حسین مسرت

پرستاران این شب زنده داران
شبانگاهان که همگان در خواب نازند و در رؤیای شیرین به سر می بردند ، یک تن امّا بیدار است ، یک تن امّا هشیار است ، کسی که چونان مادر ، دلسوز و مهربان و چونان خواهر دردمند و دل نگران و چونان برادر ، شفیق و غم خوار .
      شام گاهان را تا پاسی از صبح بیدار می ماند ، و صبح گاهان تا پاسی از شب هوشیار . این بی نام و نشانان که کم از پزشکان نیستند . نه دفتری دارند و نه دستکی ، نه بنگاهی و نه ساختمانی ، دفتر مطب شان، سینۀ پر مهرشان است که هر دقیقه ، ده ها نسخۀ عشق و انسانیّت را می پیچیند . خطّی بسیار خوانا دارند که در چشم هایشان و در پیشانی بلندشان هویداست . گاه در قامت پزشکی تجربی و توانا ، جان می بخشند و گاه در هیأت روان پزشکی دل آگاه امید می بخشند .
آنان را « پرستار » می خوانند که نمونۀ ایثار هستند ، هر چند خود صدها گرفتاری دارند ، امّا رفتای دارند پر از عطوفت ، و رأفت و چون با تلخی و تندی بیمار روبرو شوند ، صبورند و بردبار . گاه ماه ها ، بیمار را تیمار می کنند تا به زندگی و سر زندگی برگردد .
     گزافه نخواهد بود اگر آنان را پرستار که نه ،جان آر بنامیم که هر بخشی از بیمارستان به نام آنان رقم خورده است : بخش محبّت ، بخش قلب ، بخش عشق و انسانیّت و بخش مهر درمانی و امیدتراپی .
     مدیر بخش پرتو درمانی ، پرستاری هستند که هر لحظه پرتو ی نیک شان ، لبخند شوق و امید را بر لبان بیمارانی می نشاند که خسته و دل مرده پای به بیمارستان نهاده اند .
امید که همیشه پاینده باشند . 

مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید

 
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا