند که به علت  مشکلات و مسائل مربوط به طلاق، مرگ همسر، سرپرست خانواده و تأمین هزینه زندگی، مجبور به انجام کارند. پايين بودن حقوق زنان در مقايسه با نوع كار آن ها از عمده ترين مشكلات اشتغال زنان است. 

    همچنين نحوه استخدام و به كارگيري زنان در بخش هاي دولتي يكي ديگر از مشكلات شناسايي شده در زمینه ی اشتغال زنان است.

به طوري كه زنان شاغل اين مشكل را در حد متوسط به بالا و زنان جوياي كار احتمال وجود اين موضوعات را در حد متوسط قلمداد كرده اند. 

يكي از مشكلات ديگر زنان، چگونگي تركيب (انجام هم زمان) نقش هاي كاري و خانوادگي با يكديگر است.

زنان شاغل اين مشكل را در حد متوسط ارزيابي كرده اند و زنان جوياي كار احتمال وجود اين مشكل را در امر اشتغال زنان پايين تر از حد متوسط قلمداد مي كنند.

برخورد نامناسب اعضاي سازمان و مراجعه كنندگان در ارتباط با كارمندان زن و احساس عدم امنيت نيز به ترتيب از مشكلات عمده اشتغال زنان محسوب مي شود. 

مانع بعدي، مخالفت مردان با اشتغال زنان است.

زنان جوياي كار شدت بازدارندگي اين مانع را بيش از حد متوسط و بيش از زناني مي دانند كه هم اكنون شاغل هستند.

اعتقاد زنان به كليشه اي بودن نقش هاي زنانه» يكي ديگر از موانع است.

 نتايج آخرين تحقيقات درباره ي علل طلاق در ايران نشان مي دهد عليرغم اينكه حق طلاق در قوانين با مرد است، ولي ميزان درخواست طلاق توسط زنان(48 درصد) بيش از دو برابر درخواست طلاق توسط مردان(23 درصد) است!

البته نگران كننده ترين بخش ماجرا طلاق هاي توافقي(29 درصد) است كه اتفاقا بيشتر در خانواده هاي تحصيل كرده و زنان شاغل جريان دارد. به نظر مي رسد اين نمونه از طلاق هاي كه ناشي از تحول ادراك هويتي است با اشتغال زنان نسبت مستقيم دارد.

 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا