محمد علی قاسمزاده

هفته گذشته هفته کتاب و کتابخوانی بود .هرچند کتاب در ایران ما مظلوم است و در بافق مظلومیتیش بیشتر نمود پیدا می کند وقتی بدانید در یک سال گذشته هیچ کتاب جدیدی به کتابخانه های بافق افزوده نشده است!!

در هفته کتاب حرکتهای نمادین خوبی در شهر برگزار شد که بدانیم این یار مهربان هنوز هم زنده است و زیر غبارهای قفسه های دست نخورده کتابخانه ها به سختی نفس می کشد.

از بین برنامه های هفته کتاب بد نیست به یک جلسه پویا و زنده درباره کتاب اشاره کنم و آن هم دومین جلسه نقد کتاب.

جلسه ای که در آن «معدن تلاش،چغارت بافق»با حضور تعدادی از نویسندگان و کتاب دوستان بافقی در بوته نقد قرار گرفت.

جلسه ای که موجب شد کتاب تازه به چاپ رسیده نویسنده پرکار بافقی خانم «عالیه نقیب الذاکرین» از نظر نگارش و محتوا مورد بررسی قرا گیرد.

هرچند تعدای از حضار نسبت به چرایی انتخاب این کتاب برای نقد،انتقاد داشتند اما خوبی این انتخاب این بود که اولین کتاب جامع درباره  ۵۰ سال کارنامه شرکت سنگ آهن مرکزی و چغارت بافق از پستوهای روابط عمومی شرکت سنگ آهن مرکزی خارج و به صورت بسیار محدودی توزیع شود.

معدن تلاش پنجمین کتاب «نقیب الذاکرین» است که با پیشنهاد شخصی اش به شرکت سنگ آهن در دوران مدیر عاملان مختلف برای نگارش، بالاخره در زمان مدیریت محمد جواد عسکری مورد استقبال قرار گرفته و مؤلف پس از بی مهری صورت گرفته توسط مسوولینی که باید در این راه با وی همراهی می کردند، فقط و فقط به خاطر عشقی که به کتاب و چغارت داشته رنج گردآوری مطالب درباره آهنین کوهی که امروزه گودالی پرآب شده را با مطالعه از نشریات و وبسایتهای شهرستان بر خود هموار ساخته و حاصلش به صورت یک کتاب در اختیار شرکت سنگ آهن مرکزی قرار گرفته است.

از نکات خوب این کتاب پرداختن اولیه به بافق و معرفی این شهرستان است که این مهم به پیشنهاد عسکری مدیر عامل وقت صورت پذیرفته چرا که وی معتقد بوده است این کتاب قرار است در سبد هدایای شرکت به میهمانان داخلی و خارجی قرار گیرد و نیاز است بافق به آنها شناسانده شود.

از دیگر نکات مثبت  و قوت این کتاب همکاری برخی از مدیران عامل قبلی شرکت برای ارائه مطالب و خاطرات است و از همه مهمتر تصویر خوبی که از همت برای کندن کوه آهن از ابتدای استخراج به خواننده ارائه می دهد خصوصا وقتی نویسنده سعی می کند برخی از وقایع را با قلم توانمندش به سمت داستان بکشاند و حتی از زبان چغارت سخن بگوید.

معدن تلاش در ۷۵ صفحه اول جذابیت خوبی برای خواننده دارد اما به ناگاه در مرداب گزارش عملکرد شرکت سنگ آهن مرکزی فرو می رود و اینجاست که نه تنها کتاب ملال آور می شود بلکه دستهای دخل و تصرف کننده در ایده نویسنده و دور کردن آن از مسیر اصلی ،حتی قبل از ممیزی کتاب توسط اداره ارشاد پیدا می شود .

حدود ۱۰۰ صفحه ای از معدن تلاش با کج سلیقگی برخی از مدیران شرکت سنگ آهن مرکزی که به اقرار نویسنده حتی حاضر نشده اند کمترین همکاری برای در اختیار نهادن اطلاعات به درد بخور با وی داشته باشند کتاب را بیشتر شبیه یک کاتولوگ گزارش عملکرد می نماید.

این مشکل در عوض شدن طرح جلد کتاب و حتی کاسته شدن پنجاه صفحه ای از آنچه نویسنده در نظر داشته از تاریخ مصور و واقعیاتی عبرت انگیز از چغارت در قالب این کتاب به چاپ برساند نیز ادامه پیدا می کند.

معدن تلاش اولین پژوهش مکتوب بین دو جلد به نام کتاب برای چغارت و اولین کار پژوهشی نقیب الذاکرین ،اثر خوبی است برای آشنایی بیشتر با سرمایه به تاراج رفته نیم قرن اخیر بافق که پیشنهاد می کنم شرکت سنگ آهن مرکزی با باز کردن زنجیر اسارت از پای آن و توزیعش در جامعه و مراکز فرهنگی علاوه بر مهیا کردن شرایط برای دانایی بیشتر، بزودی و با اعمال تغییراتی در ظاهر و محتوا آن هم نه به صورت خوشایند هیات حاکم بر معدن، بلکه با نظر خود نویسنده و با تاسی از مطالب مطرح شده در جلسه نقد به چابهای بعدی برسد.

محمد علی قاسم زاده

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا