محمد علی قاسمزاده

هنوز چند روزی بیشتر از رسیدن بوی گازشهری به مشام بافق نمی گذرد که نفت از مردم این دیار قهر کرده و قدمهایش برای آمد و رفت به این شهر سنگین شده است .

 احتمالا نفت، طاقت دیدن روی مبارک هوویی به نام گاز شهری را نداشته که به این زودی سر ناسازگاری برداشته و برای گرفتن زهر چشم از مردم هی ناز می کند و قصه هستم نیستم آغاز کرده است.

آنها که در بافق نفت می فروشند می گویند: این روزها نفت نیست. وقتی هم هست حالش خوب نیست .رنگش زد شده .دهانش کف می کند و نشانه های غش !!!دارد.غشی از جنس گازوئیل یا آب یا...

آری گاز نیامده بد سوزی نفت دارد چشمها را می سوزاند و خانه ها را بدبو کرده اما با همه این تفاسیر ، برای داشتنش با ناز و ادا در بعضی جاها دعوایی راه انداخته که بیا و ببین.

هرچند آنها که باید بیایند و ببیند که نیازی به این طلای سیاه گندیده ندارند و حتی وقتی فیلم شکایت مردم را می بینند در گفتگوی تلفنی از تلویزیون با سخنانشان مردم را می تابانند تا حدی که نفت مادرمرده تبرئه شده و از لفافه سخنشان اینگونه بر می آید که  مردم دروغ می گویند یا اشتباه می کنند و حالِ همه چیز خوب است  آن هم خیلی خوب ،خصوصا نفت سفیدی که برای بافق می آورند.

عجیب است که هیچ کس هم نیست در پاسخ به توجیه های لم یتجسبک مسؤل نفت استان بگوید حضرت آقا؛ ما که نمی دانیم مدرکت برای این حرفها چیست اما آیا باورت می شود مردم یک شهر در مرکزی ترین استان کشور ،دکترای ایستادن در صف کوپن نفت و اسم نویسی در دفترهای چند صد صفحه ای و چشم انتظاری  چند ماهه برای نفت دار شدن زمستانهای متوالی دارند و بدسوزی نفتی که شما سنگ صحتش را به سینه می زنید وسایل گرماسوزشان را از رده خارج کرده و شما که سالهاست نمی دانید پیت نفت چیست درست می گویید و مردمی که با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند اشتباه می کنند؟

اصلا شاید هم مردم درست می گویند هم رئیس اداره نفت استان با این توجیه که همه وسایل گرمازای  نفت سوز یک شهر از وعده های به سرانجام نرسیده خسته شده اند و با هم دست به یکی کرده اند تا بد بسوزند و زودتر از موعد بازنشسته شوند، شاید گاز قدمهایش را برای رسیدن به بافق تندتر کند.

 

 

 

 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا