پيشينه تاريخي سرزمين كهن ايران بيانگر پيشتازي  و سرآمدي ايرانيان در ساخت راه ها و تاسيسات بين راهي است و احداث كاروانسراها و خدمات مربوطه گواه اين ادعا ست. ايرانيان در مسير و فواصل معين، مكان ها و اطراق گاه هايي ايجاد مي‌كردند كه محل توقف وآسايش مسافران وكاروان هاي تجاري وبازرگاني بوده است. منابع تاريخي حكايت از آن دارند كه بنيانگذار احداث بناهاي مذكور هخامنشيان بوده اند. در دوره اشكانيان، دوره اسلامي و دوره تيموري توسعه تجارت، معماري و ايجاد كاروانسراها شتاب بيشتري يافت ولي عصر طلايي ايجاد كاروانسراهاي ايران متعلق به دوره صفوي است كه بقاياي 999 كاروانسرايي كه در آن دوره ساخته شده هنوز در كنار جاده های ايران پابرجاست.

در عصر حاضر توسعه صنعت حمل ونقل بويژه حمل ونقل جاده اي وگسترش فناوري ساخت وسايل نقليه و توسعه و تنوع راه هاي ارتباطي و پراكندگي غير اصولي و ناكارآمدي مكان هاي خدمات رفاهي موجود در كنار جاده ها موجب بروز مشكلات عديده اي براي مسافران و رانندگان شده است. بدين منظور طرح احداث مجتمع هايي كه بتواند با رويكرد هاي علمي و كارشناسي نيازهاي فوق الذكر راپاسخ دهد بوجود آمد.

مجتمع هاي خدماتي- رفاهي و تير پاركها مجموعه هايي هستند كه به منظور تمركز خدمات مورد نياز رانندگان وسايل نقليه و سرنشينان آن ها در طول جاده هاي اصلي به صورت منسجم و متاثر از انديشه معماري و مهندسي و منطبق با طرح هاي هندسي با الهام از ضرورت هاي معماري هر منطقه احداث مي‌شوند و داراي امكانات و خدمات بهداشتي، درماني، رستوران، نمازخانه، جايگاه عرضه سوخت، پاركينگ و ساير خدمات رفاهي هستند.

در استان يزد تاكنون بيش از 16 مجوز براي مجتمع هاي بين راهي صادر شده كه حدود دو سوم  از آن در دشت يزد- اردكان به طول تقريبي 150 كيلومتر متمركز شده است. طبق ضوابط تعريف شده، مجتمع هاي بين راهي بسته به نوع و تيپ آن بايد فواصل حداقلي را از هم رعايت كنند به عنوان مثال فاصله مكاني بين مجتمع هاي بين راهي تيپ يك بايد بين 200 تا 400 كيلومتر و زمان دسترسي به آن بايد بين 5/2 تا 5 ساعت باشد هم چنين احداث يك مجتمع بين راهي در شعاع 30 كيلومتري شهرها نيز منطقي به نظر نمي‌رسد.

حال در اين ميان اكثر مجوزهاي صادر شده در مجاورت شهرها مي‌باشد كه كليه امكانات رفاهي نسبي در دسترس است. البته احداث يك مجتمع رفاهي با امكانات بهداشتي و رفاهي مناسب حتي در داخل شهر هم مي‌تواند مفيد باشد ولي ديگر نام مجتمع بين راهي را نمي‌توان بر آن نهاد و عملا دردي از مشكلات عديده بين راهي را حل نخواهد كرد.

بي شك ايراد وارد شده را نمي توان به حساب سرمايه گذاران اين مجتمع ها گذاشت چراكه طبيعت اقتصادي حكم مي‌كند سرمايه گذاري جايي صورت بگيرد كه سود بيشتري حاصل شود. ليكن دولت مي‌بايست اين سرمايه ها را با حمايت ها و كمك ها به سمت و سويي سوق مي‌داد كه بيشترين منافع را براي جامعه داشته باشد يعني با مكانيابي اصولي، زيرساختها را در مكان هاي دورتر از شهرها فراهم مي‌كرد تا در حال حاضر شاهد مجتمع هايي نباشيم كه علي رغم سرمايه گذاري هاي سنگين و اعتبارات بالاي دولتي، كارايي لازم در زمينه خدمات رساني به مسافران برون شهري را نداشته باشد.

متأسفانه حتي در مسيرهاي اصلي مثل جاده ترانزيتي بندرعباس- تهران از اردستان به عقدا و بالعكس هيچ پمپ بنزين (مجتمع كه بماند) در كنار جاده وجود ندارد و اين در حالي است كه بازهم دولت ترجيح مي‌دهد مجوزها را در كنار شهرها صادر نمايد و همچنان بين راهي به معناي واقعي مغفول بماند.

در پايان پيشنهاد مي‌گردد كميته اي متشكل از ادارات راه و شهرسازي، حمل و نقل و پايانه ها، ميراث فرهنگي و گردشگري، امداد و نجات جاده اي، هلال احمر و اورژانس تشكيل گردد و ضمن مكان يابي بهينه جهت ايجاد مجتمع‌هاي خدمات رفاهي- بين راهي، از صدور مجوز تك واحدي جلوگيري و توزيع مجتمع ها را در تمامي مسيرها متوازن نمايد.

در دوران صفوي كه علم و ابزار مهندسي به شكل فعلي وجود نداشت كاروانسراهاي ساخته شده اصولي تر بود به گونه اي كه اكنون مايه افتخار اين مرز و بوم است.

نویسنده : حمید رفیعی ، کارشناس اقتصاد گردشگری

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا