ترک اعتیاد به کمک یوگا

یزدفردا "سرویس آموزشی و اطلاع رسانی:ترک اعتیاد به کمک یوگاانضباط نهفته در تمرینهای روزمره یوگا و نیز سلامتی حاصل از این تمرینها در ترک اعتیاد به مواد گوناگون بسیار موثر است.
اگر در تلاشید خود را از چنگال اهریمن اعتیاد برهانید، از هیچ کاری برای باز یافتن سلامتی از دست رفته خود فروگذار نکنید و این کار را با یوگا آغاز کنید. یوگا به شما روشهایی می آموزد که با کمک آن می توانید عادات سالم را جایگزین عادتهای نادرست خود کنید.
از همه مهمتر این که یوگا توجه شما را از آلام مربوط به زمان ترک(مجموعه نشانگان بالینی مربوط به قطع مصرف مواد اعتیاد آور) به سمت این حقیقت اطمینان بخش منعطف می کند که شما می توانید با قدرت و اطمینان تمام آنچه را که زمانی بخشی از وجود خود می پنداشتید تغییر دهید. اعتیاد نیرو و توان شما را نابود نمی کند بلکه شما را وادار می کند که نیروی وجودی خود را به فراموشی بسپارید.
از سوی دیگر یوگا به شما کمک می کند تا این توانایی خود را بار دیگر به یاد آورید و از آن برای بازیافتن سلامتی خود بهره گیرید. جدای از داروهای مخدر شناخته شده برخی مواد اعتیاد آور دیگر نیز وجود دارند که وابستگی به آنها برای سلامتی جسم و روان انسان زیانبار است. از جمله رایج ترین این مواد می توان به موارد زیر اشاره کرد.
● کافئین Caffeine :
کافئین دارویی نیرومند است که افزون بر خواص اعتیاد آور کلی خود در مورد برخی افراد نیز خواص سمی دارد.علایم مسمومیت با کافئین بسیار شبیه به روانپریشی اضطرابی است و اغلب با این عارضه اشتباه می شود. نکته مهمی که در مورد مسمومیت با کافئین شایان توجه است این که بروز مسمومیت به مصرف مقادیر بالای این ماده وابسته نیست.
برخی افراد به این ماده حساسیت دارند و حتی با مصرف یک فنجان قهوه یا چای به علایم مسمومیت با آن دچار می شوند.از آنجایی که یوگا با افزایش انرژی کلی بدن به عنوان نوعی محرک طبیعی عمل می کند، شما با پرداختن به آموزشهای یوگا ناخودآگاه به مصرف مواد محرک مانند کافئین نیاز کمتری در خود احساس می کنید. به عنوان یک اصل کلی باید بدانید هر قدر نیرومند تر و سالم تر شوید بدن شما به طور طبیعی مواد زیانبار را پس خواهد زد.
● داروهای خواب آور Tranquilizers:
داروهای خواب آور با تاثیر بر چرخه طبیعی خواب نوعی وابستگی فیزیولوژیایی در شما ایجاد می کنند به گونه ای که پس از مدتی بدون مصرف این داروها نمی توانید به خواب روید. اگر با مشکل به خواب رفتن دست به گریبان هستید می توانید هنگام رفتن به رختخواب از تمرینهای تنفسی و تنفسهای عمیق همراه با روش آرام سازی و مدیتیشن یوگا بهره گیرید. کاربرد این روش در بازیابی توان به خواب رفتن و برخورداری از استراحت کافی در طول شب در بسیاری از افراد موفقیت آمیز بوده است.در اغلب موارد ناتوانی در به خواب رفتن ناشی از هجوم افکار مربوط به مشغله روزانه در طول شب است. تمرینهای یوگا به شما می آموزد که چگونه افکار مزاحم را مهار کنید و بتوانید هنگام خواب در مورد کارهای روزمره فکر نکنید.
● نیکوتین Nicotine:
در مورد ترک سیکار دشوار ترین بخش یافتن جایگزینی برای سیگار در موارد پر تنش است. هنگامی که در خود نیاز شدید به سیگار کشیدن احساس می کنید، بهترین سلاح برای مبارزه با این حالت کاربرد روش تنفسهای عمیق است. در این هنگام به سادگی می توانید به مدت یک تا دو دقیقه دم و باز دم عمیق و طولانی انجام دهید و روی صدای تنفس خود تمرکز کنید. در این زمان می بایست به هیچ چیز دیگری فکرنکنید.
تنفس عمیق به شما آرامش می بخشد و ذهنتان را از موقعیت تنش زا منعطف می کند تا برای بازیافتن خود زمان کافی در اختیار داشته باشید. شما می توانید بدون آنکه توجه کسی را به خود جلب کنید از این روش تنفسی در هر زمان و مکانی بهره گیرید. علاوه بر بهره گیری از روش تنفسی فوق برای نیل به موفقیت بیشتر در ترک سیگار بهتر است تمرینهای روزانه یوگا را هم انجام دهید تا مقاومت کلی بدن خود را در برابر شرایط تنش زا بالا ببرید. به موازات فراگیری روشهای تازه برای رویارویی با تنشها نیاز به استعمال دخانیات نیز در شما کاهش خواهد یافت.
● مواد قندی:
هرچند مواد قندی از نظر شیمیایی از گروه مواد اعتیاد آور به شمار نمی روند، مصرف بیش از حد این مواد گاه جایگزین نیاز واقعی بدن یعنی انرژی خواهد شد. هنگامی که تمایل فراوان به مصرف مواد قندی در خود احساس می کنید این بدن شما است که در واقع در خواست افزایش انرژی خود را مطرح می کند. اگر در پاسخ به این نیاز بدن خود به آن مواد قندی بخورانید، در واقع نوعی علاج کوتاه مدت برای مشکل کمبود انرژی بدن بکار گرفته اید اما باید بدانید که مدتی بعد به افت شدید انرژی دچار خواهید شد. توصیه می کنیم به جای مصرف مواد قندی در چنین شرایطی، ویتامین های خانواده "ب" و پروتئین مصرف کنید و به تمرینهای روزانه یوگا بپردازید. در این صورت در خواهید یافت که خودبخود و به صورت طبیعی نیاز کمتری به مصرف مواد قندی در خود احساس می کنید./دکتر مرجان ایروانی/Dr. Marjan Iravani

پذیرش

یزدفردا "سرویس آموزشی و اطلاع رسانی:پذیرش /چرا ما برای اعمال خویش نیازمند انگیزه هستیم؟ اعمال ما به چه نیتی رخ می‌دهد؟
مسلماً پاسخ به این پرسش‌ها غامض و متعدد است.
هفت شاخص اصلی انگیزش در اینجا طرح شده است.
این هفت جنبه یا چاگراها که در سنسکریت به معنی چرخ درونی و روانی علوم باطنی که ریشه‌های آن در هند است معنا می‌شود. همانگونه که در پیوند با هفت غده درون‌ریز اصلی بدن می‌باشند.
گرچه مواردی را می‌توان یافت که کارکرد این عناصر رابطه‌ای غیرمستقیم با عملکرد روانی‌شان پیدا می‌کند. این شاخص‌ها هفت‌گانه و نحوه عملکردشان بدین شرح است.
چاکرای ریشه، Muladahara، غریزه بقا و امنیت.
۱. چاکرای جنسی، Svadhishthana، لذت بردن.
۲. چاکرای خورشیدی، Manipura، پانکراس، میل به کنترل و نفوذ.
۳. چاکرای قلب، Anahata، تیموس، عشق و همدلی.
۴. چاکرای حلق، Vishuddhi، تیروئید، رشد و اظهار وجود.
۵. چاکرای ابرو، (Agya (ajan، غده صنوبری، درک و بصیرت.
۶. چاکرای فرق سر، Sahasrara، هیپوفیز، یگانگی.
باز هم تکرار می‌کنم که این تقسیمات فرضی می‌باشند زیرا تمام کارها و اهداف ما ترکیبی از این انگیزه‌ها در سطوح مختلف هستند.
می‌توان سه چاکرای پائینی را که توسط کمبود و احساس نیاز انگیزانده می‌شوند و بر این پایه که کمبودی وجود دارد در یک دسته، و چهارتای بالائی که مثبت و متکی به‌خود می‌باشند را در دستهٔ دیگری قرار داد. کیفیت انرژی در داخل و اطراف این چاکراها در auro (حال و هوای انسان) می‌توان مشاهده کرد. اورا auru یک نیروی ضعیف الکترومغناطیسی است که جسم را با تمام جنبه‌های فیزیکی، عاطفی و معنوی ـ روانی دربرمی‌گیرد و احاطه می‌کند. مرکز چاکراها برای به‌دست آوردن و خارج کردن انرژی‌های مختلف منقبض و منبسط می‌شوند. مراکز چاکرای دیگری نیز مانند کف پا و پشت زانو وجود دارند که احساسی از طبیعت را می‌دهند و شخص را قادر می‌سازند که از زمین انرژی کسب کند و همین‌طور کف دست‌ها که به‌خصوص جهت بیرون دادن انرژی شفابخش مفید هستند. انرژی‌های تمام مراکز چاکراها به‌طور ممتد در حال چرخیدن و حرکت می‌باشند.
● غریزه بقا و امنیت
بنیادی‌ترین انگیزه برای یک فرد و کلاً گونه‌ای که تولید‌مثل می‌کند، بقاست. آنهائی‌که نتوانند تولیدمثل کنند از الگوهای ژنتیکی خود پیروی نمی‌کنند. بنابراین، تکامل فرآیندی است که در آن الگوهای ژنتیکی موجودات زنده را قادر به تولیدمثل و ماندگاری می‌کند که این الگوها به‌طور طبیعی انتخاب شده‌اند. در حالی‌که دیگر الگوهائی که قادر به وفق دادن خود برای بقا نیستند می‌میرند. همانطور که خواهیم دید، در انسان‌ها انگیزه‌های مختلفی در کنار این غریزه وجود دارند، اما نمی‌توان انکار کرد که غریزهٔ ما برای زنده نگه‌داشتن بدنمان به‌مانند غریزهٔ جنسی هنوز هم بسیار قوی است.
فرآیندهای روانی تأثیر عظیمی بر آگاهی ما دارند به‌ویژه هنگامی‌که موجود زنده فاقد اساسی‌ترین نیازها مانند هوا، آب، غذا و کنترل دما باشد و یا وقتی که در معرض بیماری و یا خشونت قرار دارد. این تمایلات برای زنده و سالم نگه‌داشتن در مقابل تمام انگیزه‌های دیگر اولویت می‌یابند. تنها زمانی‌که یک انگیزه به‌شکلی افراطی قوی باشد می‌تواند جای این تمایلات بنیادی را بگیرد.
میزان و شدت عواملی که بقا را تهدید می‌کند متفاوت است هر چه این تهدیدها جدی‌تر احساس می‌شوند و نیاز به مقابله با آنها قوی‌تر می‌شود. موجودات زنده با استفاده از گزینه‌های طبیعی روش‌هائی را برای درک خطرات و ارضای نیازهای اساسی خود به‌کار می‌بندند.
در مورد انسان‌ها به فراوانی موقعیت‌های جدید ایجاد می‌شود که نیاز به آموزش و تمرین دارند. مانند اتومبیل‌ها، کشتی‌ها، قطارها، هواپیماها، موادشیمیائی، الکتریسیته، انرژی تابشی و غیره. ما باید به هشدارهای غرایزمان توجه کنیم، اما برای کارکردن با این وسایل و مقابله با خطرات احتمالی آنها باید آموزش ببینیم.
یک روش مهم که موجودات زنده برای درک خطر و ارضاء نیازها استفاده می‌کنند، تجربهٔ روانی درد و لذت است. درد یک هشدار بدنی است که هنگام پیش آمدن مشکل و به‌عنوان یک بازدارنده در مقابل تکرار آن تجربه عمل می‌کند. در سوی دیگر لذت، تجربه رضایت از نیازهائی مانند خوردن یک غذای خوب، نوشیدن آب یا مایعات طعم‌دار، استراحت و روابط جنسی است. به‌جزء رابطه جنسی، محرومیت گسترده از هر کدام از این نیازها و یا تنفس باعث افزایش درد می‌شود، تا زمانی‌که به این نیاز پاسخ داده شود.
این فرونشاندن نیاز به درد داشتن، لذت به‌همراه می‌آورد. بدین گونه غریزه اصلی بقا در تجربه لذت نهفته است. اما همان‌طور که در بخش بعدی خواهیم دید، طلب لذت می‌تواند بسیار بیشتر از غریزه اصلی بقا پیشرفت کند.
نیاز به امنیت عبارت است از احساس آرامش نسبت به بقا. بدینسان امنیت یک احساس روانی برپایهٔ ارزیابی ذهن ما از موقعیت‌مان است. برخی میلیونرها که در بین ملتی با قوی‌ترین ارتشی دفاعی زندگی می‌کنند، احساس ناامنی می‌کنند زیرا نگران تغییراتی هستند که ممکن است اتفاق بیافتند. در حالی‌که مرتاض‌هائی که هیچ پول یا دارائی ندارند ممکن است احساس امنیت کامل‌تری کنند زیرا معتقدند که اگر تلاش آنها خالصانه باشد خداوند به‌واسطهٔ روح انسان‌ها همه‌چیز را برایشان تأمین می‌کند.
هرکس باید دائماً با موضوع بقا رویارو شود و گام‌هائی را بردارد تا طبیعت بدنش را فعال نگه‌دارد. درک و احساس ما از امنیت خود و راه‌هائی که برای تأمین آن‌چه که نیاز داریم انگیزهٔ اصلی ما را در زندگی می‌سازد و پایه‌ای برای دیگر انگیزه‌هاست. اگر ما مطمئن باشیم که می‌توانیم به‌خوبی نیازهای بقای خود را تأمین کنیم، بعد از آن می‌توانیم انرژی خود را برای انگیزه‌های سطح ”بالاتری“ که به آن انگیزه‌ها افزوده می‌شود، اختصاص دهیم. کسی‌که اساساً ناامن است دائماً در حال نگرانی و تقلا برای تأمین امنیت این نیاز است رویکرد به امنیت معمولاً با توجه به این عقیده که اگر سایر اهداف ما تحقق یابند ایمن‌تر هم خواهیم بود، با انگیزه‌های دیگر در هم آمیخته می‌شوند.
● نیاز به لذت
هنگامی‌که نیازهای اساسی زندگی پاسخ داده شدند، بسیاری از مردم رو به‌سوی لذت، تفریح و خوشی می‌آورند. اینها شامل: یافتن مکان‌هائی برای آرامش و استراحت، غذاها و نوشیدنی‌های خوشمزه، سرگرمی، تفریح، ورزش‌ها، هنرها، معاشرت، عشق و استفاده از مواد روانگردان مانند کافئین، نیکوتین، الکل و دیگر موادمخدر می‌شوند.
لذت می‌تواند جسمی، عاطفی، فکری و روحی باشد. برای مثال رابطه جنسی را در نظر بگیرید. لذت زیاد از تجربه شهوانی آن‌قدر قوی است که در مقابل آن هر چیز دیگری رنگ می‌بازد. به‌نظر می‌رسد که احساس عاطفی عاشق بودن، آگاهی را به یک سرزمین عجایب از افسون و رؤیا می‌برد. ارتباط در یک رابطه عاطفی می‌تواند آنقدر نزدیک و قابل درک شود که دو ذهنیت به یکی مبدل شود. این وحدت می‌تواند سرمست‌کننده و متعالی باشد. کلمات فقط می‌توانند اشاره‌ای به پوستهٔ این تجربیات استثنائی جالب داشته باشند.مشکل لذت این است که ماندگار نیست. معمولاً هر چه لذت بیشتر باشد مدت آن کمتر است. لذت‌های جسمی به سرعت دلزدگی می‌آورند. لذت‌های احساسی گذرا هستند. وقتی لذت کمرنگ می‌شود از تمنای دوبارهٔ آنها رنج می‌کشیم. لذت‌های فکری و روحی آنقدر پیچیده و ظریف هستند که بسیاری از مردم یا اشتیاقشان را نسبت به آنها از دست می‌دهند یا دائماً ناراضی هستند. به این دلیل که تحمل لذت کار سختی است، لذت به‌طور ناگسستنی به نیاز وابسته است. به‌دنبال لذت گشتن به معنی نیاز است و نیاز ما در رنج کشیدن است زیرا ما چیزی را می‌خواهیم که نداریم. این خواستن، یک نوع احساس گرسنگی یا از ته دل خواستن یا تهی بودن است. ممکن است لذت بدون اینکه ما بخواهیم به سراغمان بیاید اما برای بسیاری از مردم این لذت، در واقع آن چیزی است که نمی‌خواهند، اما می‌بینند و آنچه را می‌خواهند نمی‌یابند. این خواستن، یک نوع احساس گرسنگی یا از ته دل خواستن اما تهی بودن است. ممکن است لذت بدون اینکه ما بخواهیم به سراغمان بیاید بنابراین انسان‌ها وقت خود را صرف تلاش برای به‌دست آوردن چیزهائی می‌کنند که می‌خواهند، چیزهائی که معمولاً فراتر از نیازهای آنها برای بقاست.
در اینجا کلید موفقیت جداشدن است. اگر ما خود را به‌طور احساسی به نیازهای خود به یک نتیجه حتی اگر ما آنچه را که احساس می‌کنیم به آن نیاز داریم، به‌دست می‌آوریم، پس از مدتی لذت آن تدریجاً از دوام می‌افتد، و خود را به درد روانی ناشی از احساس کمبود چیزی‌که به آن نیاز داریم شکنجه ندهیم، می‌توانیم از تلاشمان برای رسیدن به هدف لذت ببریم. لذت مانند هر چیز دیگری، با این آگاهی که متعلق به زمان حال است، تجربه می‌شود. این زمان حال، شامل خاطرات گذشته ما و یا خیالبافی برای پیشامدهای آینده می‌شود. ما می‌توانیم از رؤیاها و خاطراتمان لذت ببریم، اما مشکل ما با این نیاز آنجا آغاز می‌شود که می‌خواهیم آن خاطرات و رؤیاها را در زمان حال تجربه کنیم، در حالی‌که این امکان وجود ندارد. تناقض موجود میان نیاز ما و واقعیت باعث می‌شود تا رنج بکشیم. اگر چه ما از خاطرات و تصورات به خاطر آنچه هستند لذت می‌بریم، اما از چیزی که در واقعیت وجود دارد لذت می‌بریم یا از درد تمنا رنج می‌بریم. ما می‌توانیم تلاش کنیم که از تکرار خواهش‌های خود لذت ببریم یا اینکه می‌توانیم خود را از آنها جدا کنیم و توجه خود را به چیز دیگری معطوف کنیم. خواهش، تنها یکی از سطوح انگیزش است و می‌تواند ارتقاء یابد.
● میل به کنترل و نفوذ
نارضایتی در به‌دست آوردن لذت، غالباً مردم را تحریک به تلاش برای کنترل بیشتر پیشامدهای زندگی می‌کند. امنیت شخصی نیز فاکتور دیگری در قوی‌تر کردن انگیزه جاه‌طلبی است. امنیت و لذت، نیازهای اولیه و دغدغه‌های اولیه خود بنیادی هستند. تصمیم‌گیری در زمینه پاسخ‌گوئی به این نیازها و آرزوها توسط خودآگاهی ما انجام می‌شود. خودبنیادی از ما درخواست می‌کند. سپس ما آگاهانه تصمیم می‌گیریم که چه کنیم. خودآگاهی باید بین این نیازهای سطح پائین و انگیزه‌های سطح بالا تعادل ایجاد کند. برای مثال، خودآگاهی موظف است به مسائل اخلاقی توجه کند و اجازه ندهد که خودبنیادی تمام خواسته‌هایش را مانند یک حیوان ابراز کند.
بنابراین کنترل شخص توسط خودآگاهی انجام می‌شود. خودآگاهی اهداف، آرمان‌ها و راه‌هائی که رسیدن به آنها را انتخاب می‌کند. سپس شخص با استفاده از تمام استعدادهای سودمندش، تلاش می‌کند تا شرایط رسیدن به آن اهداف را میسر کند. جاه‌طلبی، به ابزار رسیدن به هدف بدل می‌شود. اهداف می‌توانند در هر سطحی از انگیزش باشند؛ تلاش برای کنترل بر مسئله موفقیت یا شکست متدهای استفاده شده متمرکز است. هدف جاه‌طلبی، نائل شدن به هر چیزی است که انسان تصمیم می‌گیرد انجام دهد. ارزیابی این موفقیت‌ها و شکست‌ها، عزت‌نفس شخص را می‌سازد. این موقعیتی است که خود وارد عمل می‌شود. هم به‌عنوان خود من (آگاهی از خود) هم به‌عنوان یک آگاهی مشروط از احساس ما نسبت به‌خود ـ درک از خود یک چیز ذهنی است، افراد مختلف معیارهای مختلف هم دارند. عزت‌نفس هم به این که یک معیار چقدر دست بالا گرفته شده و هم اینکه ما احساس می‌کنیم که چقدر با معیارها تناسب داریم مرتبط است. مقایسه‌هائی که شخص با استفاده از این معیارها، انجام می‌دهد نشان می‌دهد که او احساس برتری یا حقارت می‌کند.
معمولاً کسی‌که احساس برتری می‌کند سعی می‌کند بر دیگران تسلط داشته باشد یا حداقل نمی‌خواهد تحت نفوذ دیگران قرار گیرد، در این حال کسی که احساس حقارت می‌کند سعی می‌کند که رضایت دیگری را جلب کند و از کمک آنها استفاده کند. هردوی این نگرش‌ها می‌توانند فریب‌کارانه و غیرمسئولانه باشد. اصولاً قضاوت، تعادل و مسئولیت، می‌تواند در فهمیدن توازن واقعی و جایگاه هر شخص مفید باشند، حتی اگر شرایط یک‌طرفه باشند. هرکس مسئولیت کنترل خود را برعهده دارد و هرگونه اختیار اعمال که به دیگران داده شود یا انتخابی است و یا تجاوز به آزادی دیگران.
تأثیر متقابل میان قدرت و کنترل می‌تواند تعارضات زیادی را به‌وجود آورد. اگر شخص به آزادی دیگران احترام نگذارد، با تلاش بیهوده در کنترل اوضاع، باعث پرخاش‌گری می‌شود. تشویق و تنبیه برای این استفاده می‌شوند که افراد را در شرایطی قرار دهند که برای به‌دست آوردن چیزی تلاش کنند و از چیزهائی نیز بترسند. در به‌کار گرفتن افراد می‌توان به هر سطح از انگیزش متوسل شد و از آن به‌عنوان ابزار کنترل استفاده کرد. در این روابط می‌توان به‌کار گیرنده به‌عنوان کسی‌که به‌کار گرفته می‌شود نیز نگاه کرد.
می‌توان از میل به کنترل و نفوذ به‌عنوان یک کمبود یاد کرد، این کمبود می‌تواند امنیت، لذت یا ارزش باشد. بنابراین، تلاش‌مان به‌شدت وابسته به امنیت و نیازمان است. این سه سطح اولیه انگیزش عموماً بیشترین درد، رنج و مشکل را باعث می‌شوند. در عین حال اگر به‌خوبی نیازهایشان برآورد نشود، تجربهٔ سطوح بالاتر، مثبت و خودشکوفائی انگیزش را بسیار سخت می‌کند. وقتی این سه سطح پائینی به‌خوبی ارضاء شوند و توازن یابند، آنگاه ما یک پایهٔ محکم برای پیشرفت به‌سوی نیازهای مسابقه جاه‌طلبی داریم و می‌توانیم روی عشق، اظهار وجود درک کردن و برتری داشتن تمرکز کنیم.
● عشق و دلسوزی
قلب از جهات مختلف مرکز بدن و سطوح آگاهی ماست. در قلب نیروی زندگی سیستم بدنمان می‌تپد. من به عشق، که پایهٔ تمام این فلسفه است، نه فقط به‌عنوان انگیزهٔ مرکزی زندگی انسان نگاه می‌کنم بلکه آن‌را مهم‌ترین و مقدس‌ترین انگیزه نیز می‌دانم. در بخش اول از عشق به‌عنوان یک اصل مقدس بحث شد. در اینجا ما به عشق به‌عنوان یک انگیزه نگاه می‌کنیم و در بخش بعدی در مورد عشق به‌عنوان احساس بحث می‌کنیم.در حقیقت تمام انگیزه‌ها ریشه در عشق دارند، خواه عشق به زندگی (بقا)، عشق به لذت، عشق به قدرت، باشد و یا عشق ورزیدن به عشق، اظهار کردن و احساس یگانه بودن. ما در اینجا به عشق بی‌قید و شرط و یا عشق به خاطر عشق نگاه نمی‌کنیم، نه به عشق به چیز دیگر. اگر چه هر کس برای بقا نیاز به عشق و توجه دارد، به عشق برای اینکه احساس خوبی داشته باشد، نیاز دارد، و تلاش می‌کند که با اعمال قدرت توسط دیگران دوست داشته شود، اما انگیزهٔ عشق بدون قید و شرط، عشق ورزیدن به‌خود و دیگران است. عشق واقعی به معنی توجه به دیگران است به همان اندازه که به خودمان توجه می‌کنیم. در ابراز عشق به این شکل ما کاری نمی‌کنیم حتی اگر طرف مقابل به این عشق پاسخی ندهد. قلب لبریز می‌شود و روح عشق ما را با یک لذت باطنی پر می‌کند. ممکن است تفکر صحیح به چیزهائی که در عوض دریافت می‌کنیم فکر کند اما عشق از این ملاحظات جداست. یک کلید این است که ما می‌توانیم دیگران را به همان اندازه دوست داشته باشیم که خود را دوست داریم چون چیزی که ما می‌توانیم به دیگران دهیم، مقدار عشقی است که به خودمان داریم. بنابراین عشق از ما شروع می‌شود و تا خارج از وجودمان گسترش می‌یابد. وقتی ما به خودمان توجه می‌کنیم، این توانائی را می‌یابیم که به دیگران نیز توجه کنیم.
دلسوزی و همدلی ما را قادر می‌سازند که حس کنیم دیگران، مانند خودمان، چه مشکلی دارند وقتی به این‌صورت با دیگران احساس همدلی کنیم، نمی‌توانیم عاشق آنها نشویم. زیرا هیچ چیز طبیعی‌تر و خودجوش‌تر از عشق نیست. آگاهی از خود می‌تواند از خود شخص فراتر رود و تبدیل به آگاهی از دیگران شود. وقتی مشکلات شخصی ما متعادل و کنترل شدند ما می‌توانیم آگاهی خود را با استفاده از عشق و دلسوزی گسترش دهیم. عشق به فردیت و آزادی دیگران احترام می‌گذارد، همانطور که ما می‌خواهیم به آزادی خودمان احترام گذاشته شود. بنابراین ما در عشق برای آن شخص نقش بازی نمی‌کنیم و اختیار آن شخص را از چنگش در نمی‌آوریم، بلکه او را بدون قید و شرط دوست داریم. بدین ترتیب ما به آنها به‌طور معنوی عشق می‌ورزیم، بدون توجه به اینکه ما یا آنها چه می‌کنیم. این عصاره معنوی صداقت است. در عملِ توجه کردن، عشق یک هارمونی میان روشی که آنها دوست دارند با ایشان رفتار شود و روشی‌که ما دوست داریم با آنها رفتار کنیم، برقرار می‌کند. این عشق هم به آزادی ما و هم به آزادی آنها احترام می‌گذارد. بدون توجه به این انتخاب‌های شخصی، عشق به‌صورت نیروی تغذیه‌کننده برای بالابردن لذت و نیت‌های خوب باقی می‌ماند.
عشق و دلسوزی پایه‌های دوستی، اجتماعی بودن و معاشرت‌های مختلف انسان‌ها هستند. سازمان‌های اجتماعی، رسمی و غیررسمی ما را قادر می‌سازند که یکدیگر را به‌عنوان شخص یا گروه دوست داشته باشیم. در هم ریختن آگاهی‌هایمان به ما اجازه می‌دهد که به هم عشق بورزیم و عشق خود را ابراز کنیم. عشق یک توصیف مثبت است که به‌وسیلهٔ آن آگاهی ما می‌تواند خود را از دل‌مشغولی‌های شخصی‌مان جدا کند و بدین‌گونه هشیاری و لذت را گسترش دهد.
● رشد و اظهار وجود
انگیزهٔ رشد روانی توسط تجربه کردن چیزهای جدید و اظهار وجود، یک گرایش طبیعی زندگی است و بر پایهٔ کمبود نیست بلکه یک توصیف مثبت از روح است. روح ماجراجوئی، بازی، هنر، سلیقه و غیره غیرارادی و غیرقابل سد شدن در وجود انسان‌ها هستند. زندگی کردن یعنی اینکه رشد کنیم و خود را اظهار کنیم. اظهار وجود نه به‌عنوان یک نیاز و نه یک کمبود در نظر گرفته می‌شود؛ زیرا اگر یک راه اظهار وجود بسته باشد، ما به‌راحتی راه خود را تغییر می‌دهیم. وابستگی به یک نوع به‌خصوص از اظهار وجود نیاز به آن لذت خاص را نشان می‌دهد. اما ادامه رشد که ما را مجبور به اظهار وجود از نوعی دیگر می‌کند معمولاً ما را از این رکود خارج می‌سازد.
ما با تمام وجود و آگاهی خود اظهار وجود می‌کنیم. اما صدا و دیگر ژست‌ها که با دست و صورت می‌گیریم مهم‌تر هستند. اظهار وجود برای دیگران توصیف می‌کند که ما که هستیم. لبخندها، دست‌دادن‌ها و در آغوش گرفتن‌ها، عشق و لذت ما را به دیگران انتقال می‌دهند. انسان‌ها گویاترین موجودات روی زمین هستند، زیرا ما محیط اطرافمان را متناسب با اهدافمان تغییر می‌دهیم. ما موسیقی، هنر، معماری، تئاتر، رقص، صنعت‌ها، ورزش‌ها، تکنولوژی و غیره را خلق می‌کنیم تا اظهار کنیم که چه کسانی هستیم و چگونه می‌خواهیم زندگی کنیم. ما، چه کودک، چه بزرگ فقط برای لذت بردن بازی می‌کنیم و بدون هیچ انگیزهٔ دیگر، اگر چه دیگر انگیزه‌ها می‌توانند خود را در این فعالیت‌ها دخالت دهند.
خلاقیت عصاره این سطح از انگیزه است. ما تجربیات زندگی‌مان را با اظهار وجود خلق می‌کنیم. حتی به‌دنیا آوردن و بزرگ‌کردن بچه‌ها که یکی از خلاق‌ترین فعالیت‌هاست، یک نوع کشش برای اظهار وجود خودمان و ژن‌مان است. هنرها و فعالیت‌های نمایشی، چه ورزش‌ها باشند، چه سرگرمی‌ها، صنایع یا هنرها معمولاً توسط اظهار وجود انگیزانده می‌شوند. به هر حال، گوش دادن و نگاه کردن غیرفعال به دیگران، اظهار وجود نیست زیرا اظهار وجود، مثبت و فعال است اگر چه این‌گونه مشاهده کردن می‌تواند بفهماند و یک آماده‌سازی برای اظهار وجود باشد.
روح ماجراجوئی غالباً وادار می‌کند که به بیرون برویم و سیاحت یا مسافرت کنیم و یا یک چیز جدید را امتحان کنیم. اظهار وجود می‌تواند یک رهائی خوب برای بحران، عصبانیت، ناراحتی و لذت بیش از حد باشد؛ به‌خصوص به‌وسیلهٔ گریه کردن یا خندیدن. اینها و دیگر احساسات ناشی از آسودگی خیال می‌توانند بسیار درمانگر و متعادل‌کننده باشند. افرادی‌که در جامعه مدرن زندگی می‌کنند تمایل دارند بیشتر از آنچه در جامعه بازده دارند، از جامعه استفاده کنند؛ که باعث طمع ورزیدن، استثمار، کشمکش و غیره می‌شود. ابراز وجود راهی برای تشریک خود و زندگی بعدی در مورد درک کردن، جنبهٔ درونی را توصیف می‌کند. هر دوی اینها مهم هستند، و یک جریان ممتد و متعادل در درون و بیرون بسیار در خودشکوفائی مؤثر است.● درک و بصیرت
ارسطو می‌گوید: همهٔ مردم طبیعتاً دوست دارند که بدانند، او همچنین تفکر را متعالی‌ترین فعالیت انسان می‌داند. طبیعت ذهن، به‌دنبال فهمیدن و دانستن است. مسلماً انسان‌ها معقول‌ترین موجودات روی زمین هستند. اگر چه فرآیندهای غریزی به‌طور ممتد در ناخودآگاهی یا خودبنیادی رخ می‌دهند، اما بیشتر کارهای مهم و بزرگ انسان‌ها آگاهانه و توسط خودآگاهی بر پایه درک ذهن از اوضاع انجام می‌شود. ما تبدیل به مخلوقاتی شدیم که بیشتر آگاه هستند تا غریزی، درک از محیط و آگاهی از خودمان بسیار مهم هستند.
ما از دریافته‌های خود استفاده می‌کنیم تا به نیازهای اساسی، امیال و آرزوهای خود دست یابیم، به همان اندازه هم برای دانستن بهترین راه توجه به دیگران و ابراز خود، اما ما تصمیم می‌گیریم که یاد بگیریم، مشاهده کنیم، فکر کنیم و حقیقت هر چیز را به خاطر خودش درک کنیم. ذهن انسان به‌غیر از هنگام خواب ندرتاً استراحت می‌کند در حالی‌که ناخودآگاهی انسان در آن زمان (هنگام خواب) هم برای تصمیم‌گرفتن در مورد طرح‌های مختلفی کار می‌کند. حتی نظر بخشیدن آگاهانه ذهن به‌وسیلهٔ دعاها، مدیتیشن یا تمرینات روحی با هدف به‌دست آوردن بصیرت روحی با هدف به‌دست آوردن بصیرت روحی انجام می‌شوند. بنابراین حرکت ذهن برای فهمیدن مجازاً ادامه‌دار است. همانند ابراز وجود، این انگیزه را هم نمی‌توان متوقف کرد فقط می‌توان مسیرش را از یک موضوع به موضوع دیگر تغییر داد.
ذهن به‌دنبال فهمیدن محیط تظاهری جهان، فرآیندهای داخلی آگاهی خودمان و رابطه بین این‌دو است. همان‌گونه که در بخش‌های بعدی خواهیم گفت، خودآگاهی، استعدادهای مختلفی را برای رسیدن به هدف خود استفاده می‌کند، مانند درک احساسی، حافظه، تصور، احساسات، رونکاوی و استدلالات ترکیبی و شهود. تمام این فرآیندها داخل آگاهی ما اتفاق می‌افتد و به استثناء اندام‌های حسی که در حال کارند و نسبتاً مستقل از رفتار بیرونی ما هستند.
کنجکاوی، امتحان کردن، اکتشاف، یادگیری، تحقیق کردن، تحصیل کردن، اندیشیدن، سؤال کردن و تفکر تماماً جستجو برای فهمیدن هستند. ما به‌دنبال دانش و بصیرت هستیم، نه فقط به خاطر نیازهای جسمانی یا خواسته‌ها یا حتی جاه‌طلبی دنیوی بلکه به‌دلیل اینکه خودِ خودآگاهی، تحرک و گسترش آگاهی است. انگیزه تجربه‌اندوزی توسط ابراز وجود، موادخام را به ما می‌دهد، که با استفاده از آنها ذهن به درک بهتری از زندگی دست یابد. طبیعتاً برخی از مردم انگیزه بیشتری برای یادگیری نسبت به دیگران دارند. شناخت به‌صورت جمعی گسترش می‌یابد: هرچه بیشتر بدانیم، دوست داریم بیشتر بدانیم. بنابراین، تحصیلات، چه رسمی یا غیررسمی، انگیزه فهمیدن را تشویق و ترغیب می‌کند، در حالی‌که جهد و تلاش روحی حس جستجو برای بصیرت را می‌انگیزد.
● یگانگی و برتری
در هر حال، انگیزه روحی فراتر از بصیرت فکری می‌رود. چاکرای فرق سر در رأس سر یک کانال مستقیم بین روح مجسم و روح تحت‌الشعاع قرار دهنده است. ما عموماً توسط چاکرای قلب به‌خوبی با دیگران ارتباط برقرار می‌کنیم اما چاکرای فوقانی ما را قادر می‌سازد که انرژی‌های روشنگر روح را از بین ببریم تا بتوانیم یگانگی را با تمام چیزها و سطوحش تجربه کنیم و همین‌طور بتوانیم آگاهی خود را ارتقاء دهیم و به قلمروهای بالاتری از روح در یک تجربه متعالی برسیم.
با هماهنگ کردن خود با روحمان که در همه جا حاضر و واقف به همه چیز است، ما یک جریان روحی را که توسط تعالی دادن دسته‌بندی‌ها و جدائی‌ها ما را به همه چیز متصل می‌کند، تجربه می‌کنیم. وقتی‌که احساسی، فکری، شهودی و روحی آن تجربه کنیم. چون این تجربه فراتر از جدا شدن از نفس (خودآگاهی این‌کار را انجام می‌دهد) می‌رود، این یگانگی نمی‌تواند برای استثمار، امیال یا امنیت به‌کار می‌رود. برای تجربه کردن این تفوق، شخص باید خود را از آن انگیزه‌ها خالی کند. به هر حال، یگانگی، عشقمان، ابراز وجودمان و بصیرت‌مان را با استفاده از آگاهی بیشتر معنوی، بهبود و تعالی می‌دهد.
تعالی روح، که برخی مواقع سفر روح نیز نامیده می‌شود، عبارت است از فرآیند حرکت دادن آگاهیمان به سمت روحمان، هنگامی‌که روح متعالی است و از ما محافظت می‌کند، می‌توانیم از هر چیزی که قابل دانستن است آگاه شویم و می‌توانیم آگاهی خود را به هر سطح از آزمودگی برسانیم که برای وجود و احساسات خود از بین ببریم بلکه باید در تفکرمان نیز چنین کنیم. اگر چه بیشتر مردم معمولاً از این مسئله آگاه نیستند اما کانال تعالی همیشه قابل دسترس و آماده است فقط به این دلیل که ما روح هستیم حتی زمانی‌که آگاهانه از آن مطلع نیستیم. تجربه کردن این یگانگی وجودمان برای مردم سخت است زیرا به‌صورت متافیزیکی بر آگاهی مخلوق ذهن مقدم است؛ چیزی نیست که بخواهیم آن‌را درک کنیم، اما وجود خود درک‌کننده است، در حقیقت منبع درک و درک کردن است.
ما می‌توانیم آگاهی خودمان را روی این متمرکز کنیم که یک روح یگانه شویم، چون روح در هر چیزی وجود دارد، ما می‌توانیم این فرآیند را با تبدیل شدن به کسی‌که همه چیز دارد شروع کنیم. با خلاص شدن از دوگانگی ذهن، به‌نظر می‌رسد که که یک جریان روحی ما را با خود می‌برد. این به‌وسیلهٔ نیروی اراده به‌دست نمی‌آید.
ما در عوض باید بخواهیم که با این تجربه حرکت کنیم چون می‌توانیم آن‌را به اراده خود متوقف کنیم. تعالی یعنی رها کردن آگاهی مشروطمان و به استقبال تجربیات بزرگ‌تر رفتن، یگانگی که تجربه می‌شود، تمام مفاهیم معنوی و توصیفات در حال خلسه خود را خدائی می‌کند. بنابراین انگیزش نهائی انسان، یکی شدن با خداوند است./تألیف و ترجمه: حمیدرضا بیانی

پیشگیری از آسیبهای یوگا

یزدفردا "سرویس آموزشی و اطلاع رسانی:پیشگیری از آسیبهای یوگایوگا یک ورزش محبوب است که طرفداران آن هر روزه در حال افزایش هستند. حتی ورزشکارانی که در رشته‌های مختلف مشغول فعالیت هستند از یوگا برای بهره‌بردن از منافع آن استفاده می‌کنند. یوگا می‌تواند به نحوه‌ی تنفس کمک کند. همچنین موجب انعطاف‌پذیری افزایش نیروی درونی و تحمل فرد می‌شود. این ورزش موجب افزایش تعادل و توازن بدن می‌شود و عضلاتی که انعطاف کمی‌دارند و ضعیف هستند را تقویت می‌کند.
اما با این وجود، آسیب‌دیدگی‌های ناشی از انجام یوگا نیز رو به ازدیاد است.
متخصصان علت این امر را چنین بیان می‌کنند:
▪ افزایش محبوبیت یوگا و زیاد شدن افرادی که به آن می‌پردازند.
▪ پرداختن افرادی به آموزش یوگا که آموزشهای کافی را ندیده‌اند و بی‌تجربه هستند و یا انواع جدید، ترکیب شده و تجربه نشده از یوگا را تدریس می‌کنند.
▪ افرادی که فشار و کشش بیش از حد به بدن خود تحمیل می‌کنند و به "صدای بدن" گوش فرا نمی‌دهند.
در اینجا راههای پیشگیری از آسیب دیدگی در یوگا را بیان می‌کنیم:
۱) یک مربی مناسب پیدا کنید:
متاسفانه در مواردی مربیان تجربه‌ی زیادی ندارند. مطمئن شوید که مربی شما از آموزش کافی برخوردار بوده و در این زمینه تجربه دارد. اگر یوگا به وسیله‌ی مربی آموزش دیده و با تجربه آموزش داده شود، باید مانند هر ورزش دیگری کاملا بی‌خطر انجام گیرد.
۲) معیار های شخصی:
اگرچه استانداردها و حدود خاصی برای حرکات یوگا در نظر گرفته می‌شود، باز هم این خود افراد هستند که بهتر از هر کس دیگری می‌دانند که چه زمانی باید در حالت کشش باقی بمانند و چه زمانی آن را متوقف کنند. شایعترین آسیبهای یوگا در اثر کشش‌های مکرر و یا بیش از اندازه در مچ دست، شانه ها، گردن، ستون مهره ها، زانو ها، عضلات همسترینگ و در مفصل ساکرو ایلیاک که ستون مهره را به لگن متصل می‌کند روی می‌دهد.
افرادی که به تازگی به یوگا روی آورده اند اغلب اوقات جوان و سالم هستند و حس رقابت شدیدی در آنها وجود دارد. ممکن است این افراد بدن خود را بیش از حد تحت کشش قرار دهند. قرار گرفتن بدن در حالاتی که بدن برای آنها آمادگی نداشته‌است منجر به کشش بیش از حد توان و آسیب دیدگی می‌شود.
● چگونه از آسیب دیدگی در یوگا پیشگیری کنیم؟
▪ یک مربی مناسب پیدا کنید:
این موضوع به اندازه‌ای اهمیت دارد که دوباره آن را بیان کردیم. بهتر است پاراگراف شماره‌ی یک را دوباره بخوانید.
▪ به آهستگی جلو بروید:
اگر به تازگی یوگا را شروع کرده‌اید بسیار مهم است که آهسته شروع کنید و ابتدا اصول یوگا را بیاموزید و سپس به تدریج جلو بروید. از کلاسهای مبتدی استفاده کنید و حرکات و موقعیتهای بدن را با احتیاط بیاموزید. برای این کار حدود به دو هفته زمان نیاز است. اگر احساس می‌کنید که مربی شما را سریع آموزش می‌دهد یا بدون آمادگی کافی بدنی به طرف حرکات پیشرفته‌تر رانده می‌شوید و یا به ایمنی شما توجه نمی‌شود، یک کلاس دیگر پیدا کنید. نوار‌های ویدئویی راه خوبی برای یادگیری یوگا هستند، اما باید مراقب باشید زیرا بدون مربی احتمال آن هست که بدن در حالت نامناسب و غیر صحیحی قرار گیرد و شما از آن مطلع نباشید.
▪ رقابت نکنید:
بسیاری از افرادی که یوگا می‌کنند، هنگامی‌آسیب می‌بینند که سعی می‌کنند با شاگردان دیگر و یا با مربی خود رقابت کنند. یوگا مسابقه نیست. هرگز برای رقابت با دیگران به بدن خود فشار وارد نیاورید. بهتر است تنها قسمتی از یک فرم یوگا را به درستی بیاموزید تا اینکه کل یک فرم را در وضعیت بد و نادرست یاد بگیرید. به جای اینکه بر روی مقدار کشش بدن تمرکز کنید، بر روی تنفس خود تمرکز کنید.
برای خود اهداف شخصی تعیین کنید. شما باید توان خود را تخمین بزنید و بر اساس آن آهسته رو به جلو بروید. این کار به شما کمک می‌کند تا اهداف کوچک و ویژه‌ای برای هر جلسه از تمرینات یوگا داشته‌باشید. سعی نکنید به همان مقداری که مربی و یا دیگران به بدن خود کشش وارد می‌کنند حرکات را انجام دهید.
▪ به بدن خود گوش فرا دهید:
بروز درد، روشی است که بدن شما به وسیله‌ی آن می‌گوید که اشتباهی رخ داده است. نیروی بدنی، انعطاف پذیری، و توان ذهنی شما به تدریج و روز به روز افزایش می‌یابد. بدون اینکه در مورد پیشرفت خود نگران باشید، به خود فرصت پیشرفت بدهید.
▪ سوال بپرسید:
اگر در مورد یک حرکت یا وضعیت صحیح بدن اطمینان ندارید، حرکت را متوقف کنید و در مورد آن سوال بپرسید و توضیح بیشتری بخواهید. اگر آسیب دیدگی، محدودیت در حرکات یا شرایط ویژه‌ی پزشکی دارید قبل از کلاس به مربی اطلاع دهید. همچنین بهتر است قبلا با پزشک خود مشورت کرده و در مورد حرکاتی که باید از آنها اجتناب کنید سوال کنید.
▪ در باره‌ی بیک رام یا یوگای گرم:
در اتاقی که هوای آن گرم باشد انعطاف‌پذیری افزایش می‌یابد و شما می‌توانید حرکاتی را انجام دهید که قبلا نمی‌توانستید به راحتی آنها را انجام دهید. اما در این نوع یوگا، احتمال اینکه بیش از حد دچار کشش و آسیب شوید نیز افزایش می‌یابد.
در اینجا نقش یک مربی خوب مشخص‌تر می‌شود. چرا که باید حدود حرکات را تعیین کند تا افراد دچار آسیب نشوند. همچنین باید تعادل بین نیروی بدنی و انعطاف پذیری حفظ شود. این نکته، یک مفهوم مهم و پایه‌ای است که بسیاری از افرادی که به یوگا می‌پردازند، آن را نادیده می‌گیرند. اهمیت این موضوع در این است که اگر یک عضله بدون اینکه قوی شده‌باشد بیش از حد تحت کشش قرار بگیرد، بیشتر مستعد آسیب خواهد‌بود.
متخصصان برای پیشگیری از آسیب‌دیدگی در یوگا توصیه می‌کنند که افراد پیش از پرداختن به یوگا با ورزشهایی مانند دویدن و بدنسازی به تقویت عضلات بپردازند./دکتر حانیه ترکمان

تاپاس

یزدفردا "سرویس آموزشی و اطلاع رسانی:تاپاسروندی که ناخالصی روان را می‌زداید، تاپاس است. آن‌چیزی که خواسته‌های پست حیوانی را تغییر می‌دهد و ویژگی‌های الهی را به‌وجود می‌آورد، آن‌چیزی که روان را پاک می‌کند و شهوت‌رانی، عصبانیت، حرص و آز و غیره را از بین می‌برد، آن‌چیزی که تاماس (تنبلی) و راجاس (ناپاکی) را نابود می‌کند و ساتوا (پاکی) را افزایش می‌دهد و نهایتاً آن‌چیزی‌که روان را ثبات می‌بخشد و بر جاودانگی غلبه می‌کند تاپاس است. چیزی‌که گرایشات اعمال شده از بیرون (حواس) را متوقف می‌سازد، واسانا (عادت‌ها)، خودبینی، راجا ـ دوسا (تمایل و عدم تمایل) را نابود می‌کند، فارغ از هوس بودن، قوه تشخیص و مدیتیشن را تقویت می‌کند، تاپاس است. این سومین مبحث نیاما (انضباط) در راجایوگا و یکی از سه عنصر کریا یوگا است. تاپاس محرومیت یا تمرین قربانی کردن معنا می‌دهد. انسانی که تاپاس انجام می‌دهد مانند آتش مشتعل درخشان است. تاپاس محدودیت در حواس پنج‌گانه معنا می‌دهد. مفهوم تاپاس مدیتیشن است. همچنین تاپاس منجر به کنترل روان می‌گردد. ایستادن روی یک پا، بالا نگه‌داشتن یک دست به مدت طولانی نیز تاپاس است ولی یک تاپاس ناآگاهانه یک انسان ناآگاه.
پانجاگنی تاپاس، نشستن در میان ۴ آتش در گرمای خورشید است، خورشید نیز به‌عنوان پنجمین آتش استفاده می‌شود. ”وایراگیس‌ها“ غالباً این تمرین را انجام می‌دهند. خواسته‌ها حواس را تحریک می‌کنند. تنها زمانی خواسته‌ها کنترل می‌شوند که افسار حواس نیز کشیده شود. تاپاس، امیال (خواسته‌ها) را نابود می‌کند. آبهیمانا (احساس غرور نسبت به محرومیت تن در داده شده) را در هم می‌شکند. انسان ناآگاه که در تاپاس است (ریاضت کشیدن) زودخشم، پرآشوب و خودخواه است. با هشیاری تاپاس را تمرین کنید. تاپاس روانی نیرومندتر از تاپاس فیزیکی است. کسانی‌که گرما و سرما را تحمل می‌کنند، در واقع تاپاس فیزیکی انجام می‌دهند. این تاپاس توانائی تحمل فشارهای فیزیکی را بالا می‌برد، اما بهتر است که آدمی قادر به تحمل درد و رنج باشد. انسانی که به سادگی در برابر تندی و سخنی غیردوستانه عصبانی می‌شود، کینه می‌کند و براساس ”شعار همانطوری که با من برخورد می‌کنی، با تو برخورد می‌کنم“ رفتار می‌کند او، نمی‌تواند هیچ کنترلی نسبت به روان خود داشته باشد. بلکه قادر است تنها فیزیک خود را منضبط کند. حفظ تعادل روانی در تمامی شرایط زندگی، تحمل درد و رنج، صدمات و پیامدهای آن‌را تحمل کردن، همواره سرحال و بشاش بودن، راضی و آرام بودن، در شرایط ناسازگار شاد بودن، در برخورد با خطرات شجاعت داشتن، سریع‌الانتقال و مهربان بودن، همگی از اشکالات تاپاس روانی است.
”انسان‌هائی که محدودیت‌های به‌وجود آمده در کتاب‌ها را نمی‌پذیرند، با خودبینی و غرور پیوند می‌خورند، توسط نیروی خواسته و هوس‌های خود به جلو رانده می‌شوند، بی‌خردانه عناصر تشکیل‌دهنده بدن و نیز آن منیت را که در درونشان ساکن است آزار می‌دهند، بدانند که این اعمال نتیجه نیت‌های شیطانی است.“ (بهاگاوادگیتا، بخش ۱۷، آیه‌های ۵ و ۶)/سوامی شیواناندا/ترجمه: منیژه دشتی


تأثیر آساناهای وارونه در درمان عارضه سردی دست و پا

یزدفردا "سرویس آموزشی و اطلاع رسانی:تأثیر آساناهای وارونه در درمان عارضه سردی دست و پا● دست و پای شما هم سرد می شود؟
بسیاری از افراد به ویژه خانمهای جوان گاه از احساس یخ کردن دست و پای خود در محیطی که دمای آن طبیعی است شکایت دارند. این پدیده در برخی موارد نگران کننده و گاه علامتی از بیماریهای جدی است اما در بسیاری از موارد ناشی از انقباض بیش از اندازه عروق خونی انتهای انگشتان دست و پا است و به راحتی به کمک برخی روشهای ساده از جمله تمرینهای بدنی یوگا بر طرف می شود.
اگر این انقباض عروق انتهایی بدن شدید باشد، با عارضه ای جدی که در اصطلاح پزشکی پدیده ی رینو Reynaud&#۰۳۹;s Phenomenon نامیده می شود، سر و کار داریم. این عارضه به طور قطع به بررسیهای کامل پزشکی نیاز دارد اما در موارد خفیف ناشی از انقباض ساده عروق خونی انتهای دست و پا است.
در شبکه خونرسانی انتهای انگشتان دست و پا اتصالات ویژه ای میان سرخرگها و سیاهرگها وجود دارد که به مغز شما امکان می دهد تا در صورت نیاز برای تنظیم حرارت بدن شدت جریان خون این ناحیه را تغییر دهند. برای کاهش جریان خون در انگشتان دست و پا بدن انسان از فعال سازی سیستم عصبی سمپاتیک استفاده می کند.
با فعال شدن این سیستم عصبی، ماده ای موسوم به نور آدرنالین Noradrenaline آزاد می شود که با منقبض کردن شریانهای این ناحیه جریان خون آن را کاهش می دهد. حال در صورت فعالیت بیش از اندازه دستگاه عصبی سمپاتیک که در شرایط استرس و تنشهای جسمی و عاطفی روی می دهد، انقباض عروق خونی انگشتان دست و پا همچنان ادامه می یابد و شخص در این نواحی از بدن خود احساس سرما می کند.
به طور طبیعی سیستم عصبی سمپاتیک بدن انسان را برای رویارویی با حالتهای اضطراری مانند جنگ و گریز یا فعالیت آماده نگه می دارد. فعالیت اعصاب سمپاتیک با حالتهایی مانند استرس، ترس، خشم و نیز در وضعیت ایستاده بدن و سردی هوا افزایش پیدا می کند.
یوگا یکی از روشهایی است که در درمان عارضه سردی غیر طبیعی دست و پا موثر است و در صورت استفاده صحیح از حرکتهای بدنی آن زیر نظارت مربی کارآزموده و در محیط مناسب می توان این عارضه را به گونه موثری درمان کرد. پیش از رفتن به هر حرکت بدن خود را آرام و تنها به حالت بدن خود توجه کنید.
برای درمان این عارضه بیشتر وضعیتهایی که در آنها بدن مدتی بر خلاف نیروی جاذبه زمین در حالت وارونه قرار می گیرد، پیشنهاد می شود. در این وضعیتها گیرنده های فشار Baroreceptors که در ناحیه گردن و قسمت فوقانی قفسه سینه مستقر هستند، تحریک می شوند و اعصاب سمپاتیک را از فعالیت باز می دارند. به این ترتیب عامل انقباض عروقی نیز بر طرف خواهد شد.
بهتر است این تمرینها را در محیطی گرم، آرام و به دور از جریان باد انجام دهید. برای انجام دادن این حرکتها می بایست از وسایل کمکی نیز استفاده کنید و هنگامی که به حرکت رفتید بدن را در حالتی منفعل و وانهاده قرار دهید تا واکنشهای فیزیولوژیک بدن به خودی خود انجام شوند.
از آن جا که اجرای ناشیانه ی حرکات وارونه در یوگا با خطرات جدی همراه است، توصیه می کنیم این حرکات را تنها زیر نظر مربیان ورزیده و آگاه انجام دهید و از اجرای حرکت در زمانی که تنها هستید اکیداً خودداری کنید. از همین رو در این مقاله تنها به معرفی برخی از آساناهای موثر در درمان سردی دست و پا اکتفا و آموزش حضوری این حرکات را به مربیان مجرب واگذار می کنیم.
برخی از موثر ترین آساناها در این زمینه عبارتند از:
▪ سالامبا سارونگ آسانا Salamba Sarvangasana،
▪ ویپاریتا کارانی Viparita Karani،
▪ ستوبانداسارونگ آسانا Setu Bandha Sarvangasana و
▪ هالاسانا Halasana./دکتر مرجان ایروانی

تأثیرات یوگا بر کاهش وزن در دوران میانسالی

تأثیرات یوگا بر کاهش وزن در دوران میانسالیحركات یوگا و مدیتیشن برخلاف دویدن روی دستگاه «تردمیل» كالری نمی‌سوزاند، اما مطالعات اخیر نشان می‌دهد كه به كاهش وزن و كنترل وزن افراد در میانسالی كمك می‌كند. متخصصین دریافتند، افرادی كه دچار اضافه وزن هستند و در سنین ۵۰ سالگی به سر می‌برند و به‌طور متناوب ورزش یوگا انجام می‌دهند، پس از دو سال انجام حركات یوگا، حدود ۳ كیلوگرم وزن كم می‌كنند در حالی كه افراد عادی كه در این سنین یوگا یا ورزش نمی‌كنند، دست كم ۶ كیلو اضافه وزن پیدا می‌كنند.
در دوران میانسالی، افراد به‌طور طبیعی در طی ۱۰ سال دچار اضافه وزن می‌شوند. اما آن دسته از كسانی كه یوگا انجام می‌دهند، در این ۱۰ سال نه تنها دچار افزایش وزن نمی‌شوند، بلكه وزنشان نیز كاهش پیدا می‌كند. یكی از محققین به نام «آلن كریستال» كه خود ۱۰ سال ورزش یوگا انجام می‌داده، می‌گوید: رابطه‌ای بین ورزش یوگا و سوختن كالری وجود ندارد، ولی ورزش یوگا به افراد كمك می‌كند تا از عادت‌های بد در خوردن غذا پرهیز كنند و مرتباً در حالت آرامش و سكون قرار داشته باشند. زیرا معمولاً افراد وقتی كه عصبی هستند، استرس دارند یا دچار افسردگی می‌شوند، بیشتر غذا می‌خورند. اما ورزش یوگا این حالت را از بین می‌برد چرا كه افرادی اینچنین به سلامتی بدن خود بسیار اهمیت می‌دهند. به‌طور مثال «ماری ایمانی» كه معلم یوگا است، می گوید: «وقتی یك تكه پیتزا می‌خورم، انجام دادن حركات یوگا برایم سخت و دشوار می‌شود.» بنابراین ورزش یوگا باعث آرامش، استقامت و انعطاف‌پذیری بیشتر در شما می‌شود.

تحفهِ هند

تحفهِ هندوقتی كلمه یوگا را می‌شنوید چه چیزی را در ذهن‌تان مجسم می‌كنید؟
اگر یك گروه از خانم‌هایی را مجسم می‌كنید كه در حال انجام حركات به‌نظر عجیب و غریب هستند ، پس كمی ‌از یوگا اطلاع دارید اما فقط همین. برای‌اینكه كاملا یوگا را بشناسید باید بیشتر با آن آشنا شوید.
یوگا مجموعه‌ای از آگاهی‌‌های كهن از كشور هندوستان است كه به بیش از پنج هزار سال قبل بر می‌گردد. كلمه <یوگا> از كلمه سانسكریت <یو> به‌معنی وصل یا هماهنگی گرفته شده است. بنابراین یوگا به‌معنی اتحاد بین آگاهی فردی و آگاهی از كاینات است.
یوگی‌‌های عهد باستان براین عقیده بودند كه برای‌اینكه فردی با خود و محیط اطرافش هماهنگی پیدا كند، باید جسم و روح و ذهن خود را با هم یكی كند. برای یكی كردن آنها، احساسات، اعمال و شعور آدمی ‌باید با هم در تعادل باشند. یوگی‌‌ها راهی را برای رسیدن به این تعادل و حفظ آن ابداع كردند كه به وسیله ورزش، تنفس و مراقبه انجام می‌گیرد و اینها سه ساختار اصلی یوگا هستند.
در یوگا، با بدن با ملایمت و احترام رفتار می‌شود چون بدن اولین وسیله انسان برای حركت و رشد است. حركت‌های یوگا باعث تقویت جریان خون و دستگاه‌‌های شكمی‌ می‌شوند و سیستم غددی بدن را تحریك می‌كنند و در نتیجه كیفیت سلامت ما را بالا می‌برند.
تكنیك‌‌های تنفسی بر طبق فرضیه‌ای به‌وجود آمده‌اند كه می‌گوید نفس سرچشمه زندگی است. در یوگا، شاگردان با افزایش تدریجی تنفس خود، روی آن تسلط پیدا می‌كنند. با‌این كار، ذهن خود را برای مرحله بعدی یعنی مراقبه آماده می‌سازند.
افراد بسیاری هستند كه فكر می‌كنند در مدیتیشن باید ذهن را از هر فكری آزاد نمود اما اصلا ‌این‌طور نیست. در مراقبه، شاگردان فعالیت ذهنی خود را تحت كنترل درآورده و در نتیجه ذهن خود را آرام می‌كنند. در یوگا با انجام حركت‌های بدنی و تكنیك‌‌های تنفسی، آگاهی جسمی‌ما بالا رفته و تمركز ما بهتر می‌شود و از فشار‌های روزمره زندگی‌مان نیز كاسته می‌شود.
● شش شاخه یوگا
‌هاتا یوگا یا یوگای حركتی: ‌هاتا یوگا متداول‌ترین روش یوگاست و در كشور‌های غربی طرفداران زیادی دارد. در‌این شاخه از یوگا، از حركات بدنی یا آسانا، تكنیك‌های تنفسی یا پرانایاما و مدیتیشن یا مراقبه استفاده می‌شود كه باعث می‌شوند تا سلامت فرد بهتر شده و به بُعد معنوی خود نزدیك‌تر شود. در‌این بخش از حركات متعددی استفاده می‌شود.
اگر به دنبال ذهنی آرام و جسمی‌سالم هستید،‌‌هاتا یوگا می‌تواند برایتان بسیار سودمند باشد.
باكتی یوگا یا یوگای ازخودگذشتگی: باكتی یوگا متداول‌ترین روشی است كه در هندوستان از آن استفاده می‌شود. باكتی یوگا، روش دل و ازخودگذشتگی است. یوگی‌‌هایی كه از‌این روش استفاده می‌كنند، در همه كس و همه چیز ‌ایزد یكتا را می‌بینند. باكتی یوگا توسط پرورش عشق فردی و قدرت او برای پذیرفتن هر چیز ممكن، به شخص می‌آموزد كه به ایزد یكتا و یا به براهما (خدای هندو‌ها) وفادار بماند.
راجا یوگا یا یوگای خودداری: راجا به ‌معنی همایونی است و‌این روش، شاه یوگا به‌حساب می‌آید كه ممكن است به‌‌دلیل ‌این باشد كه بیشتر افرادی كه این روش را انتخاب می‌كنند، در انجمن‌‌های مذهبی و یا معنوی به نوعی مشغول به فعالیت می‌باشند. راجا یوگا بر پایه تعلیمات هشت‌گانه یوگا بنا شده است كه در یوگا سو‌ترا مشاهده می‌شود.
یك راجا، یوگی خود را مركزیت می‌بیند و برای همین احترام گذاشتن به خود و به تمامی ‌مخلوقات هستی امری واجب برای راهش به‌شمار می‌آید. آنها اول یاد می‌گیرند كه بر نفس خود غلبه كنند و به این ‌ترتیب خود را محترم بشمارند.
اگر دوست دارید به خودتان و كار‌هایتان نظم دهید، پس راجا یوگا برایتان بسیار مفید خواهد بود.
جنانا یوگا یا یوگای ذهن: جنانا یوگا شاخه‌ای از یوگا است كه اساسا با فكر و ذهن سروكار دارد و روی هوش و شعور فرد تمركز می‌كند. جنانا یوگی‌‌ها شعور و آگاهی را با هم برابر می‌دانند و هدف‌شان یكی ساختن ‌این دو به‌منظور از میان برداشتن محدودیت‌‌هاست. از آنجایی كه می‌خواهند به آگاهی برسند، به تمامی‌فلسفه‌‌ها و مذاهب نیز در سبز نشان می‌دهند چون باور دارند كه یك ذهن باز و منطقی برای شناخت روح، حیاتی است.
كارما یوگا یا یوگای خدمت‌گذاری: كارما یوگا روش خدمت‌گذاری است چون در‌این روش اعتقاد بر این است كه شرایط حال فرد بر اساس اعمال گذشته او شكل گرفته است. بنابراین چنانچه در زمان حال مخلصانه خدمت‌گذاری كند،‌ آیند‌ه‌ای به دور از جنبه‌‌های منفی و خودخواهی برای خود انتخاب خواهد كرد. كارما یوگی‌‌ها رفتار خود را اصلاح می‌كنند و با‌این عمل روح خود را تغییر می‌دهند و مسیر سرنوشت خود را عوض می‌كنند
تانترا یوگا یا یوگای تشریفاتی: تانترا یوگا از مراسم تشریفاتی استفاده می‌كند تا به راز‌ها و چیز‌های مقدس پی برد. چون هدف از‌ این روش درك راز‌ها و چیز‌های مقدسی است كه ما به‌طور روزمره با آنها سروكار داریم. تانترا یوگی‌‌ها باید صفاتی نظیر خلوص نیت، انسانیت، فداكاری و ازخودگذشتگی نسبت به استادشان عشق به هستی و صداقت درباره چیز‌های دیگر داشته باشند.
مردمان زیادی از مسلمانان گرفته تا بودایی‌‌ها، یهودیان و مسیحیان، یوگا انجام می‌دهند بنابراین یوگا وابسته به دین و مذهب خاصی نیست.
بسیاری از مردم به اشتباه فكر می‌كنند یوگا نوعی ورزش است كه می‌توان از طریق آن تناسب ‌اندام به‌دست آورد.‌ این تا حدودی درست است اما اگر فكر می‌كنید یوگا فقط و فقط به همین‌جا ختم می‌شود، به شدت در اشتبا‌هید. یوگا بدن را می‌سازد چون یك بدن ضعیف و مریض مانع از رشد معنوی می‌شود. بنابراین فقط برای بدن‌سازی ساخته نشده و روی جنبه‌‌های روحی و معنوی نیز تمركز دارد.
● نقش یوگا در زندگی شما
شاید سوال كنید <آیا من هم می‌توانم یوگا انجام دهم؟> به‌طور حتم شما هم می‌توانید. هركسی كه می‌خواهد می‌تواند یوگا انجام دهد. احتیاج به هیچ دستگاه و لباس خاصی ندارد. تنها چیزی كه به آن احتیاج دارید، اراده شما برای دست یافتن به یك زندگی سالم‌تر و بدون فشار است. ممكن است در ابتدا از یوگا فقط برای كاهش وزن و تناسب‌اندام استفاده كنید و ‌این هم هیچ اشكالی ندارد. یوگا در تقویت سلامت شما بسیار موثر است چون انجام حركات كششی باعث سفت شدن عضلات و ورزش دادن به ستون فقرات و به‌طور كلی سیستم اسكلتی شما می‌شود.‌

تخفیف علایم دوره های ماهیانه بانوان با کمک یوگا

یزدفردا "سرویس آموزشی و اطلاع رسانی:تخفیف علایم دوره های ماهیانه بانوان با کمک یوگااگر شما نیز در دوران قاعدگی از دردهای طاقت فرسا، زخم و حساسیت شدید نوک سینه، تغییرات خلقی، نفخ شکم و میل بیش از اندازه به مصرف شکلات به ستوه آمده اید این مقاله را بخوانید.
حدود ۴۰ درصد دختران و بانوان دوره های ماهیانه خود را نوعی شکنجه توصیف می کنند. علایم آزار دهنده ای که دختران و بانوان را از چند روز پیش از آغاز این دوره تا روزها پس از پایان آن رنج می دهد، در اصطلاح پزشکی سندرم پیش از قاعدگی یا به اختصار PMS نامیده می شود.بد نیست بدانید کاربرد منظم تمرینهای یوگا از سه طریق به تخفیف علایم این عارضه کمک می کند.
نخست آن که تمرینهای یوگا باعث آزاد سازی موادی موسوم به اندورفینها می شود. این مواد طبیعی در بهبود خلق و خوی و ایجاد آرامش در انسان موثرند.
یوگا باعث آرامش دستگاه عصبی مرکزی و افزایش جریان خون به دستگاه تولید مثل می شود.
تمرینهای یوگا استرس را کاهش می دهد و آرامشی عمیق در فرد ایجاد می کند و این امر به نوبه خود در تخفیف علایم سندرم پیش از قاعدگی بسیار موثر است .
برای پیشگیری از بروز علایم آزار دهنده دوران قاعدگی تمرین دسته ای از حرکات بدنی یا آساناهای یوگا به مدت ۳۰ دقیقه در روز و دست کم چهار نوبت در هفته توصیه می شود. در صورتی که در دوران قاعدگی از افسردگی نیز رنج می برید می توانید از خمشهای ملایم رو به پشت که باعث فراخ شدن قفسه سینه می شود نیز استفاده کنید.
بهره گیری از این آساناها باعث ارتقا وضع خلق و خوی شما خواهد شد.به منظور تقویت آثار سودمند تمرینهای یوگا در درمان علایم مربوط به دوران قاعدگی می توان از روشهای درمانی طب سنتی هندوستان یا آیورودا نیز بهره برد.در طب سنتی هندوستان عقیده بر این است که نیرویی موسوم به آپانا وایو Apana Vayu در تنظیم میزان خون ریزی قاعدگی و نیز وضع حمل، دفع ادرار و مدفوع نقش دارد و بر هم خوردن تعادل این نیرو عامل پیدایش علایم آزار دهنده دوران قاعدگی است.
درمانهای آیورودا برای تخفیف علایم این عارضه بسته طبع یا دوشای غالب هر فرد متغیر است.
بانوان و دختران دارای طبع غالب واتا که در حوالی دوران قاعدگی به تغییرات خلقی و ناهنجاریهای اضطرابی دچار می شوند، بهتر است از مصرف غذاهای سرد و خام پرهیز کنند و در عوض به سوپ گرم، برنج و سبزیهای پخته روی آورند.
بانوان و دختران دارای طبع غالب پیتا که در این دوران بیشتر تحریک پذیر می شوند و اشتیاق شدیدی به مصرف شیرینی و شکلات پیدا می کنند، می بایست از مصرف مواد غذایی داغ و تند خودداری کنند.
بانوان و دختران دارای طبع غالب کافا که در این دوران از افزایش وزن، دردناک شدن نوک سینه ها و تجمع آب و املاح در بدن خود شکایت دارند، می بایست از مصرف فرآورده های لبنی و غذاهای چرب و سرخ کردنی پرهیز کنند.شما می توانید صرف نظر از نوع طبع قالب خود برای تسکین بیشتر علایم آزار دهنده دوران قاعدگی به غذای خود زردچوبه اضافه کنید یا چای رازیانه بنوشید.
تشریح آساناهای سودمند در درمان علایم سندرم پیش از قاعدگی در این مجال نمی گنجد خوانندگان گرامی برخی از این حرکات و اسامی آنها در اشکال ۱ تا ۱۲ نمایش داده شده است.
بدیهی است این تمرینها تنها زمانی اثر بخش خواهند بود که به درستی و با توجه به محدودیتهای مربوط به هر یک انجام شوند.به علاقمندان توصیه می کنیم این تمرینها را تنها زیر نظر مربیان خبره و کارآزموده انجام دهند تا ضمن برخورداری از آثار سودمند تمرین بتوانند روند بالینی بیماری را با مربیان خود در میان بگذارند./دکتر سلام حیدری نژاد/Dr. Salam Heydarinejad

تعریفی جامع از علم یوگا

یزدفردا "سرویس آموزشی و اطلاع رسانی:تعریفی جامع از علم یوگاتعریف مقدماتی یوگا در زبان سانسکریت ، بیان وحدت با جهان هستی یا تجربه یگانگی با واقعیتی عظیم است . یوگا به معنای تجربه ای از حقیقت، آگاهی از واقعیت و وحدت با ملکوت است . معنای دیگری هم از یوگا وجود دارد و آن سری تکنیک های عملی است که به شکل علمی تکامل یافته و بصورت هوشمندانه ای تدوین شده است .
این تکنیک ها انسان را قادر می سازد تا تمام آلودگی هایی که از طبیعت بر روی جسم ، ذهن و احساسش بوجود آمده است را بیرون ریخته، اندیشه هایش را به شکلی والاتر متمرکز کند . یوگا به معنای هر چیزی است که ممکن است انسان انجام دهد تا طبیعت پست ترش را پاک ، احساسش را مهار و ذهنش را تا رسیدن به سطح عمیق درونی و نهایتاً تا رسیدن به خداوند هدایت کند و سرنجام اینکه یوگا درک وحدت درونی است برای یکی شدن با جهان هستی . استفاده از یوگا عمومی و جهانی است ، این تقاضا ممکن است در چهار چوب مذاهب باشد .
مسلماً یوگا مذهب نیست ولی هرکس با هر مذهب و هر تعصب و هر آئین و مکتبی می تواند یوگا را انجام دهد، تمرینات معنوی یوگا که گستردگی و مدت زمان اجرای آن از زمان خلقت انسان تاکنون تداوم داشته است در این قرن پر ماجرا و پر حادثه هم می تواند برای حفظ و رهایی انسان ها مورد استفاده قرار گیرد که در اینجا سعی می کنیم به گوشه هایی از آن اشاره کنیم .
در ابتدا و در مقدمه باید بگویم، بعضی مردم فکر می کنند یوگا اساساً مهار بدن به شکل های عجیب و غریب است مثل چرخاندن ستون فقرات و یا وانمود کردن ژست های عجیب و غریبی که در کتاب یوگا آمده است . به کاربردن این تکنیک ها به درستی نمونه واضح از تمرین یوگا است اما قسمت اساسی و ضروری یوگا را تشکیل نمی دهد . حالت های فیزیکی بدن تنها جزئی از تمرینات یوگا به حساب می آید .
یوگا نمایش کارهای جادویی و سحرآمیز نیست . من مخصوصاً یاد آور می شوم که خیلی ها که تعدادشان کم نیست به غلط این تصور را در مورد یوگا دارند . این ادعا توسط یوگی های بدلی و یوگاهی دروغین ساخته می شود .
مطمئناً یوگا نه سحر و جادو است، نه نمایش شاهکاری فوق العاده و یا کار صوفیانه غیر عادی. یوگا مرتاضیسم نیست که معمولاً توسط مسافران و توریست ها بخصوص از طریق اخبار با یک میل شدید و هیجان انگیز منتشر می شود تا این عقیده را بوجود آورد که یوگا شکلی از خود آزاری است . خوابیدن روی تخت میخ دار، مدفون شدن زیر زمین ، جویدن یا بلعیدن تکه های شیشه ، نوشیدن اسید ، قورت دادن میخ یا سوراخ کردن خود با سنجاق و سوزن ، هیچکدام آنها از طریق یوگا انجام نمی شود و یوگی های واقعی چنین کارهایی را انجام نمی دهند .
یوگا یک سنت ( مراسم ) عجیب و غیر عادی یا مناسک مخصوص نیست . یوگا هندوئیسم نیست ، یوگا بی دینی نیست ، یوگا کف بینی نیست ، یوگا پیش گویی نیست ، یوگا طالع بینی نیست ، یوگا فکر خوانی نیست ، اعمال سحر و افسون برای دفع ارواج شیطانی یا تسخیر آن هم نیست ، یوگا هیپنوتیزم یا خود هیپنوتیزم نیست . یوگا انجام سحر و جادو و یا نمایش کارهای یکنواخت دست و پا نیست . یئگا تجربه ای نیست که از مصرف اسید ها یا داروهای محرک یا قارچ های الهی بدست آید .
این تجربه ها نه یوگا است نه محصولات یوگا ، اینها اصلاً یوگا نیست ، بدانید اگر افرادی با انجام چنین کارهای غیر عادی خود را یوگی بنامند مطمئن باشید که آنها از نام یوگا سوء استفاده کرده اند .

تقویت انرژی

تقویت انرژیآیورودا (Ayurveda) توصیه‌ها و راه‌کارهائی برای رفع خستگی عمومی ارائه می‌دهد. فشارها و تنش‌های فیزیکی یا روانی معمول و هم‌چنین کمبود خواب می‌تواند موجب خستگی اشخاص شود. در حقیقت پیشگیری از چنین مواردی مستلزم خویشتن‌نگری است.
گاهی اوقات مفهوم آن فشار نیاوردن بیش از حد بر تن وروان است و گاهی تحرک یا انجام بعضی از کارهای فیزیکی به منظور افزایش سطح انرژی بدن است. خستگی می‌تواند به علل مهم دیگری مثل کم‌خونی، آتش (حرارت هضم‌کننده خفیف) و ضعف جگر پدیدار شود. اگر خستگی به علت کم‌خونی باشد، خوردن غذاهای آهن‌دار و خون‌ساز از قبیل آب انار، آب انگور، آب هویج یا چغندر می‌تواند در رفع آن مؤثر واقع شود. تنفس از سمت راست بینی (سوریا پرانایاما (Surya pranayama) ) نیز بسیار مفید است. چراکه این نوع تنفس موجب تحریک جگر می‌شود که نقش مهمی را در خون‌سازی دارد. برای خستگی‌هائی که ناشی از فشارهای فیزیکی است، نوشیدن آب پرتقال تازه با اندکی نمک سنگی به سرعت انرژی را افزایش می‌دهد. هم‌چنین اضافه کردن ۱۰ قطره آب لیمو به آن به خنک شدن بدن بسیار کمک می‌کند. وقتی طبع آگنی (Agni) آتش (حرارت هضم‌کننده) خفیف است، عمل هضم کند صورت می‌گیرد و سطح انرژی کاهش می‌یابد. یک روش برای تحریک طبع آگنی خرد کردن یا رنده کردن یک دانه زنجبیل کوچک و تازه به اضافه چند قطره آب لیمو و کمی نمک و جویدن آن قبل از وعده‌های غذائی است. هم‌چنین بهتر است از مصرف نوشیدنی‌های سرد و یخی پرهیز کنید، چون عمل آگنی را خنثی می‌کند و مانع هضم مؤثر غذا می‌شود. در عوض، به هنگام غذا خوردن جرعه‌های آب گرم بنوشید.
واسنت لد، مدیر و مؤسس انستیتوی آیورودا واقع در البکرک، نیومکزیکو/نوشته: وانست لد/مترجم: فهیمه امیدظهور/ویراستار: طارق اسدی‌نژاد

تقویت حافظه به کمک یوگا

تقویت حافظه به کمک یوگاکارایی دانش نوین عصر حاضر در تقویت نیروی حافظه نیز به زمینه هایی مانند افزایش ظرفیت سلولهای مغزی، افزایش توان بازخوانی و شناخت داده ها و در نهایت دستیابی به تسلط در این فرایندها محدود می شود. امروزه کارشناسان علوم آموزشی برای یادگیری بهتر و تقویت حافظه روشهای گوناگونی پیشنهاد می کنند:
۱) روش منطقی:
در این روش با توجه به مفاهیم و ارتباط میان شباهتها و تفاوتها و روابط کلامی موضوع مورد نظر در ذهن سازمان دهی می شود.
۲) درک مفهومی موضوع:
اگر به مفهوم درس توجه بیشتری مبذول شود، شکی نیست که موضوع بهتر در ذهن باقی خواهد ماند. این پدیده را حافظه منطقی می نامند. با این وجود این مطلب در تمام موارد قابل تعمیم نیست. به عنوان نمونه جدول ضرب قابل درک مفهومی نیست.
۳) فرا یادگیری Over Learning:
هنگامی که فرد بتواند درس آموخته شده را بدون کوچکترین اشتباهی پس دهد می توان گفت آن را یاد گرفته است. فرا یادگیری عبارت است از یادگیری به مراتب فراتر از این حد. این روش باعث می شود که داده های آموخته شده در ذهن کاملاً مستقر شوند. بسیاری از مهارتهای حرکتی مانند دوچرخه سواری یا شنا هرگز فراموش نمی شوند چراکه ما اغلب آنها را بسیار فراتر از سطح اجرای بی غلط تمرین کرده ایم.
۴) یادگیری بی فاصله و با فاصله Unspaced & Spaced Learning:
درس خواندن بی وقفه و بدون فواصل استراحت را یادگیری بی فاصله و مطالعه با فواصل استراحت را یادگیری با فاصله می نامند. نتایج کار آزماییها حاکی از آن است که روش یادگیری با فاصله بسیار بهتر از یادگیری بی فاصله است.
۵) روش تقویت هوش و حافظه از راه قیاس منطقی Mnemonics:
نوعی هنر است که به کمک آن به خاطر سپردن مطالب و اشکال جدای از هم آسان تر می شود. در این روش اولین حرف کلمات را در قالب شعر یا ترکیبی زیبا به خاطر می سپاریم.
به طور کلی حافظه از دو بخش حافظه کوتاه مدت و بلند مدت تشکیل شده است.
حافظه کوتاه مدت در تکرار مطالبی مانند شماره تلفن برای مدت کوتاه به ما کمک می کند اما در بلند مدت کارایی ندارد. در حافظه بلند مدت اطلاعات در بخشهایی از مغز ثبت و گاه به طور دائم ضبط می شوند. در یوگا اعتقاد بر آن است که تقویت حافظه در رسیدن به آگاهی کل و مرحله رهایی مؤثر است.
یوگا از راههای گوناگونی در تقویت حافظه نقش دارد:
▪ عمق بخشیدن به ادراک به دلیل محدودیتهای حاکم بر حواس پنج گانه،ادراک بشری حتی در حالت فعالیت آرمانی خود نیز گاه محدود و نارسا است. بنابر این نخستین گام برای دستیابی به ادراک بهتر افزایش حساسیت گیرنده های ادراکی است. در آیین یوگا برای این کار از روش تحریک و رها سازی استفاده می شود. تحریک از طریق روشهای پاک سازی یا کریا Kriya و رها سازی از طریق تمرینهای تنفسی، شاواسانا Shavasana (رها سازی و آرامش کل بدن) و بسیاری از تمرینهای دیگر امکان پذیر است.
▪ کاهش میزان پرش افکار و افزایش توان تمرکز تمرینهای یوگا به گونه ای طراحی شده اند که در نهایت منجر به افزایش توان تمرکز و رسیدن به حالت رهایی ذهن از افکار ناخواسته می شوند. یکی از دستاوردهای این حالت رسیدن به توان مهار ارادی فعالیتهای ذهنی است. با اجرای تمرینهای یوگا حتی اگر فرد امکان رسیدن به ابر آگاهی را پیدا نکند نیز دست کم به نیروی تسلط بر ذهن خود دست خواهد یافت و می تواند از میان موضوعات گوناگون به طور ارادی ذهن خود را بر موضوع مورد نظر متمرکز کند و آن را به خوبی یاد بگیرد بدون آن که افکار مزاحم مانع راه او شوند.
▪ فعال سازی بخشهای نهفته مغز بد نیست بدانید حتی مشهور ترین نوابغ تاریخ بشر نیز بیش از ۱۰ درصد ظرفیت مغز خود را به کار نگرفته اند. اغلب ما کمتر از ۵ درصد ظرفیت مغزی خود را استفاده می کنیم. با کمک تمرینهای یوگا می توان نواحی خفته و غیر فعال مغز را نیز به کار گرفت.
▪ جدا سازی خاطرات سودمند از خاطرات بی فایده هدف غایی بهبودی حافظه در اصل شناخت منشأ افکار و پی بردن به سرچشمه وجودی انسان است. به این منظور می بایست خاطرات سودمند و درس آموز را از خاطرات رنج آور و بی فایده جدا ساخت. یکی از اهداف تمرینهای یوگا نظم بخشیدن به خاطرات ضبط شده در ذهن انسان است. یادآوری خاطرات بی فایده تنها انرژی روانی انسان را به هدر می دهد. تمرینهای تنفسی مؤثر در تقویت حافظه پیش از شروع مطالعه می توانید با کمک تمرینهای تنفسی ذهن خود را از افکار متفرقه رها کنید.

تمرینات ایروبیک و یوگا

تمرینات ایروبیک و یوگاتمرینات ایروبیک از حرکات ریتمیک و متناوب ماهیچه ای بهره برده و ضربان قلب و تنفس را در در مدت زمانی خاص بالا می برد.
نمونه های ساده این ورزش شامل: پیاده روی، دو، شنا، دچرخه سواری، کوه نوردی پله ای، اسکی در مناطق کوهستانی، اسکیت، انواع کلاسهای رقص و قالبهای مختلف تنیس به صورت متناوب ( راکت بال، اسکواش) می باشد.
باید به این مساله توجه کرد که که تمرینات ایروبیک می بایست در قالب خاص خود انجام شود که البته به هدف و شرایط فیزیکی شما، سوابق بیماری و وضعیت جسمانیتان نیز بستگی دارد.
هرچند که در مجموع ایدهء اینکه ورزشهای مختلفی انجام دهیم، فکر جالبیست - به عنوان مثال تعادل و توازن برقرار کردن میان تمرینات و ورزشهای متناسب با شرایط جسمانی فرد بهترین شیوه انجام ایروبیک می باشد، این استراتژی مصدومیت های پیاپی را کاهش و بروز آنها را تقلیل می دهد و موجب می شود که در موقعیتها و شرایطی که فرد فعالیتهای زیاد بدنی انجام میدهد توازن و بالانس بیشتری در حرکات ماهیچه ها برقرار گردد، که این امر موجب لذت بردن بیشتر فرد نیز می شود.
به خصوص این مساله هنگامی که فرد ورزشها و تمریناتی با تحرک بالا مثل (دویدن، رقصهای سنگین، تنیس، راکت بال و اسکواش) یا ورزشهایی با تحرک کمتر مانند (شنا، پیاده روی، اسکی) انجام می دهد بسیار حائز اهمیت است.
توصیه های محتاطانه ما برای اینکه دچار مشکل نشوید در خصوص کسانی است که فعالیتهای ورزشی زیادی انجام میدهند و اگر شما اضافه وزن دارید و یا سابقه مصدومیتهای طولانی، یا در حال حاضر از مشکلاتی در نواحی پا، مچ پا، زانو، مفصل ران یا کمر دارید باید در انجام تمرینات ایروبیک احتیاط کنید. اگرچه تمرینات ایروبیک، تمرینات تکنیکی یا با تمرکز زیاد نیست، اما این ورزش به بهبود وضعیت جسمانی شما و پیش گیری از مصدومیتها کمک شایانی میکند. البته همه شیوه هایی که ممکن است در رابطه با ایروبیک از سوی سایرین مشاهده کنید مناسب و اصولی نیست. شما می بایست شیوه صحیح و درست را از مربیان ایروبیک یا فیزیولوژیستها بیاموزید.
● مدت زمان انجام تمرینات ایروبیک
اینکه چه مدت زمانی را برای انجام تمرینات ایروبیک باید اخنصاص دهید بستگی به هدف، جدول برنامه ریزی و شرایط فیزیکی شما دارد، اما زمان ۱۰ تا ۶۰ دقیقه به نظر می رسد زمان قابل قبولی باشد. اگر هدف شما کاهش وزن اضافی بدنتان باشد و در شرایط مساعدی هم باشید میتوانید مدت بیشتری هم ورزش کنید. شاید در اینصورت چیزی حدود سی، چهل یا شصت دقیقه هم به شما توصیه شود. تحقیقات اخیر نشان داده که سطح امادگی بدنی حتی با تمرینات نظم ۱۰ دقیقه ای در روز هم افزایش می یابد. البته بهتر آن است که این تمرینات ۱۰ دقیقه ای روزی دو یا سه بار و حداقل پنج روز در هفته باشد.
برای بالانس کلی آمادگی بدن، سلامتی و تناسب اندام جدول سی دقیقه ای توصیه میشود.
● دشواری تمرینات تا چه حد باشد؟ میزان دشواری و سختی تمرینات ایروبیکی که شما انجام میدهید از ۳ طریق اندازه گیری میشود:
۱) تعیین و اندازه گیری ضربان قلب، که روش خوبی برای این است تا بدانید با افزایش تحرکات بدنیدر هر دقیقه به چه اندازه ضربان قلب بالا میرود.
۲) شیوه بعدی تست صحبت کردن نام دارد، شما باید قادر باشید وقتی که تمرین میکنید به راحتی هم صحبت کنید (این شیوه برای فهمیدن اینکه تمریناتتان چقدر سنگین است بسیار مفید می باشد).
۳) با توجه به میزان تواناییتان به سادگی میتوانید بفهمید که تمرینات با وجود دشواری چه تاثیری بر شما میگذارند.
البته شما و مربی تان میتوانید به کمک هم تعیین کنید که چه روشی برای شما مفید تر است و قابلیت بیشتری دارد، چرا که ما نمیتوانیم توضیحات کافی را با ذکر جزییات واقعی به شما ارائه دهیم. اگرچه به نظر میرسد که تمرینات متوسط و متعادل برای یک فرد عادی میتواند کاملا" لذت بخش باشد. در بخش بعدی این مقاله به چگونگی انجام تمرینات ایروبیک بر مبنای هدف افراد میپردازیم.
▪ ایروبیک چند نوبت و چه مدت؟ تعداد دفعات نرمال و معمول انجام این تمرینات دو بار در طول هفته است. در شرایط ایده آل و نرمال انجام دو بار در هفته این تمرینات به شما این فرصت را خواهد داد تا تناسب اندام خود را حفظ کرده و از آمادگی جسمانی خوبی برخوردار باشید. اما به عقیده کارشناسان و فیزیولژیستها انجام سه تا پنج نوبت تمرینات در طول هفته بهتر و موثرتر خواهد بود.
▪ هدف از دست دادن وزن زیادی اگر هدف اصلی شما از ایروبیک از دست دادن چربی و وزن اضافی باشد، شش یا هفت نوبت در هفته که تقریبا" معادل روزی یکمرتبه است، میتواند تاثیر بالقوه ای روی اندام شما داشته باشد و شما را به وزن مطلوبتان برساند. در مجموع آنچه در انجام این تمرینات حائز اهمیت است افزایش مدت زمان انجام حرکات، استمرار و تکرار، و بالا بردن میزان دشواری تمرینات میباشد. مخصوصا" اگر در شرایط جسمانی مناسبی نیستید، وزن اضافی دارید، سالخورده اید و یا در دوران بهبودی از مصدومیت و سپری کردن دوران نقاهت هستید، این تمرینات برایتان بسیار مفید خواهد بود و اگر هنوز هم شک دارید از به آرامی مراحل ساده و سبک ایروبیک شروع کنید و از این ورزش لذت ببرید.
▪ گرم کردن بدن با حرکات و نرمشهایی خیلی نرم و آرام در کمال آرامش خودتان را گرم کنید، همین نرمش ها باعث میشوند تا اگر مشکل جسمانی دارید ناراحتی و دردتان کاهش پیدا کند و کم کم بهبود پیدا کنند. گرم کردن و آماده کردن بدن برای تمرینات ایروبیک با انجام نرمشهایی سبک و در سطوح ساده ای از تمرینات کششی به مدت ۲ تا ۱۰ دقیقه به شما کمک ویژه ای خواهد کرد، اما به یاد داشته باشید که نباید به طور ناگهانی در طول انجام تمرینات، آنها را متوقف کنید چرا که ممکن است دچار سر گیجه شوید یا از حال بروید.
▪ تصورات غلط این تصور غلط که تمرینات ایروبیک ماهیچه ها را سخت و غضلانی میکند بسیار طبیعیست، اما واقعیتش این است که انجام این تمرینات تاثیر بسیار کمی در سفت کردن ماهیچه ها دارد. در تمرینات معمولی ایروبیک ماهیچه هایی که در بدن بیش از سایرین فعالیت میکنند، صدها حرکت ماهیچه ای را به طور متناوب تکرار می نمایند - بدون اینکه در برابر این تمرینات مقاومتی نشان دهند، در صورتیکه بخواهید ماهیچه ها و عضلاتتان محکم و سفت شوند تمرینات وزنه برداری تاثیر قابل توجهی در این باره خواهند داشت.
برداشت غلط دیگر در این مورد این است که اغلب تصور میکنند با انجام تمرینات ایروبیک در تعداد دفعات محدود و زمان نرمال میتوانند چربی اضافی و وزن زیادی خود را به سرعت از دست میدهند. تحقیقات اخیر نشان داده است که ما با انجام هرگونه حرکات کششی و ماهیچه ای ممکن است بتوانیم وزن اضافه مان را از دست بدهیم.
▪ هدف اصلی شما از انجام ایروبیک اما اگر هدف شما از ایروبیک رسیدن به یک تعادل و بالانس جسمانی، و بالا بردن درصد سلامتی و داشتن روحیه خوب است، باید به خاطر داشته باشید که تنها راه تاثیر گذار و موثر در این امر انجام مرتب و همیشگی تمرینات ایروبیک می باشد. حتی اگر این تمرینات از حرکات کششی بسیار طی مدت زمان کوتاهی برخودار باشند. سعی کنید از ورزش ایروبیک لذت ببرید و تمریناتش را آسان بگیرید تا در طول یک مدت زمان مشخص تاثیراتش را ببینید. از آنجاییکه عمده تمرینات ایروبیکی روی تکرار حرکات تاکید دارد، به همین جهت نیاز چندانی به تمرکز کامل ندارد (هرچند توجه و تمرکز کافی از لحاظ تکنیکی در انجام هر ورزشی مهم است) ، اما به هر حال خواندن و گوش کردن به موزیکها و نوارهای آموزشی، تماشای برنامه های تلویزیونی ایده جالبی برای یادگیری بهتر تمرینات ایروبیک است.
به خاطر داشته باشید اگر شما نمیتوانید در حین تمرینات صحبت کنید به این علت است که خوب تنفس نمیکنید، اگرچه شاید کمی سخت باشد، اما لذت بردن شما را از تمرینات دو چندان میکند. جدول تمرینات ایروبیکی به طرز جالبی اطلاعاتی را که شما باید داشته باشید در اختیارتان میگذارد و به طور روزانه پیشرفت شما را مورد محاسبه قرار میدهد. نکات مهم تمرینات خود را اعم از مدت زمان انجام و درجه سختی و آسانی اش را یادداشت کنید، زیرا این شیوه خوبیست که در طول یک دوره تمرینی بفهمید چقدر به آمادگی بدنی و جسمانی رسیده اید. مشاهده این پیشرفتها شما را علاقه مند و پر انگیز به ایروبیک نگاه میدارد.
لغت "یوگا" بمعنای "اتحاد" است. یوگا شکلی از ورزش میباشد که بر پایه اعتقادی بنـا شـده اسـت کـه بـدن و تنـفـس ارتـبـاط تـنـگاتنگی با ذهن و فکر دارند. با کنترل تنفس و نـگاه داشـتـن بدن در وضعیتهای ثابت یا همان"آساناس" یوگا ایجاد توازن(هارمونی) می کند. بهرحال یوگا سحر و جادو نیست. یوگی ها (اساتید یـوگـا) قادر به ناپـدیـد شدن و یا بـلـنـد شـدن از روی سـطح زمـیـن نیستنـد. امـا آنها میتوانند کارهای غیر عادی و شـگفت آور مـتـعـددی هـمچـون نـگاهـداشتن نفسهایشان برای سـاعـتـها و یـا کند کردن ضربان قلبشان به منظور تقلید حالت مرگ، انجام دهند.
● Yoga
تمرین یوگا شامل ۵ عنصر کلیدی میباشد: تنفس مناسب , تمرین, تمدد اعصـاب, رژیـم غذایی, تفکر مثبت و تعمق (مدیتیشن). تمرینها - و یا آساناس- به قـصـد بـرطـرف کردن گرفتگی عضلات, استحکام اندامهای داخلی و بهبود انعطاف پذیری مـفاصل و ربـاطـهـای بدن طرحریزی شده اند.
▪ تنفس و تمدد اعصاب مناسب
تنفس زندگی میبخشد، این هم به هـمـان سـادگیـست. بـدون اکـسیژن هـیـچ کـدام از سلول های بدن نمیتوانند بیش از چند دقیقه زنده بمانند. اغلب مردم تنها از بخشی از ظرفیت کامل تنفسشان استفاده میکنند،
درحدود یک سوم اکسیژنی که شـشهایشان قادر به استفاده است را بدرون ششها میبرند. این منجر بخـسـتگی و استرس میشود. روش تنفس یوگایی به شـما میـامـوزد که از طـریق بـینی تنفس کنید، به بازدم بیش از دم توجه و تمرکز کنید و ششها را پاکیزه و از سموم عاری گردانید. این تکنیکها منسوب به افزایش سلامتی جسمی و روحی شما هستند. تـنفـس صـحـیـح متـمـرکز بر تکنیک تنفس با بینی برای رها کردن انرزی و سرزندگی میباشد. تـمـریـنـهای تـنفسی بر عمل بازدم و نه برعمل دم تمرکز میکنند، تا بـتوانند ششها را از هوای مانده و غیر تازه پاک، و سموم را از بدن بیرون کنند. آزاد سازی تـنـش از طریق تمدد اعصاب برای سلامتی بدن حیاتی است. هر جلسه آساناس یوگا را با تـمدد اعـصـاب شـروع و خاتمه دهید و مابین حالتها استراحت کنید. این کار اجازه میـدهد تـا اینکه انرژی آزاد شده آزادانه جاری گردد.
▪ تفکر مثبت و مدیتیشن تعمق(مدیتیشن)
حالت حس آگاهی است. هنگامی که مدیتیشن را تمرین می کـنـید، ابـتـدا شـمـا بـاید بیاموزید که چگونه ذهن خود را آرام، و انرژی فکری خود را به درون متمرکز کنید. مدیتیشن میتواند بشما کمک کند تا استرس را تسکین داده و انرژی از دست رفته یتـان را بازگردانید. هرگاه بصورت مرتب تمرین کنید، متوجه خواهید شد مـی توانید واضح تر و مثبت تر بیندیشید.
▪ چه کاری، چه زمانی و کجا انجام دهیم؟
شما نیازی به تجهیزاتی ویژه برای انجام تمرین یوگا ندارید. می توانید زیر انداز ابری یوگا را خریداری کنید، اما یک حوله بر روی کف زمین مفروش بهمان خـوبـی عمل خواهد کرد. برای تمرین درون خانه، احتیاج به یک فضای باز خواهیدداشت، خالی از اسباب و وسایل منزل. اتاق میبایست دارای گرمای مطبوع و بدون هر گونه مزاحمت باشد. بـکوشـید هر روز یوگا را تمرین کنید. در عین حال با ملایمت تمرین کنید به خودتان فشار نیاورید.
جـلسـه یـوگـا می بـایـسـت لـذت بـخـش باشد. هنگامی که تمرینها را انجام می دهید موسیقی آرام بخشی بگذارید. یکی از آلات مـوسـیـقـی مـحبـوب مـن بـرای گوش دادن دودوک ارمنی میباشد (کهنترین فلوت تاریخ). هنرمند نوازنده ، یانی،یک ترانه را در آلبوم خود به این ساز اختصاص داده است.
زمانی را که آرامش دارید و نیازی به شتابزدگی ندارید برای این کار کنار بگذارید. تـمـرین صبحگاهی کمک میکند مفاصل سفت وخشک پس از خواب نرم شوند.تمرین عصرگاهی تنشهای طی روز را آزاد میسازد. هر گاه تمرین یوگا را انجام میدهید، حـداقـل ۲ ساعت قبل از آن از خوردن غذا پرهیز کنید.
جهت حداکثر استفاده، شما می بایست حدود ۹۰ دقیقه را اختصاص دهید. هـنـگامیکه سرتان شلوغ است، یک جلسه کوتاه با تمرینهای اندک را امـتـحان کنـیـد. خـیـلی مـهـم است که شما شتابزده نباشید، و وقت برای تمدد اعصاب بین حالتها (ژستها) اختصاص دهید . شما همیشه می توانید تمرینهای تنفسی را در مرحله بعدی انجام دهید.
● پرداختن به مبانی
▪ حرکت لوتوس
برخلاف حرکتهای دیگر یوگا، تمرین مرتب این حـرکت باعث باز شدن مفصل ران خواهد شد. از سمتی به سمتی دیـگر بـروید. دستها میتواند حالت دعا بخـود بگیرند.
- یک پای خود را به سمت مفصل ران مخالف برده و روی ساق پای مخالف قرار دهید
- پاشنه پایه خود را بسمت بدن و زانو را بسمت پایین نگه دارید.
- آرام پای دیگر را بسمت مفصل ران روی زانوی پای مخالف قرار دهید.
توجه: پایین آوردن زانو به شما کمک میکند پای خود را کنار مفصل ران بالا نگه دارید.
▪ حرکت آفتابی
- مستقیم بطوری که پاهایتان در کنار هم و دستهایتان در کنار بدنتان اس بایستید.
- نفس عمیقی بکشید، و در حالی کـه کف دو دستـتـان را با یــکـدیــگر بـه طرف سینه بالا میاورید نفس خود را بیرون دهید.
- نفس بکشید و دستهایتان را بالای سرتان به بالا بکشید.
- پشت خود را خم کنید بطوری که کمرتان بجلو متمایل شود و تا جایی که مـی تـوانید عمل کشش را انجام دهید.
- در حالی که خود را بطرف جلو میکشید و بطرف پایین خم میشوید نفس خود را بیرون دهید.
- دستهایتان را بطرف سطح زمین پایین آورده و کنار پاهایتان قرار دهید، کـفـهای دست بطرف پایین.
توجه: کمرتان باید تا حد امکان بالا نگه داشته شود. در صورت لزوم زانوهای خود را خم کنید .
- پیشانی خود را بداخل بسوی زانوهایتان بکشید.
- در حالیکه پای راست خود را تا حد امکان به عقب میکشید و زانوی راستتان را خم و به سمت کف اطاق پایین میاورید، تنفس کنید.
- سر خود را بکشید و بطرف بالا نگاه کنید. ( دستهایتان میبایـست در هـمان حـالت در تمام مدت حرکت ثابت بماند )
- نفس خود را نگاه دارید.
- پای چپتان را به عقب آورده، کنار پای راستتان قرار دهید.
- ستون فـقـرات خـود را راسـت نـگاه داریـد و اجـازه ندهید سر و کمرتان به پایین بیافتد. نفس خود را بیرون دهید.
- زانوهایتان را بسوی کف زمین،و قفسه سینه تان را مستقیما بین دستهایتان، بدون اینکه بدن خود را تکان دهید، پایین بیاورید.
- پیشانی خود را روی کـف اتاق قراردهید (شاید برای مبـتـدان لازم باشد بجای آن چانه خود را پایین بیاورند) در حالیکه بدن خود را بطرف جلو حرکت میدهید و کمر خود را بروی کف زمین میگذارید، نفس بکشید.
- قفسه سینه خود را بجلو قوس داده و سر خود را بطرف عقب کج کنید.
- اندکی آرنجهای خود را بداخل بدنتان خم کنید.
- انـگـشـتـان پـا را به طـرف بـیرون قرار داده و کمر خود را بلند کنید تا بشکل ۸ دربیایید، سپس نفس خود را بیرون بدهید.
▪ توجه: هنگامی که به این وضعیت درآمدید دستها و پاهـایتان را تـکـان نـدهـیـد. حـرکـت آفتابی یک تمرین گرم کننده ۱۲ مرحلهای است و بدن و فکر را برای ادامه جـلسـه یـوگــا گرم میکند. هر کدام از ۱۲ وضعیت باعث حرکات مختلف مهره های ستون فقرات شده و چون با دم و بازدم تنفس هماهنگ میباشد، احساس توازن و هارمونی را القا می کند. دنبال هـم انـجام دادن حرکات یـکی پـس از دیـگـری بـاعـث دلـپـذیـر شدن حرکت آفتابی می شود. سعی کنید حداقت ۶ مرحله آن را در ابتدای هر جلسه انجام دهید.
▪ حرکت کابلر (پروانه ای)
- روی زانوی خود نشسته و کف پاهار ا بهم بچسبـانید.
- با دستها دو پای خود را گرفته و پاشنه پاها را درمقابل هم قرار دهید.
توجه: زانوها باید روی زمین قرار بگیرند.
- استخوان لگن را در وضعیتی عمودی نـسبـت به زمین قرار داده و ستون فقرات خود را بطرف بالا بکشید. اجازه ندهید استخوان لگن شما خم شود. هنگام تنفس لگن خود را به سمت بیرون ستون فقرات بکشید.
- در همین حالت که نشته اید و تنفس می کـنـیـد، بــه عمل کشش ادامه دهید.
- برای تنوع فرق سرتان را در امتداد ستون فقرات بالا بکشید. نگذارید گردنتان بچرخد.
▪ حرکت قوسی ( جهت انعطاف پذیری ستون فقرات و تسکین کمر درد )
- بروی شکم خود بخوابید بصورتیکه سرتان به یک سمت چرخانده شده و دستهایتان در کنار بدنتان و کف دسـتـها بطرف بالا باشند.
- سر را بچرخانید و چانه را روی زمین قرار دهید.
- نـفسـتـان را بـیـرون دهید، زانـوهـایـتـان را خـم کـنـیـد، دستهایتان را به عقب کشده و قوزک پای راست خود را با دست راست و قوزک پای چپ خود را با دست چپ بگیرید.
- در حالی که نفس میکشید به آهستگی پاهای خود را با بالا کشیدن قوزکها از زمین بالا ببرید بطوریکه همزمان قفسه سینه بالا کشیده شود.
- نفس خود را حبس کنید.
توجه: وزن بدنتان میبایست بر روی شکمتان قرار گیرد.
- سر خود را تـا حد امـکان بـه عـقب کـج کنـید. این وضعیت را تا جایی که راحت هستید ثابت نگه دارید.
- نفس خود را حبس کنید.
- به آهستگی نفس خود را بیرون داده و زانوهایتان را روی زمین قرار دهید.
- قوزک پاها را رها کنید به آرامی پاها و دستهایتان را مستقیم پایین روی زمیـن بیـاورید و سر خود را به یک سمت بچرخانید به همان وضعیت دراز کش که با آن شروع کردید.
▪ حرکت پل
- روی کمر دراز بکشید.
- از طریق بینی نفس بکشید.
- کف درست را رو به پایین در کف اتاق قرار دهید.
- مفصل ران را روی زمین نگاه داشته سپس زانوهایتان را خم کرده و در حین تنفس بسمت شکمتان بکـشیـد.
- نفس خود را بتو برده و هنگام بازدم ساق پایتان را بالا بیاورید تا در حالتی عمودی نسبت به زمین قرار گیرد.
توجه: میتوانید با دستان خود مفصل ران را نگه دارید و یا آنها را روی زمین نگهدارید.
- نفس خود را بیرون دهید و به کشیدن و خم نمودن پالا ادامه دهید تا جاییکه انگشتان در پشت سر روی زمین قرار گیرند.
- پاها را کنار هم نگهدارید.
- اگر دستانتان به کمرتان است، آنها را از کمر جدا کرده و در حالتیکه کف دستتان رو به پایین است، آنها را روی زمین قرار دهید.
- اگر قراردادن دستان روی زمین برای شما ایجاد ناراحتی میکند، بهمان صورت دستان خود را به کمر نگهدارید.
- زانوها را صاف نگهدارید.
- از طریق بینی تنفس نموده و این حالت را برای چندین دقیقه حفظ کنید.
- اگر نمیتوانید انگشتان پا را به زمین برسانید، آنها تا حد ممکن پایین آورده و به تدریج فاصله را کم کنید.
- حرکات را به صورت عکس انجام دهید تا به حالت اولیه بازگردید.
▪ حرکت کبری
- بروی شکم خود بخوابید بصورتی که سرتان بیک سمت چرخانده شده و دستهایتان در کنار بدنتان و کف دستـهـا بطرف بالا باشند.
- سر را بچرخانید و چانه را روی زمین قرار دهید.
- نفس بکشید سپس نفس خود رابه آرامی از راه بینی بیرون دهید و دستهای خـود را تـاب داده تا دسـتـهایـتـان درست زیر چانه تان قرار گیرد. کـف دسـتها بطرف پایین، سرانگشتان دو دسـت تـقـریـبـا همدیگر را لمس کنند و آرنجها روی زمین.
- به آرامی از راه بینی نفس بکشید. دستهایتان را به پایین فشار دهید و تنه خود را از کمر به بالا از روی زمین بلند کنـید. سـتون فـقـرات خود را به سـمت عـقب قـوس داده و دستهایتان را صاف کنید.
- کمر را روی زمین نگاه دارید.
- سر را بسمت عقب تا آنجایی که ممکن است کج کنید و همین وضعیت را تا مدتی که نفس را بدرون میکشید نگه دارید.
- نفس خود را بیرون کنید و این روند را بطور معکوس تا رسیدن به مرحله ۱ انجام دهید.
● شخصیت های نامدار یوگا
از هـــواداران نــامـدار یـوگا مـی توان بـه مـدونـا، جــری سـایــنــفـلـد، کتـی لـی گیـفـرد، کریم عبدالجابر، ملیسا اتریج، کریستی تورلینگتن، نیکلاس کیج،استینگ و غیره اشاره نمود.
● فواید یوگا برای تندرستی
در زیر برخی بیماریهای متداول که با انجام منظم حرکات یوگا میتوان آنها را تسکین و یا شدتشان را کاهش داد و یا حتی از بروز آنها پیشگیری بعمل آورد را مشاهده میکنید.
▪ ضعف عصبی
▪ اختلالات روانی ملایم
▪ بی خوابی، میگرن و سردردها
▪ خستگیها و تنشهای مفرط
▪ یبوست
▪ سوء هاضمه، ترشح زیاد و التهاب معده
▪ نفخ شکم
▪ بواسیر
▪ فتق
▪ بی اختیاری مدفوع
▪ بیماریهای کیسه صفرا و کبد
▪ سرماخوردگی، سینوزیت و عفونت گلو
▪ آسم، برونشیت و ششهای تضعیف شده
▪ فشار خون بالا و پایین
▪ حملات قلبی
▪ واریس
▪ چاقی
▪ بیماریهای تیروئید
▪ آرتروز و سیاتیک
▪ ضعف عضلانی
▪ عملکرد ضعیف و غیر معمول قوای جنسی
▪ بیماری های کلیوی
▪ مشکلات مثانه و پروستات

تمرینات یوگا

تمرینات یوگاتمرینات یا همان آساناهای یوگا تقریبا به تمامی عضلات بدن، برای انعطاف پذیری بیشتر کمک می کنند.
یکی از قسمتهایی از بدن که این تمرینات باعث کشش پذیری بیشتر آن می شوند، عضلات پشت است. تمریناتی نظیر پل، شتر و شمع باعث می شوند تا پشت شخص تمرین کننده تقویت و انعطاف پذیر گردد در حالی که قسمت جلویی آن (مانند شکم) نیز گرم و کششی می شود.
تمرین پل
به پشت دراز بکشید، زانوهای خود را خم کنید و کف پاهایتان را روی زمین قرار دهید. دست هایتان را دو طرف خود قرار دهید، تا کف آنها رو به پایین باشند. تنفس آرام را فراموش نکنید. سعی کنید در حین تمرین تمرکز خود را حفظ کنید و هرگز عجول نباشید.
هوا را آرام آرام به داخل ریه ها دم کنید. بعد عضلات ران پای خود را از روی زمین بلند کنید. با تکیه بر کف پای خود، پشت خود را آرام از زمین بلند و بالا ببرید. دستهایتان را به همان حالت نگه دارید اما با آنها فشار آورید تا از آنها هم جهت بالا بردن بدن و هم کنترل بهتر کمک گیرید. با نظم و به آرامی نفس بکشید.
چند لحظه بعد پشت خود را آرام روی زمین بگذارید. برای استراحت، پاهایتان را برروی زمین دراز کنید. این ورزش برای عضلات پشت بدن و همچنین شکم بسیار مناسب است. همچنین تقویت ستون مهره های بدن نیز از فواید تمرین پل است. اگر این تمرین را مرتب انجام دهید، سراسر بدنتان کش می آید.
تمرین شتر
بایستید و پاهای خود را چسبیده به یکدیگر نگه دارید. در همین حالت برروی زانوهای خود بنشینید. یعنی به حالتی که انگشتهای شست هر دو پای خود رو به عقب باشند. دستهایتان را به کمر بزنید و سر خود را نیز به آرامی به سمت عقب ببرید. تنفس خود را آرام حفظ کنید.
به آرامی و با احتیاط کامل دست راست خود را روی پاشنه پای راست و همچنین دست چپ را روی پاشنه پای چپ (از پشت) قرار دهید. ران و لگن خود را بالا نگه دارید. فرض کنید که انحنای بدنتان کوهان یک شتر است.
در این وضعیت بمانید تا جایی که احساس خسته گی کنید. برای بازگشت به حالت عادی، خیلی آرام عمل کنید. همچنین تنفس خود را آرام کنترل کنید. برای استراحت پیشنهاد می شود که به حالت نشسته یا درازکش باشید.
این وضعیت نیز به انعطاف پذیری پشت بدن کمک می کند و ستون مهره ها را تقویت می کند. اندامهای درونی شکم، مانند روده و مثانه نیز توسط این تمرین، کشش پذیر می شوند./Yoga Für Alle

تمرینهای نرمشی کریا

تمرینهای نرمشی کریا۱) روی زمین ایستاده پاها را به اندازه عرض شانه ها باز نمایید. دستها را روی سر قلاب کرده، همراه با عمل دم پاشنه های پا را بلند کرده، دستها را به سمت بالا کشش دهید طوری که در عضلات پاها، پهلوها، سینه ها و دستها کشش طولی ایجاد شود. سپس تعادل بدن را روی پنجه های پا حفظ کرده به آرامی بالاتنه را از پهلو به سمت راست و بعد به سمت چپ خم نموده، کمی مکث کنید.
۲) بعد از انجام حرکت اول دستها را روی کمر قرار دهید. دوباره همراه با عمل دم پاشنه های پا را بلند کرده قسمت بالاتنه را تاحد امکان به سمت راست و پشت بچرخانید. سپس به حالت اولیه بازگشته حرکت را عیناً به سمت چپ نیز انجام دهید. دقت فرمایید که در طول حرکت تعادل تان روی پنجه های پا حفظ شود.
۳) بعد از انجام حرکت دوم کف پاها را کامل روی زمین قرار داده دستها را مقابل بدن صاف و کشیده نگاه دارید. سپس زانوها را خم نموده روی پا بنشینید و مجدداً به حالت اول برگردید. (مانند حرکت بنشین و پاشو)
۴) روی زمین به طور چهارزانوی ساده بنشینید. انگشتان دستها را مقابل ناف بهم قلاب نموده قلاب دستها را مانند آسیاب دستی از سمت راست بدن به صورت دایره شکل بچرخانید. سپس حرکت را از سمت چپ بدن تکرار نمایید. دقت کنید که حرکت دورانی شکل بالاتنه از ناحیه کمر انجام شود...........
۵) روی زمین بنشینید. حالا پاها را مقابل بدن صاف و کشیده قرار دهید. دقت نمایید که پاها به هم چسبیده باشد. دستها را مشت نموده کنار بدن طوری قرار دهید که بازوها مماس با بالاتنه و ساعدها موازی با زمین باشد. سپس مانند پارو زدن قایق دستها را به سمت جلو و عقب در یک محور بیضی شکل حرکت دهید طوری که هنگام حرکت به جلو بالاتنه به سمت جلو کشیده و هنگام حرکت به عقب به طرف عقب متمایل شود.
۶) روی زمین دو زانو بنشینید کف دست چپ را انتهای ران پای راست قرار داده دست چپ را پشت بدن در امتداد کف راست روی زمین قرار دهید. سپس به آرامی از روی پا بلند شده بالاتنه را به سمت راست و پشت بچرخانید به طوری که بتوانید پاشنه پای راست را ببینید. سپس به حالت اول برگشته حرکت را به طرف قرینه عیناً تکرار نمایید.
۷) روی زمین رو به پشت دراز بکشید. هر دو پاها را از زانو خم نموده دستها را پشت آنها قلاب کنید. حالا زانوها را حدالامکان به سینه ها نزدیک کنید. بعد از چند ثانیه مکث پاها را صاف کشیده نمایید به طوری که پاها بر بدن عمود شود.
۸) حالا روی شکم دراز بکشید. پاها را کاملاً صاف کشیده و به هم چسبیده نگهدارید. دستها را کنار بدن قرار دهید. سپس عضلات لگن را منقبض نموده به آرامی سر و سینه را از روی زمین بلند کنید. بعد از چند ثانیه مکث به حالت اول برگردید.
۹) روی زمین رو به پشت دراز بکشید و پاها را صاف و کشیده و به هم چسبیده نگهدارید دستها را کنار بدن قرار دهید. همراه با یک نفس عمیق پاها، بالاتنه ودستها را از روی زمین بلند نموده روی کفلها (لگن) تعادل بدن را حفظ کنید. بعد از چند ثانیه به حالت اول برگردید./برگرفته از درسهای استاد مایا

توازن بی نظیر جسم و ذهن

توازن بی نظیر جسم و ذهنکودکان نیز همچون والدین شان تحت فشارها و استرس های گوناگونی در طول روز قرار می گیرند. اختلافات خانوادگی، ترس ها و اضطراب های دوران کودکی، رقابت با دوستان، آشفتگی های فکری - هیجانی و روابط نابسامان بین اعضای خانواده همگی از جمله تنش هایی هستند که می توانند بر ذهن و روان کودکان تاثیری منفی گذارند. آنها نیز همچون پدر و مادرشان نیاز به آموزش های خویشتنداری، کنترل نفس، آرام سازی عضلانی و خودآگاهی درونی دارند. یکی از روش هایی که موجب کاهش فشارهای روزانه بر کودکان می شود، یادگیری تمرینات یوگا است. تکنیک های یوگا به انعطاف پذیری و نیرومندی بدن کودکان کمک می کند و یکی از موثر ترین شیوه ها برای افزایش دقت، توجه، تمرکز و فعال سازی نیروی ماهیچه های بدن است.
کودک در حال رشد می تواند با فراگرفتن تمرین های یوگا، قرار گرفتن در یک وضعیت ثابت و بدون تنش را تجربه کند. برای بدن های کودکان انعطاف پذیری، چابکی و وضعیت های درست بدنی بسیار مهم است. حرکات یوگا از آن دسته ورزش هایی نیست که موجب سفت و سخت شدن عضلات بدن می شوند، بلکه این حرکات موجب انعطاف پذیری، نرمی و تعادل بین اندام های مختلف بدن می شوند. از آنجایی که کودکان توان بیان مشکلات و ناراحتی های شان را ندارند و نمی توانند به والدین و نزدیکان شان بفهمانند که رفتار ناسازگارانه آنها ناشی از چه علتی است، باید روشی را برای تخلیه هیجانی به آنان آموخت که همواره از شدت هیجان ها و احساس های شدید عاطفی آنان بکاهد. به همین دلیل توصیه می شود که کودکان نیز سعی کنند با انجام تکنیک های هماهنگ سازی ذهن و جسم، درصدد ایجاد تعادل بین قوای درونی شان برآیند و توانایی روبه روشدن با شرایط سخت زندگی را در خود بالا ببرند.
● سودمندی یوگا برای کودکان
تمرین های یوگا به تقویت تعادل بین جسم و ذهن کمک می کنند و بر این اصل استوارند که اگر نتوان ذهن را تغییر داد می توان هر گونه مانعی که جلوی حرکت را می گیرد، از میان برداشت. از طریق انجام تکنیک های یوگا می توان هرگونه عدم تعادل و ناهماهنگی بین اعضای مختلف بدن را برطرف کرد. این ناهماهنگی ها می توانند جنبه های متفاوتی داشته باشند، از جمله ناهماهنگی های جسمانی مثل خمیدگی های اسکلت، گرفتگی های عضلانی، کشش ماهیچه ها و تقویت رباط ها. کودکی که تمرینات یوگا را به طور منظم انجام می دهد، بدنی سالم، نرم، ورزیده و قوی دارد. اختلالات هیجانی مثل انواع اضطراب ها، ترس ها، پرخاشگری ها و افسردگی های مزمن. اختلالات رفتاری مثل اختلال کمبود توجه و تمرکز، بیش فعالی های دوران کودکی. انجام منظم تمرینات یوگا برای کودکان و نوجوانان موجب آرامش، توجه و دقت بیشتر آنان در طول روز می شود. مشکلات ذهنی - روانی مثل کاهش قدرت ذهن، حافظه، استدلال. یوگا می تواند در درمان کـودکانی که دچار اختلالات تنفسی (مثل آسم و تنگی نفس)، اختلالات گوارشی، ناتوانی های یادگیری، اختلالات مربوط به خواب (مثل بی خوابی ها، بدخوابی ها، کابوس دیدن) هستند، نقش موثری ایفا کند.
● یوگای خردسالان
در سال های اولیه زندگی، رشد بدنی کودک با رشد ذهنی او همراه است. فعالیت های جسمانی که کودک از طریق بازی های گوناگون انجام می دهد موجب می شود که آمادگی پذیرش و یادگیری بسیاری از مفاهیم ذهنی را پیدا کند. کودک خردسال از طریق فکر کردن یاد نمی گیرد، بلکه از طریق تکرار و تمرین و به کارگیری اعمال گوناگون یاد می گیرد. بنابراین اگر تعالیم یوگا را در قالب بازی های متناسب با سن شان بیاموزند و آنها را مرتب تمرین کنند، می توانند به ارزش یوگا در پرورش نیروی عضلانی شان دست یابند. لازم به ذکر است بسیاری از بازی هایی که دقت و توجه کودک را پرورش می دهند، از بسیاری از آموزش ها و تعالیم رسمی که در این زمینه به کار گرفته می شوند، مفیدتر و کارآمدتر هستند.
یکی از ویژگی های بازی های کودکانه تکرار و بازآفرینی آن است و همین امر (یعنی تکرار) موجب تقویت مهارت آموخته شده می شود. از این رو والدین و مربیان می توانند تمرین های یوگا را در قالب بازی های ساده به کودکان بیاموزند و آنها را به تکرار این تمرینات تشویق کنند. نکته یی که برای آموزش یوگا به کودکان خردسال باید مدنظر داشت آن است که در ورای هر بازی، اصول یادگیری رشد ذهن، جسم و شخصیت کودک نهفته است که از طریق انجام منظم آنها حاصل می آید. تمرینات یوگا برای کودکان زیر سه سال با کمک و همراهی والدین یا مربیان آنها انجام می شود. حرکت دادن پاهای کودک (به صورت دوچرخه) ، باز و بسته کردن بازوهای کودک به طرفین، چشمک زدن، لبخند زدن و خواندن ترانه های شاد کودکانه از جمله تمرینات مناسب برای کودکان زیر یک سال است.
برای کودکان بالای یک سال، والدین یا مربیان علاوه بر آموزش های فوق می توانند با غلت دادن کودک به طرفین، گرفتن مچ دست های کودک و بلند کردن او، موجب قوی شدن ماهیچه های گردن کودک شوند. مدت انجام این تمرینات می تواند بین ۵ تا ۱۵ دقیقه باشد. توجه داشته باشید تمرینات یوگا باید به صورتی انجام شوند که فشاری بر کودک وارد نیاید و او از انجام آنها لذت ببرد. انجام بازی های گروهی توام با ترانه های ساده، تمرینات تنفسی عمیق، حرکات پروانه یی شکل و انجام حرکات کششی می توانند از جمله تمرینات یوگایی ویژه کودکان بالای دو سال باشند. کودک زمانی می تواند درست عمل کند که قادر باشد درست احساس و فکر کند. تعالیم یوگا به کودک کمک می کند تا تعادل و هماهنگی بین جسم و ذهن خود برقرار سازد و بتواند با سازش و شناخت خود به خویشتن داری و کنترل نفس دست یاید. مدت زمان تمرین های بدنی ویژه کودکان خردسال، ۵ تا ۱۰ دقیقه، سپس یک دقیقه استراحت و سرودخوانی (یا گوش دادن به ترانه) و آنگاه ۵ دقیقه بازی های ساده است .
● یوگا برای کودکان
تمرینات یوگا برای این گروه از کودکان بر پایه شیوه های پرورش قدرت تصور و خیال پایه ریزی شده اند. همچنین مربی یوگا می تواند اطلاعات کمی (در حد فهم و درک آنها) درباره تمرینات یوگا و تاثیر آن بر کاهش اضطراب ها، نگرانی ها و آشفتگی های روزانه به آنان بدهد. این تمرینات بستگی به میزان خلاقیت، آمادگی جسمانی و قدرت ابتکار بچه ها دارد. گروهی از کودکان در این مرحله سنی قادرند حرکات یوگا را به خوبی و نرمی یک بزرگسال انجام دهند و از آن لذت ببرند. به همین منظور می توان به نقش تمرینات بدنی برای تقویت عضلات، آرامش فکری و تمرکز بیشتر تاکید کرد. این کودکان می توانند تا چند دقیقه آرام بنشینند و با تمرکز بر موضوعی خاص، استرس ها و تنش های فکری شان را کاهش دهند. مدت انجام تمرینات یوگا ۳۰ تا ۴۰ دقیقه، ۲ تا ۳ دقیقه استراحت و آرامش عضلانی، ۳ تا ۵ دقیقه تنفس عمیق همراه با بازدم های منظم و ۱۰ دقیقه برای بازی است. با افزایش میزان فهم و درک بچه ها از تمرینات یوگا، می توان آنها را تشویق کرد تا به جای بازی، به صحبت پیرامون روش کار و تاثیر یوگا بر زندگی روزانه شان بپردازند.
● آموزش یوگا برای نوجوانان
تمرینات ویژه نوجوانان نیز ادامه تمرینات کودکان است، با این تفاوت که این گروه به شرح و توضیحات بیشتری نیاز دارند. درباره ارزش تـمرینات یـوگا و نقش آنها بر کاهش اضطراب ها و آرام سازی عضلات و بهبود وضعیت تنفس آنان باید تاکید شود. مربی یوگا باید سعی کند توجه نوجوانان را به ساختارهای بدنی آنان، کارکرد اندام های داخلی، افزایش نیروی جسمانی ـ ذهنی متمرکز کند. ده سال پیش می پرسیدند آیا تمرینات یوگا برای کودکان و نوجوانان می تواند کارایی داشته باشد؟ امروزه می بینیم که تعالیم یوگا، به دلیل تاثیراتی که بر جسم و روان کودکان و نوجوانان گذاشتـه است، در اکثر نقاط جهان گسترش یافته اند و کارایی خود را در زمینه های مختلف نشان داده اند. توانایی های کودکان، بسیار بیشتر از آن چیزی است که ما تصور می کنیم، آنها به موضوعاتی فراتر از موضوعات ما بزرگسالان فکر می کنند و اگر در محیطی مساعد و پربار قرار گیرند، می توانند خلاقیت های ذهنی، قوه ابتکار و تصورشان را به کار گیرند و از جلوه های آن بهره مند شوند./ماندانا سلحشور

جنسیت و یوگا

جنسیت و یوگاتمرکز اصلی در این مقاله درباره این موضوع است که چگونه تمایلات جنسی و جنسیت خود را بشناسیم و آن را درک نمائیم و چگونه این شناخت می‌تواند در درک صحیح از هویت معنوی و روحانی‌مان مؤثر باشد؟
هیچ‌گاه تعریف دقیق و جامعی از جنس مرد و زن ارائه نشده است.
فرهنگ‌های زیادی در دنیا وجود داشته که تعاریف بسیار پیچیده‌ای از مرد و زن ارائه داده‌اند، اما امروزه این تعاریف رنگ و بوی خود را از دست داده‌اند.
هنوز مردان با این صفات شناخته می‌شوند: عقلانی، پر تکاپو و رقابتی و زنان با صفاتی هم‌چون احساساتی، تأثیرپذیر، وابسته و ....
همه ما این تعاریف را در مورد احساسات و روحیات خود پذیرفته‌ایم، بدون‌ این‌که در مورد منشأ درستی و اعتبار آنها سئوالی بپرسیم. سئوال اینست: کدامیک از این رفتارها را آموخته‌ایم و کدامیک از آنها به‌صورت ذاتی در درون ما وجود داشته‌اند؟ پذیرش این خصوصیات که منشأ آن قطعاً مربوط به مرد یا زن بودن نیست، منجر به بروز یک هم‌نوائی روان‌شناختی غیرطبیعی شده است.
شما بسیار خوش‌شانس هستید، اگر خصوصیات طبیعی‌تان مطابق با مدل‌های ارائه شده از جانب فرهنگ و جامعه باشد، ولی اگر این‌طور نباشد مورد غضب قرار می‌گیرید و ممکن است برچسب منحرف جنسی به شما زده شود.
حقیقت اینست که هویت واقعی شما چیزی برتر از جنسیت می‌باشد. جنسیت تنها بخشی از روان شما است. هویت واقعی به جنسیت بیولوژیکی و یا گرایشات جنسی بستگی ندارد. جنسیت تنها یک نقطه متمرکز برای آگاهی است که به وسیله آن از طریق نیروی قدرتمند جنسی، امکان بقا در طبیعت فراهم می‌شود.
خصوصیات جنسی تنها بخشی از وجود شما می‌باشند و هویت واقعی شما را تعریف نمی‌کنند.
این مسئله بسیار حائز اهمیت است که قبل از این‌که در تجربیان معنوی و روحانی غرق شوید، طبیعی واقعی جنسی خود را شناسائی کنید. تجربیاتی که در روان شما هستی یافته‌اند، چیزی فراتر از تقسیم‌بندی جنسی متعارفِ مرد و زن می‌باشند.
درک صحیح از نقش تمایلات جنسی و رفتارهای جنسی کمک شایانی به زدودن رفتارهای تصنعی کرده و باعث می‌شود که با صحت و سلامت روانی بهتری زندگی کنیم.
در طبیعت، جنسیت مرد و زن در اثر تکامل و دگردیسی شکل گرفته است، به این دلیل که تقسیم عناصر ژنتیکی به دو قسمت، مؤثرترین راه برای انتقال و رسیدن به آینده بوده‌ است.
اهمیت موضوع در این امر است که عنصری که تکامل و تولیدمثل فیزیکی را هدایت می‌کند، چیزی جز آگاهی نیست. طبیعت را این‌گونه می‌توان تعریف کرد: هماهنگ کننده و همسو کننده نیروها و گونه‌های بی‌اختیار و فاقد آگاهی و هوشیاری.
آگاهی تکامل راه را به همراه دارد، اما این تکامل، تکاملی نیست که تا به امروز به اشتباه از آن یاد شده و به بشریت تحمیل شده است. وجود شما خود یک آگاهی است که از دو جز ”مستقل و وابسته“ تشکیل شده است. پس با این تفسیر شما به‌طور موقت زن یا مرد هستید. هویت واقعی شما چیزی فراتر از شمایل و هویت موقت و زودگذر شما می‌باشد.
فرهنگ‌های مختلف در سرتاسر جهان ممنوعیت‌های جنسی را به‌منظور این‌که ضامن بقای افراد باشند، قبول کرده‌اند، به‌عنوان مثال بر حذر داشتن افراد از مقاربت در زمان قاعدگی زنان. این ممنوعیت به‌منظور کمک به بهداشت افراد و بقا در نظر گرفته شده است.
ممنوعیت‌های جنسی از یک‌سو تأثیرات بسیار سودمندی در پی داشته‌اند و از سوئی دیگر منجر به فرو ریختن طبیعت ذاتی آگاهی و شعور بشریت شده‌اند که اختلالات روانی و اجتماعی را به همراه داشته است. در جوامعی که نژادپرستی وجود داشته و قوانین تمایز رفتاری بین مرد و زن وضع شده خشونت بین افراد ایجاد گردیده است. یکی از دلایل بروز جنگ و ایجاد ناآرامی‌های اجتماعی و خشونت، وجود عرف موجود در تقسیم‌بندی جنسیت و رفتارهای مربوط به آنها می‌باشد.
علائق، توانائی‌ها، استعدادها، تمایلات و ... هستند که شخصیت شما را شکل می‌دهند.
اگر این توانائی‌ها و علائق تنها به این دلیل که از لحاظ روانشناسی به جنس مخالف نسبت داده شده‌اند و از جانب فرهنگ و جامعه نهی شده‌اند، ابراز و تخلیه نشوند، آن‌جاست که هویت روانشناسانه شما که ماهیت واقعی‌تان را نشان می‌دهد، به‌طرز غیرقابل کنترلی تغییر پیدا می‌کند. افراد بسیاری در این شرایط بحرانی روحی وحشت‌زده می‌شوند و در یک تلاش مأیوس کننده برای نشان دادن خود واقعیشان از پا در می‌آیند.
به همین علت است که بسیاری از هم‌جنس‌گرایان از عدم تعادل عاطفی رنج می‌برند و ممکن است در بعضی مواقع ادای جنس مخالف را درآورده و رفتارهای آنها را تقلید کنند.
اکثر جوامع بشری هنوز به این تحول فکری دست پیدا نکرده‌اند که شهروندان می‌توانند استعدادها و توانائی‌هایشان را بدون محدودیت‌ها و نقش قالب‌بندی شده جنسیت که از سوی جامعه ارائه شده است، پرورش دهند. محدودیت‌های جنسی و تعصبات اغلب برای کسانی که نمی‌توانند خود را با قالب هماهنگ سازند، منجر به آشفتگی روحی می‌شوند، اما انسانیت چیزی فراتر از ساختار بیولوژیکی است، شخصیت فرد ترکیب هوشمندانه‌ای از جسم و روح است.
تصور کنید کسی که از نظر جنسیت مرد است و گرایش شدیدی به کارهای ظریف دارد و شخصیتی کاملاً منفعل و تأثیرپذیر از خود نشان می‌دهد، در جامعه‌ای زندگی می‌کند که این تمایلات را مربوط به جنس لطیف یعنی زن می‌دانند، متأسفانه این قضایا شرایطی را به وجود می‌آورند که فرد علیه خود و تمایلات ذاتی خود بر می‌خیزد، چراکه این گرایشات از نظر جامعه متعلق به جنس مخالف دانسته می‌شود.
و اما نتیجه: فرد احساس می‌کند، در بدن مذکر خود به دام افتاده است. به جائی می‌رسد که شاید بخواهد جنسیت خود را تغییر دهد، و یا حداقل رفتارهای جنس مخالف را برگزیند. افراد در چنین مواردی از به‌خود گرفتن رفتارهای جنس مخالف مأیوس می‌شوند و حتی از این مسئله که نمی‌توانند رفتاری هم‌سو و هم‌نوا با جنسیتی که به‌نظر می‌رسد، ذاتاً با آن متولد شده‌اند داشته باشند، دچار مشکل می‌شوند. بسیاری اوقات منع شدن از جانب جامعه و فرهنگ می‌تواند شخص را به سمتی سوق دهد که افراد شبیه خود را از لحاظ رفتاری مسخره کند و ممکن است، رفتارهای جنس مخالف را نیز به استهزاد درآورد. این قضیه در مورد زنان نیز اتفاق می‌افتد.
فکر می‌کنیم، جوامع غربی دارای فرهنگی رها و آزاد هستند، جائی‌که نمایش سکس به وفور یافت می‌شود، ولی واقعاً این‌طور نیست. در واقع افراد تنها از لحاظ سکس اشباع شده‌اند، در صورتی‌که دچار سرخوردگی جنسی هستند، چون از لحاظ روانی، توسط فرهنگ و جامعه، محدودیت ایجاد شده و در تقسیم‌بندی‌ها به دام افتاده‌اند. در یک جامعه آزاد و رها همجنس‌گرائی و آزار و اذیت جنسی بسیار کم است و سکس، بدون عشق‌ورزی نیز بسیار کم دیده می‌شود. در یک جامعه آزاد واقعی شخصیت و احترام به افراد در اولیت قرار دارد و زن یا مرد بودن آنها در مرحله بعد در نظر گرفته می‌شود.
این نوع آزادی جنسیت، طیف متنوعی را برای هر دو جنس مرد و زن به منظور پیدا کردن هویت ایجاد می‌کند. بدین ترتیب اکثر مردم می‌توانند بدون خوار شمردن و سرزنش خود و انکار کردن رفتارها و خصوصیات ذاتی و روحی خود، زندگی اصیل و حقیقی خویش را آغاز کنند.
انسان‌ها شاخه‌ها و انشعابات بسیار زیادی در رفتار و منش روانی خود دارند. آزادی روانی زن و مرد باعث می‌شود، در تمام استعدادها و توانائی‌ها مساوی باشند و باعث شکوفائی استعداد بشریت می‌شود. در اوان تمدن بشریت، زمانی‌که انسان‌ها در حال شکل دادن به شخصیت خود بودند، رفتاری را از طبیعت وام گرفتند که ایجاد یک فاصله روانی بین خود ”ایگو“ Ego و طبیعت بوده است. بشریت قدم در یک سفر منحصر به فرد روانی به‌منظور شناخت خود گذاشت و سپس مسیری از ادراک را برای پیدا کردن خود، به‌عنوان چیزی که جدا از طبیعت می‌باشد، برگزید. در این راه نوع جدیدی از آگاهی متولد شد و با این آگاهی جدید انسان‌ها توانستند بسیار واقع‌بینانه‌تر راجع‌به طبیعت تحقیق و تفحص کنند. این نوع از آگاهی نتیجه بدی نیز در بر داشت و آن به‌طور کلی ایجاد حس بدگمانی نسبت به طبیعت و واقعیت درونی، به‌خصوص در ذهن و روان زنانه شد.
ذهن و روان زنانه مورد بدگمانی واقع شد، چراکه زنان در مقایسه با مردان از طریق توانائی‌هایشان در زائیدن یادآور قدرت و نیروی طبیعت بودند، بعدها بشریت به این نتیجه رسید که باید خود را از نیروی شگفت‌آور طبیعت جدا کند و یک فاصله روانی بین خود و قلمرو غرایز قدرتمند ایجاد نماید.
ممکن است مردی به‌طور طبیعی رفتارهای زنانه داشته باشد، کما این‌که تمام مردان دارای خصایص زنانه هستند ولی با درجات مختلف، اما اگر این درجه بیش از حد زیاد باشد، فرد نمی‌تواند رفتارها و خصوصیات خود را بروز دهد زیرا از این مسئله که ممکن است مورد تمسخر و استهزاء دیگران واقع شود، در هراس است هر چند ممکن است فرد همجنس‌گرا نباشد، ولی راه دیگری را هم برای ابراز خصوصیات زنانه خود ندارد، بنابراین رفتارها را نادیده گرفته و آنها را ابراز نمی‌کند و به همین علت، دچار روان‌رنجوری می‌گردد. اگر ایده‌ها درباره جنسیت از شکل طبیعی خود خارج شود، اثر سوء و محدودکننده‌ای در روان آدمی باقی می‌گذارد و در نتیجه، ظرفیت افراد برای عشق و وفاداری کاهش می‌یابد.
عشق، علاقه، خلاقیت و احساسات فقط مخصوص یک جنس نمی‌باشد.
هویت جنسی تأثیرات بسیار زیادی از جانب فرهنگ و جامعه بر روی روان آدمی می‌گذارد. روح و روان شما مخزن بسیار بزرگی از رفتارها و توانائی‌های شما می‌باشد، به‌طوری‌که مسئله تقسیم‌بندی جنسی در آن کاملاً حل شده است.
مردها منطقی، فعال و رقابتی تلقی می‌شوند و زنان احساساتی، عاشق‌پیشه و آرام هستند، اما در عین حال این ویژگی‌ها مربوط به هر دو جنس می‌باشد. بسیاری از رفتارهائی که از طرف فرهنگ و جامعه به ما آموخته شده‌اند، ممکن است از نظر بیولوژیکی برای جنسیت خاصی برنامه‌ریزی نشده باشند.
این مطلق‌گرائی درباره جنسیت، دلیل بسیاری از آشفتگی‌های روانی در همجنس‌خواهان و یا حتی دگرجنس‌خواهان نیز می‌باشد. مردی که رفتاری عاشق‌پیشه و زنانه دارد، ممکن است همجنس‌گرا تلقی شود زیرا رفتارهایش متناسب با الگوهای زنانه می‌باشد، هر چند ممکن است واقعاً همجنس‌گرا نباشد، ولی این واپس‌زدگی از سوی جامعه باعث می‌شود که احساسات خود را سرکوب کرده و فقط از طریق سکس با هم‌جنس است که می‌تواند احساسات زنانه خود را مخفیانه تخلیه و ابراز نماید.
مرد و زن هر دو به‌طور مساوی از آگاهی سهم برده‌اند. بعضی از زنان بسیار منطقی، فعال، رقابتی می‌شوند و در مقابل بعضی از مردان دارای روح لطیف، ظریف و احساساتی هستند. محصور کردن بیش از اندازه تمایلات درونی منجر به اختلالات روانی بسیاری خواهد شد که عواقب آن جنگ و خشونت در جامعه خواهد بود. ما بر روی رفتارهای احساسی و معنوی به‌طور ناشیانه برچسب‌های مصنوعی زده‌ایم و آنها را بین مرد و زن تقسیم کرده‌ایم، این کار باعث بروز رفتارهائی فاقد نبوغ و ابتکار و ایجاد استرس و آشفتگی در درون خودِ نفس ”ایگو“ می‌گردد، به‌طوری‌ که مانعی برای درک فلسفه هستی است.
مردان بسیاری هستند که برای بروز احساسات خود قانون وضع کرده‌اند و درونیات خود را انکار می‌کنند و همین امر باعث می‌شود، بسیاری از همجنس‌گراها رفتارهای نامأنوس و عجیب و غریب از خود نشان دهند. از سوئی دیگر زنان بسیاری هستند که شخصیت مردانه دارند. در چنین راهی آنها عشق و لذت واقعی را نخواهند چشید چراکه فکر می‌کند، که با این عواطف مردانه از سوی جامعه جدی نگریسته می‌شوند، در صورتی‌که واقعاً این اتفاق نمی‌افتد.
تقسیم‌بندی جنسیت منجر به ایجاد تقسیم‌بندی سوء در آگاهی افراد می‌شود. این تقسیم‌بندی نه مردان را از احساسات و عواطف ظریف و زنانه جدا می‌کند و نه زنان را از رفتارهای منطقی و مردانه. بلکه باعث ایجاد فرهنگی با این اعتقاد واهی می‌شود که ذهن، عشق، هستی و خدا همگی از هم جدا هستند. با داشتن این اعتقاد واهی، تلاش و زمان زیادی صرف یکپارچه کردن موارد ذکر شده خواهد شد، از چه راهی؟ مذهب، هنر، مدیتیشن و یوگا.
هر انسانی از لحاظ روانی و ذهنی یک موجود کاملاً منحصر به فرد می‌باشد به‌طوری که ذهن او در ساده‌ترین فرم شامل عناصر مذکر و مؤنث است که این عناصر شخصیت فرد را سازماندهی می‌نمایند و با نسبت‌های متفاوتی با هم ترکیب شده‌اند. از شواهد علمی بر می‌آید که تفاوت‌های بسیار زیادی در ساختار مغز افراد وجود دارد، اما چیزی که هنوز کشف نشده، اینست که آیا بیولوژی و اطلاعات ژنتیکی انسان می‌تواند تحت تأثیر اعتقادات و آموخته‌های روانشناسانه قرار بگیرد؟ برای بقای بشریت باورها و مفاهیم خاص در مورد جنسیت به کدهای فیزیکی و شیمیائی تبدیل می‌شوند و سپس این کدها از نظر بیولوژیکی تحت تأثیر عواملی قرار می‌گیرند، به‌طوری که باعث می‌شوند مردان رفتاری مردانه داشته باشند و زنان نیز دارای رفتاری زنانه گردند.
جانبدارانه صحبت کردن راجع‌به تقسیم‌بندی خصوصیات روانی بین دو جنس چیزی فراتر از پدیده اجتماعی یا فرهنگی است، در واقع خصوصیات روانی ویژه‌ای وجود ندارد که به‌طور طبیعی منحصراً مخصوص زن یا مرد باشد. اگر رفتارهای شما صرفاً به خاطر ساختار شما باشد، نمی‌توانید عملی را که از نظر جنسیت برای شما تعریف نشده باشد، انجام دهید.
نقطه مرکزی این تجزیه و تحلیل‌ها در مورد روان بشریت چیزی فراتر از جامعه و تمایزات بیولوژیکی بین دو جنس می‌باشد. و آ‌ن‌جا مکانی است که سرشار از عشق بوده و بالاتر از جسم فیزیکی قرار می‌گیرد، که در حقیقت پایه و اساس تمام خصوصیات و رفتارهای هر دو جنس است. به‌منظور تخلیه احساسات روحی و روانی و ابراز درونیات لازم است به فضائی نقل مکان کنیم که سرشار از احترام و اعتبار باشد و این فضا جائی نیست، جز یوگا و یا سایر مکاتب معنوی معنادار.
تغییر آگاهی و تلاش برای درک درونیات، ممکن است نوعی از تمایلات جنسی را بروز دهد که منجر به انحراف گردد، بنابراین درک واقعی از طبیعت خود مقوله‌ای بسیار مهم می‌باشد.
یوگا می‌تواند دریچه‌ای رو به درونیاتِ شما بگشاید و باعث شود که به درک صحیحی از طبیعت واقعی خود دست یابید و از صدمات روحی ناشی از دوگانگی جنسی در امان بمانید.
آسیبی که به روان هر دو جنس مذکر و مؤنث از بدو پیدایش خود نفس ”ایگو“ وارد شد، تأثیرات زیان‌باری به دنبال داشت، اما با این حال، رشد آگاهی از خود (ایگو) تأثیرات مثبت و معناداری هم به دنبال داشته و آن ایجاد فرهنگ‌های متفاوت در سرتاسر جهان بوده است. اکنون نقطه‌ای از تاریخ بشریت ایستاده‌ایم و به این آگاهی رسیده‌ایم که دیگر نیازی نیست ضمیر ناخودآگاه ونیروی قدرتمند طبیعت را تحت سیطره خود درآوریم. چراکه در نهایت از افکار کهنه و منسوخ درباره این‌که ”چه هستیم؟“ و ”برای چه آمده‌ایم؟“ رهائی پیدا خواهیم کرد.
رهائی ایگو از تبوها و ممنوعیت‌های جنسی و تعصبات و تعاریف خشک گذشته، بابِ جدیدی از خلاقیت و پیشرفت را بر روی ما خواهد گشود. وقوع این انقلاب و تحول در آگاهی افراد بسیار نزدیک می‌باشد چنان‌چه امروزه شاهد هستیم، تعداد بسیاری از مردم، برای درک طبیعت واقعی خویش به تمرینات یوگا و مدیتیشن روی می‌آورند. امید است شما نیز انرژی و شجاعت لازم برای کشف درونیات واقعی خود را داشته باشید و به آن فرد منحصر به فردی که باید باشید، تبدیل گردید./نوسینده: آوا Ava/مترجم: حسن نوربخش



منبع: اینترنت
منبع : مجله دانش یوگا
 روزنامه اعتماد
 سایت یوگا پیام مهر
 سایت فریا
http://tansaz.blogsky.com=
 سایت یوگا پیام مهر
 مجله دانش یوگا

زن روز
سایت یوگا پیام مهر
روزنامه سلامت
روزنامه ایران

سایت یوگا پیام مهر
مجله دانش یوگا
 سایت سیمرغ

منبع : مجله دانش یوگا

> مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید

 

این خبر را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

  •  پایگاه خبری" یزدفردا" نظراتی را که حاوی توهین باشد منتشر نمی‌کند.
  • لطفآ از نوشتن نظرات خود با حروف لاتین خودداری نمائید.
  • نظرات ارسالی شما پس از مطالعه دقیق، به قسمتهای مختلف تحریریه ارجاع داده خواهد شد.
  •  ایمیل  "info@yazdfarda.com" پل ارتباطی مخاطبان با یزدفرد و آماده دریافت نظرات،گزارشها ومسندات خبری شماست.

 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا