محمد علی قاسم زاده

روزگار عجیبی است,نان هم فرق شیب ملایم و تند را نمی فهمد و اینقدر برای رسیدن به قله های تورم سرعت گرفته که یادش نیست جایش باید در سفره و دهان مردم باشد نه در فکر و تخیل آنها.

در این روزگار عجیب گاهی مگانی در پیچ و خم جاده وعده های به سرانجام نرسیده تردد      می کند شاید می خواهد بگوید :«مرگ خوب است اما برای همسایه».

اصلا ارتباط افتتاح گاز شهری با کوبیدن میخ عقب افتادن ساخت جاده ارتباطی یک شهربا مرکز در کدام ماده واحده قانون اعتبارات یک استان آن هم استان دارالعدل!!!آمده است، شاید از خصوصیات روزگار عجیب ماست و نباید عجیب باشد.

در این روزگار عجیب انگار آسمان هم لج بازی اش گرفته که همه بارانش را درون کانال طرحهای بزرگ آن هم در مرکزی ترین نقطه یک شهر می ریزد تا علاوه بر در کوزه انداختن درزی،از کیفیت کار و اغماض ناظران پرده برداری کند.

در این روزگار عجیب اصلا عجیب نیست اگر یک مسؤل کشوری که روزگاری شعارش حذف محرومیت بود سفر به شهرهای دارا را بر شهرهایی که مردمش هنوز در قصه سارا مانده اند ترجیح دهد.

اصلا تعجب نکنید اگر گاز بیاد، مشعلی فروزان شود اما آبی برای از دست نرفتن استعدادهای سرمایه گذاری شهر گرم نشود.

و تعجب نکنید اگر کسی از پتانسیلهای ویژه یک شهر مانند بندر خشک، شیلات ، فرودگاه و…مطلع گردد و بلافاصله نامه های وزارتخانه ای اش با همان تفاسیر به نام شهری دیگر تصویب و به سرعت اجرایی گردد.

راستی در این روزگار عجیب ؛عجیب نیست اگر غم خدمت به خلق با حلق یکی شود.

عجیب نیست اگر کسی در راستای مسؤلیت به فکرهای دیگری هم باشد به نام جیب.

عجیب نیست اگر در مکاره بازار سیاست زدگی، «تفرقه بیانداز حکومت کن» سکه ای رایج و پربها باشد.

و عجیب نیست؛ عجایب این زمانه عجوبه.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا