یادداشتی از محمد علی فتحی

پرواز را به خاطر بسپار                        پرنده مردني است

دوستان، همراهان و همدردان عزيز،

تولدي دوباره

واقعيت تلخ اين است كه شكيبي از ميان ما رفت. شكيبي آرزوهاي بزرگ زيادي براي منطقه محروم و رنج كشيده كوير داشت و برخي از آنها را نيز به مرحله عمل رسانده بود؛ هرچند كه خود نتوانست ميوه آنها را خود بچيند و ثمره آنها را به چشم فيزيك ببيند. امري كه براي تك تك ما انسانها به لحاظ انگيزشي بسيار هيجان انگيز و مطلوب است. آرزوي شكيبي، آروزي مردم طبس نيز بوده و هست. اينكه ارزش افزوده زغال سنگ ، معادن خاكي و سنگي طبس به خود مردم طبس برسد؛ اينكه از امكانات خدادادي موجود در كوير استفاده به كمال بشود و اينكه رفاه مردم تا جاي ممكن تامين گردد از اهداف شكيبي بوده است. تفكر او، تفكري استراتژيك و بلند مدت بود. او مي خواست با تامين تسهيلات رفاهي و اشتغال كامل، از طبس بومي گريز به طبس مهاجرپذير برسد. اما سوال اين است كه آيا اقدامات شكيبي تعطيل خواهد شد؟ آيا شكيبي و اقدامات او مرده است؟ قطعا چنين نيست.

کدام دانه فرورفت در زمین که نرست
چرا به دانه انسانت این گمان باشد

 

گرچه شكيبي خود يك گروه بود؛ اما پتانسيل بزرگي كه او با خود برد؛ ما كه به ادامه راه سازندگي او معتقديم را بر آن مي دارد كه با هم تيمي بسازيم تا بتوانيم با بهره گيري از دانش، تخصص علمي و حرفه اي يكديگر ادامه دهنده راه او باشيم. بارها تصميم گرفته ايم كه در شهرهايي كه كار مي كنيم، دور هم جمع شويم و از توان جمعي و ارتباطات خود در جهت منافع شهرستان استفاده كنيم و از سوء مديريتهايي كه از روي سوءاستفاده گري شخصي، نا آگاهي و شايد تخصص پايين برخي تصميم گيران محلي روي مي دهد جلوگيري بعمل آوريم و يا به عنوان بازويي در كنار مديران محلي به مشاوره بپردازيم. اما هر بار به دليلي به همان جلسه اول بسنده مي شد و ديگر قادر نبوديم كه جمع را گرد هم بياوريم. از داخل شهرستان هم، نمي دانم چرا كسي به فكر استفاده از اين پتانسيل بزرگ نمي افتد. ما در هر زمينه اي در سطوح ارشد و دكتري متخصص داريم. در هر سازمان ملي و كلاني در سطح مملكت، شهروند طبسي در موقعيتهاي عالي سازماني داريم. اما افسوس كه مديريتهاي محلي به گونه اي است كه انگار هيچ نداريم. پزشك متخصص در هر زمينه اي داريم اما براي يك پزشك يا يك دستگاه ام ار اي بايد مسير شهر تا استان را طي كنيم. استاد دانشگاه در سطح دانشگاههاي طراز اول ايران و جهان داريم، اما يك بار از آنها براي ايراد يك سخنراني و يا برگزاري يك همايش درست و حسابي دعوت نمي كنيم و يا از تعامل آنها استفاده نمي كنيم. متخصص مالي و اقتصادي داريم اما فقر منابع مالي و اقتصادي مردم و منطقه را رنج مي دهد. متخصص مديريتي داريم، اما فقر مديريت در منطقه بيداد مي كند. در علوم ادبيات، روانشناسي و اجتماعي در سطوح عالي تحصيلكرده داريم، اما ضعف فرهنگي و فرهنگ تنگ نظري منطقه را كوچكتر از واقع كرده است. خبرنگاران بنام، نويسندگان ملي، متخصصان رشته هاي مختلف از فيزيك، شيمي و ساير علوم پايه گرفته تا كشاورزي، هوافضا و علوم مدرني مثل كامپيوتر كه همه لقب شهروندي طبس را با خود به دنبال دارند را داريم؛ بدون آنكه از اين مليت استفاده اي در جهت منافع شهرستان بشود. اگر همه با هم، دست در دست هم بخواهيم وارد كارزار آباداني منطقه شويم؛ رفتن شكيبي هزار شكيبي را مي تواند فعال كند. شايد حكمت رحلت شكيبي هم همين اتحاد و دور هم جمع كردن همه آنهايي باشد كه دستشان از لحاظ علمي، حرفه اي و مادي به دهانشان مي رسد و مي توانند در كنار هم به منطقه منفعت برسانند.

فروشدن چو بدیدی برآمدن بنگر
غروب شمس و قمر را چرا زبان باشد

 

فقط بايد سماجت كرد و از كوره به هر ناملايمي در نرفت. چيزي كه مهندس، آن را خصلت كويريها مي دانست. چون مي دانستم كه پروژه هاي مهندس شكيبي سرمايه بر است و نياز به تامين مالي فراواني دارد؛ چند بار با جمعي از سرمايه گذاران خارجي براي تهييج آنها در سرمايه گذاري براي پروژه هاي طبس نزد مهندس رفته بودم، اما بدليل دوري از پايتخت و محروميت منطقه از سرمايه گذاري اجتناب مي كردند. يك بار ديگر كه با سرمايه گذار رفتم، پس از جلسه، مهندس در پله هاي خروجي ساختمان محل كارش گفت:

مشخص است كه متولد منطقه كوير هستي. آنقدر سماجت مي كني تا اينكه راضي شوند و يا قانعشان كني كه بيايند و در منطقه سرمايه گذاري كنند.

به هر حال شكيبي معتقد بود كه براي جمع شدن دور هم بايد هر شخص منفعت خود را نيز تعيين كند تا انگيزه وقت گذاشتن را بر روي مساله داشته باشد. از انگيزه معنوي يعني خدمت به وطن كه بگذريم، شكيبي خود ابزار مادي انگيزشي را فراهم ساخته است. پروژه هاي مطالعه شده اما شروع نشده، پروژه هاي نيمه تمام و پروژه هاي تكميل شده وي در منطقه همگي ابزار تامين منافع گروهها مي توانند باشند. خوشبختانه عمل شكيبي بر مبناي مطالعه و مستند سازي بود. فعاليتهاي او بر پايه علمي بود و براي تمام پروژه هاي خود پروپوزال و نقشه راه داشت. بنابراين، شكيبي، پروژه ها و اغلب طرحها و افكار خود را با خود نبرده است. بلكه مي توان با دسترسي متمركز و با برنامه به مستندات وي، در قالب يك اجتماع هدفمند و منسجم، اهداف و آمال وي را دنبال كرد تا سازمان اجراييي كه او سكاندار رهبري آن بود احساس تنهايي نكند و مصمم تر از قبل به كار خود ادامه دهد.

اي دريغ از تو که ويران بينمت
بيشه را خالي ز شيران بينمت

خاک تو گر نيست جان من مباد
زنده در اين بوم و بر يک تن مباد

 به اميد اعتلاي بيش از پيش وطن عزيزمان و اصلاح نظام مديريتي ملي و محلي در اهتراز از چنين وقايع جانكاهي، از خداوند منان طلب آمرزش روح تمامي از دست رفتگان سانحه اخير و بويژه عزيزان كارشناس غيربومي كه از تهران براي پروژه هاي طبس عازم اين سفر بودند و جان خود را از دست دادند و اعطاي صبر فراوان براي بازماندگان آنها را داريم؛

نام نیکو گر بماند ز آدمی                                           به کزو ماند سرای زرنگار

 

محدعلي فتحي

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا