علی اصغر باقری

عملیات بدر در بهمن ماه 1363 یکی از بزرگترین عملیاتهای آبی خاکی بود و غالب یگانهای رزمی درگیر آن شدند. تیپ مستقل 18 الغدیر به فرماندهی شهید جعفرزاده نیز مأموریت منتهی الیه سمت راست عملیات در شرق دجله را داشت که باید نیروها قریب  30 کیلومتر در هورالعظیم و هورهویزه پیشروی نموده و خود را به خط دشمن در الصخره عراق می رساندند و از آنجا درگیری با دشمن در خشکی به سمت شرق دجله در محدوده شهر القرنه عراق آغاز می شد. چند ماه قبل از عملیات یگان دریایی تیپ تشکیل شد و تجهیزات مورد نیاز اعم از قایق و ... تحویل گرفتند. برای اینکه همه نیروها آموزشهای لازم جهت عملیات آبی خاکی را فراگیرند یگان دریایی در منطقه ماهشهر در کنار خور ابوموسی مستقر و به نوبت نیروها جهت آموزش اعزام می شدند. اولین نیرویی که به منطقه اعزام شد فرماندهان گردان و گروهان و فرماندهان واحدهای پشتیبانی رزمی تیپ بودند که به همراهی جانشین تیپ آقای اکبر فتوحی و رئیس ستاد شهید حاج حسن دشتی در آنجا مستقر شدیم و بنده هم به عنوان خدمتگذار برادران تخریب تیپ در جمع فرماندهان حضور داشتم. آموزشها کاملاً جدی و بعضاً خطرناک بود. نمونه اش این بود که برای اولین بار شبانگاه با یک جلیقه سوار قایق شدیم و مقداری که داخل خور پیش رفتیم تیراندازی آغاز و فرمان پریدن داخل آب صادر شد و هر کسی می بایست با شنا کردن خود را به ساحل برساند. شنا در آب دریا که شور بود آن هم با لباس و امواج آب در آن تاریکی به صورت زده می شد و به دهان هم می رفت. همه تلاش می کردند که خود را به ساحل برسانند شهید حاج حسن دشتی که رئیس ستاد تیپ او هم همراه دیگر نیروها به دریا پریده بود و همگی تلاش می کردند خود را به ساحل برساندند. در کنار چنین آموزشهایی در چادرها هر کسی مسئولیت موقت هم دیگری داشت، یکی شهردار بود و باید غذا برای دیگران می گرفت یکی کمک شهردار و یکی مسئول روشنایی و... در این فضای آموزشی که همگی در دست یگان دریایی بودیم و آنها هم بعضاً برای اینکه بگویند فرقی بین بسیجی ها و فرماندهانشان نمی گذارند مقداری سخت تر هم رفتار می کردند. دراین اوضاع جای لبخند و خنداندن دیگران جایگاه خودش را داشت و هر کسی به نحوی در شاداب نگه داشتن جمع کلامی و حرفی می زد. یکروز نزدیکیهای اذان مغرب بود و مسئولین روشنایی می رفتند تا چراغ دستی داخل چادر را روشن کنند. در چادری که شهید حسن انتظاری بود گویا مسئولیت روشنایی را ایشان بر عهده گرفته بود و می بایست چراغ را روشن می کرد. یک وقت دیدیم ایشان چراغ دستی خاموش را در دست گرفته و از چادر بیرون آمد و با فریاد بلند گفت مسئول کبریت کیه؟! و باز تکرار می کرد مسئول کبریت! مسئول کبریت! مسئول کبریت کیه؟!، کبریت بده من تا چراغ را روشن کنم. وی در حال حرکت و جار زدن بود و توجه همه به وی جلب شده و تبسم بر لبان همه بود. وی نزدیکیهای چادر ما که رسید به وی گفتم: حسن آقا یکی سیخوک بردار بیا از چراغ دستی ما چراغت را روشن کن. تا این پیشنهاد را به وی دادم جار زدنش عوض شد و گفت: مسئول سیخوک، مسئول سیخوک، مسئول سیخوک کیه تا سیخوک بده من تا چراغ را روشن کنم و برای مدت زمانی مسئول سیخوک بهانه ای برای لبخند نشاندن بر لب بچه ها شد. آنروز به واسطه اینکه تازه مقر ایجاد شده بود هر چادری کبریت نداشت و همین کبریت نداشتن هم بهانه ای برای شادابی و گذر از مشکلات و سختیها به بهترین شکل.  

اگر چه آنروز مسئول کبریت و سیخوک در فضای ذهنی و حاشیه ای برای لبخند نشاندن بر لب رزمندگان در اوقات فراغت بود. اما امروز اوضاع اداری کشور به گونه ای حجیم و گسترده شده که به ذهن تداعی می شود که اگر جایی به مسئول سیخوک هم نیاز داشته چنین چیزی را بمنظور اشتغالزایی و یا هر چیز دیگر که اسمش را بگذاریم ایجاد شده و علی رغم شعار رئیس جمهورها که باید دولت کوچک شود و علی رغم اینکه بسیاری از کارهای دولتی به بخشهای مردمی چون پلیس + 10 و دفتر پیشخوان دولت واگذار شده و بسیاری از کارخانجات بزرگ دولتی به بخش خصوصی داده شده اما باز می بینیم که حجم دولت نسبت به قبل از انقلاب چه از نظر گسترش محل و امکانات و چه از نظر پرسنل بعضاً تا ده برابر افزایش یافته در حالیکه جمعیّت کشور حدوداً دو برابر شده!! اما در بحث کارآیی چه بسا رشد معکوس بوجود آمده، این در حالی است که  قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر از بین بردن نظام بوروکراسی صراحت دارد. در قانون اساسی آمده: «قوه مجريه بدليل اهميت ويژه‌اي كه در رابطه با اجراي احكام و مقررات اسلامي بمنظور رسيدن به روابط و مناسبات عادلانه حاكم بر جامعه دارد و همچنين ضرورتي كه اين مساله حياتي در زمينه‌سازي وصول به هدف نهائي حيات خواهد داشت بايستي راهگشاي ايجاد جامعه اسلامي باشد نتيجتاً محصور شدن در هر نوع نظام دست و پاگير پيچيده كه وصول به اين هدف را كند و يا خدشه دار كند از ديدگاه اسلامي نفي خواهد شد بدين جهت نظام بوروكراسي كه زائيده و حاصل حاكميت هاي طاغوتي است به شدت طرد خواهد شد تا نظام اجرائي با كارائي بيشتر و سرعت افزون‌تر در اجراي تعهدات اداري بوجود آيد.»

آنچه مدّ نظر قانونگذار بوده و هست برچیده شدن نظام بوروکراسی است اما آنچه در عمل اتفاق افتاده گسترش نظام بوروکراسی است که همه شاهد آن هستیم. وزر و وبال این بوروکراسی هم به گردن ملت ایران است و اگر مردم و دولتمردان فکری به حال آن نکنند این بیماری هر روز گسترده تر شده و درمان آن دشوارتر، اما چرا پس از پیروزی انقلاب اسلامی چنین اتفاق ناگواری رخداده و آیا چنین معضلی تصادفی بوده و یا دستهایی پنهان و پیدا عامداً این وضع را تشدید و تحمیل کردند تا قاطبه مردم به عنوان مصرف کننده باقی بمانند. نقش رئیس جمهورها به عنوان مجری قانون اساسی و نخست وزیر و ادوار مجلس شورای اسلامی در اجرایی کردن این توصیه قانون اساسی و یا خلاف آن عمل نمودن تا چه اندازه بوده است؟ به میدان آوردن خانمها جهت مسئولیتهای اجرایی و دور نمودن آنان از خانواده و بیکار شدن بسیاری از مردها با توجه به اصل دهم قانون اساسی که می گوید: «از آنجا كه‏ خانواده‏ واحد بنيادي‏ جامعه‏ اسلامي‏ است‏، همه‏ قوانين‏ و مقررات‏ و برنامه‏ريزيهاي‏ مربوط بايد در جهت‏ آسان‏ كردن‏ تشكيل‏ خانواده‏، پاسداري‏ از قداست‏ آن‏ و استواري‏ روابط خانوادگي‏ بر پايه‏ حقوق‏ و اخلاق‏ اسلامي‏ باشد.» چه توجیهی داشته و دارد؟ چه توجیهی برای دوری از بروکراسی دارد؟ اگرچه بعضاً خانمها کارشان از مردها از دقت بیشتری برخوردار است ولی باید متوجه باشیم که چه چیزی به دست آورده ایم و چه چیز گرانبهایی چون خانواده را هزینه کرده ایم. در نظام بوروکراسی مقام زن لگد مال شده و ارزش و احترامش به عنوان ستون خیمه خانواده از دست رفته و به تبع آن استواری روابط خانوادگی هر روز سست تر و سست تر شده و آمار طلاق و جدایی ها هر روز بیشتر و بیشتر گردیده.

این بوروکراسی موجود هیچ توجیهی نه برای دولتمردان ما دارد و نه برای ملّتی که چنین دولتمردانی را انتخاب و بر کارشان باید نظارت می داشتند و هر عذری هم بیاورند و بیاوریم عذر بدتر از گناه است، مگر اینکه مسئولین و نخبگان و مردم دلیلی بیاورند که ما چنین جاهایی در جهت حذف نظام بروکراسی چه قلماً و چه قدماً تلاش کردیم اما سمبه دیگران پر زورتر بود و نشد. برای بررسی چنین اتفاق ناگوار و حل این معضل نمی توان به مسئولین اجرایی چندان دل خوش نمود چرا که همین مسئولین با گرایشهای مختلف بودند که این آش شور را پختند و ملت هم مجبورند که نوش جان کنند. اما آنچه که مایه امیدواری است قشر جوانی است که بدور از حب و بغض نسبت به دولتمردان به واکاوی چنین پدیده شوم پرداخته و ضمن بررسی راههای غلطی که این آسیب را تشدید نموده؛ مسیر ترمیم و رفع آسیب ها و راههای برون رفت از نظام بوروکراسی را کشف و پیشنهاد و پی گیر شوند. دانشجویان در رشته های علوم انسانی با راهنمایی اساتید متعهد و غیر وابسته می توانند پیشقدم بوده و موضوعات تحقیقاتی را در این زمینه تدوین و راه حلهای مناسب را پیشنهاد و در جهت اجرایی شدن آن پی گیری نمایند.

یک فرصت استثنایی برای مردم:

اگر چه رئیس جمهور طبق اصل 113 قانون اساسی مجری قانون اساسی شناخته شده تا بدنبال این مسئولیت بستر لازم برای اجرای قانون اساسی فراهم شود اما اتفاق جالبی که در این دولت افتاد این بود که رئیس جمهور آقای حسن روحانی در سخنرانی 30/5/93 اظهار داشت: مردم رای ندادند که رییس جمهوری رییس دستگاه اجرایی باشد، رای دادند که اول مجری قانون اساسی باشد. با این اوصاف به نظر می رسد علی الظاهر فرصت استثنایی برای اجرای قانون اساسی بوجود آمده و مردم مطالبات خود را در این زمینه بهتر می توانند مطرح و پی گیر شوند که یکی از این مطالبات می تواند بحث اجرای خواسته قانون اساسی در نفی نظام بوروکراسی باشد و اگر مردم این خواسته را بطور جدی دنبال نمایند شاید تأثیرات خود را داشته باشد و اگر آقایان بخواهند کاری انجام دهند می توانند و می شود مانند نظام سلامت که خواستند و تحول در آن آغاز و ایجاد شد ولی اگر آقایان نخواسته باشند و مردم هم پی گیر نشوند اتفاقی نخواهد افتاد و بعضاً شعار اجرای قانون اساسی بقدری ذیق و محدود می شود که در حدّ یک بازی سیاسی و در جهت اعمال فشار بر دیگر قوا و نهادها و نوعی باج خواهی و فرافکنی در جهت سرپوش گذاشتن به تخلفات تنزل پیدا می کند چیزی که در دولت اصلاحات هم شاهد آن بودیم که رئیس دولت هر از چند گاهی فتیله اجرای قانون اساسی را بقدری بالا می کشید که مدعی بود که مجری همه اصول قانون اساسی است!! و سالهای سال را به این حاشیه کاری گذراند و آن چیزی که اهمیّتی نداشت همان اجرای قانون اساسی بود که غالباً خلاف آن عمل می شد مانند بحث آزادی که رئیس دولت هیچگاه آزادی از زبان قانون اساسی را نه گفت و نه تعریف کرد و عملاً دولت مروج آزادی غربی بود تا آزادی تعریف شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.  

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا