ابوالقاسم شعشعی

گاهی در گذرگاه زمان برق‌های روشنگری می‌درخشد و فرصت‌های مغتنمی دست می‌دهد که دل آگاهان روشن بین و روشن ضمیر می‌توانند خوب از آن‌ها بهره جویند و تاریک راه‌های هولناک را به روشنایی خردورزی و انصاف مبدل سازند و به گونه‌ای حقایق و دریافت‌های مسلم خویش را بازتاب دهند که نه تنها خود بلکه  «بشریتی» را از سیاهی برهانند و حجت را بر او تمام نمایند. 

 دریای معرفتی معاصر ما نیز فانوس افروخته‌ای به نور ولایت علوی به خود دید که گرچه در اعتقاد مذهبی، مسیحی و از شیعگی متعارف فاصله داشت، ولی در شناخت و دریافت معارف علوی ژرف اندیش، مقتدر، صادق و منضبط عمل کرده و حاصل عمری تحقیق و پژوهش در آثار اهل بیت بویژه کتاب شریف نهج البلاغه که به اذعان خود بیش از دویست مرتبه آن را به دقت مرور و بازخوانی نموده، دستاوردی مبارک و راهیاب به ما عرضه کرده است در مجموعه ۵ جلدی «الامام علی (ع) صوت العدالة الانسانیه». 

آری جرج سمعان جرداق لبنانی که هشتاد و هشت سال پیش قدم به هستی گذاشت و در اوان جوانی مؤلف این کتاب شریف شد که پس از اهداء نسخه‌ای از آن به محضر بزرگ مرجع عالم تشیع زمان حضرت آیت الله حاج سید حسن بروجردی (ره) ایشان را بر آن داشت تا امر به ترجمه فارسی نموده و با نشرش مشتاقان را بهره‌مند سازند.

 

حضرت آیت الله صافی نقل می‌کنند که آیت الله بروجردی پس از دریافت نسخه مذکور آن را در اختیار ایشان قرار دادند تا با دقت مطالعه تا چنانچه نقص و ایرادی دارد متذکر و در ‌‌نهایت در جلسه‌ای این حقیقت را که جرج در نامه‌اش به معظم له یادآور شده بود که «انی انصفت الامام علی (ع) بعض الانصاف» 

«من در این کتاب به پاره‌ای از حق این بزرگ مرد دست یافته‌ام» را تصدیق و برای ترجمه و چاپ دستور می‌دهند که ابتدا کار به حجة الاسلام والمسلمین بلاغی محول و در ‌‌نهایت جناب حجة الاسلام والمسلمین حاج سید هادی خسروشاهی موفق به ترجمه و نشر آن در سال ۱۳۴۲ می‌شوند. بررسی اثر و اقتدار شخصیتی که جرج جرداق در موردش می‌گوید: 

 عده‌ای از مردم حوزۀ خلیج فارس و مصر نزد من آمدند که برای دیگرانی هم مطلب بنویسم البته من با آن‌ها مخالفتی ندارم و آن‌ها را انسان‌های بدی نمی‌دانم ولی من پس از علی (ع) کسی را شایسته نوشتن ندیدم و تصمیم گرفتم جز در مورد امام علی ننویسم. 

 

شخصیتی که جرج جرداق در موردش می‌گوید: من در حالات و سیره و تاریخ زندگی امام علی مطالعه کردم و در آن به اصول و مبانی و معانی بزرگی که تازه بشریت امروز و مخصوصا جهان غرب در تلاش برای رسیدن به آن است، رسیده‌ام. اصولی که اساسی و جهانی است و همه اگر چه به ظاهر هم باشد همگان را به آن می‌خوانند. این اصول، همه در سیره و گفتار و کردار امام در حد اکمل وجود دارد و چون مسیحی هستم کسی نمی‌تواند مرا نسبت به بیان مراتب بلند امام به تعصب نسبت دهد، و چون زبانم عربی است و اهل مطالعه هستم هم کسی نمی‌تواند به عدم اطلاع و ناآگاهی متهم سازد. 

این چهره برجسته مسیحی تاکید می‌کند «انقلاب علی (ع) انقلاب اسلامی، اجتماعی، فکری و فرهنگی بود و در آن بین دو جبهه فسق و برده و مرگ از یک طرف و جبهه دین و رحمت و عدالت و انسانیت و آزادی و حیات فاصله زیادی بود. موظف شدم که جبهه علی (ع) را که خالص‌ترین جبهه هاست، مورد بررسی و تحلیل قرار دهم. این جبهه راه را برای من روشن کرده چراغ راهم شد. 

جرج جرداق در ندایی به وجدان خود می‌گوید: 

 ای دنیا، چه می‌شد که همه توان خود را گرد می‌آوردی و در هر روزگاری» علی «را با آن قلب و زبان و امتیازاتش به ما عنایت می‌کردی. 

جرج جرداق که در یک تعریف می‌گوید:

 من بعد از سال‌ها تحقیق، شیعه را در یک کلمه یافتم و آن «اخلاق» بود. 

 

آری؛ این شخصیت والا که به حق منادی مظلومیت امام شیعیان در این دوران و فریادگری بزرگ برای شناساندن این امام همام در اقصی نقاط عالم بود که آثار فکری و قلمی او به چندین و چند زبان زندۀ دنیا ترجمه و بیش از سی جلد تحقیقاتش پیرامون معارف علوی تشنگانی را در جهان اسلام سیراب ساخته است معتقد بود که راه «غدیر» از «کربلا» می‌گذرد و عشق حسینی و عاشورای خونبار او قامت مقاومت را استوار و بلند و جهادگران هدفمند را به پیروزی نهایی می‌رساند و این نگاه در دیدگاه او در جامعه مسیحیان لبنان که بیش از هفتاد درصد جمعیت را تشکیل می‌دهند جهت گیری نوینی آفرید و در وحدت صفوف مبارزان لبنانی دستمایه‌ای گرانمایه شد.

 

به انقلاب اسلامی ایران دلبسته بود و علیرغم مشکلات و معذوراتی به میهن اسلامی ما سفر کرد و با صاحبنظران و اندیشمندان ایران اسلامی حشر و نشری وافر داشت. شیفتۀ «عدالت» بود و تحقق آن را جز در پرتو آموزه‌های اسلامی و شیوه‌های حکومتی معصومین تصور نمی‌کرد، امام علی را کشتۀ عدالت محوری خود در محراب عبادت توصیف می‌کرد (قتل علی فی المحراب العباده لشدة عدله) و کلام معجزه آسای مولای متقیان که فرموده بود: ما رأیت نعمت موفوره الا و فی جانب‌ها حق مضیع. «بنایی را به زر افراشته ندیدم مگر آنکه حقی به زور در کنارش ضایع گردیده بود.»

 

همواره به عنوان شاه بیت مطالبش عنوان می‌نمود و این فرمان امام علی (ع) به مالک اشتر که برخوردت با انسان‌ها باید یکسان و عادلانه باشد چرا که آن‌ها یا مثل تو آدمند یا برادران دینی تو هستند. 

 

و سرانجام در ۱۴ آبان ۹۳ در سن ۸۸ سالگی هستی را بدرود گفت و تازه تلنگری شد بر جان یافتگان از این سرچشمۀ فیاض، که چرا حقش را نشناختیم و تا بود نتوانست آنگونه که شایسته و لایق این محقق بزرگ و دانشمند خدوم و بی‌تعصب معاصرمان بود انجام وظیفه نماییم. 

 

و لذا جمعی مبارک و شیفتگان آثار فاخر علوی با محوریت آیت الله دین پرور که خود نیز وارسته‌ای از وادی السلام معرفت علوی و ریاست بنیاد نهج البلاغه کشور را بر عهده دارند بر آن شدند که به عنوان گامی اولیه در چهلمین روز درگذشت جرج جرداق «به رسم متعارف چهلم‌ها» هر چند فشرده و عجولانه مراسم تکریمی برگزار و یاد و خدمات آن بزرگ را اجر نهند. این گام علیرغم خجستگی و بلندیی که داشت گویا مزاق‌هایی را تلخ و واکنش و تحلیل‌های غیر قابل قبولی را به دنبال داشت که یقینا در شأن معارف نهج البلاغه و مدارج جامعۀ علوی نبوده و نیست. 

 

باید تأکید کرد که نیاز امروز جامعه در مسیر تأثیرگذار فرهنگی خود و چالش‌های بین نسلی قضاوت و رایزنی منصفانه و ارشاد و راهبری کریمانه است. 

امروز همۀ تیغ و قیچی‌ها به دید، شناخت و همگرایی مسلمانی تبدیل شود و باید سلمان‌هایی بود از جنس رسول (ص) و شیعیان و شیفتگانی باشیم از نوع جرج حرداق، منصف، عمیق، دردمند و با هم و نه در برابر هم. باورمندانه بیندیشیم، جوانمردانه و آگاهانه قضاوت کنیم و عاقلانه و صبورانه عمل نماییم و همواره به یاد داشته باشیم که اماممان علی (ع) فرموده: 

 «أَعِينُونِي‏ بِوَرَعٍ‏ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَاد» 

 با پاکدامنی و سخت کوشی و خود نگهبانی و پشتکار و تلاش، یاریم نمایید. 


والسلام

ابوالقاسم شعشعی


  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا