علی اصغر باقری

دعای ندبه یکی از دعاهای سیاسی است که شیعیان با آه و اندوه جمعه ها می خوانند و تعجیل در ظهور منجی عالم بشریّت را از خداوند باریتعالی طلب می کنند. یکی از فرازهای این دعا جمله لَمْ يُمْتَثَلْ أَمْرُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ می باشد.

 اگر چه عدم امتثال امر پیامبر خدا(صلّی الله علیه و آله)از طرف امت، در زمین گذاشتن پیروی از امامت و به فراموشی سپردن واقعه غیدیر خم و رو آوردن به سقیفه بر می گردد، اما اگر نگاهی به ده سال حاکمیّت پیامبر اسلام(صلّی الله علیه و آله) در مدینه داشته باشیم متوجه می شویم که در زمان حیات حضرت هم کسانی بودند که از دستورات نبیّ مکرم اسلام (صلّی الله علیه و آله)سرپیچی هایی داشتند. واقعه جنگ احد و ترک موقعیت حساس و فرار بسیاری هنگام وخیم شدن اوضاع، رفتن بسیاری به سوی خانه ها در اواخر جنگ خندق بدون اجازه، مقابله و مخالفت شدید بعضی در انجام صلح حدیبیّه،فرار بسیاری در ابتدای جنگ حنین از جمله تازه مسلمانهای مکه، اجرای توطئه بقتل رساندن پیامبر اسلام(صلّی الله علیه و آله)هنگام بازگشت از جنگ تبوک، عدم امتثال دستور حضرت در راه اندازی لشکر عثامه و ماندن آنها در مدینه تا رحلت حضرت. نادیده گرفتن دستور حضرت و نیاوردن قلم و کاغذ جهت ثبت آخرین سفارش حضرت. جدای از اینها موارد دیگری هم وجود داشته که به یک مورد آن اشاره می گردد.

      قضیهّ را از کتاب مغازی واقدی که در اواسط قرن دوم هجری نوشته شده و مورد قبول شیعه و سنی است بخوانیم:

از افرادی که در فتح مکه دستور قتلش صادر شده بود عبدالله بن سعد بن ابی سرح برادر شیری عثمان بن عفّان بود . عثمان او را دید علاوه بر اینکه او را نکشت به اصرار دستش را گرفت و برای اینکه بخشیده شود خدمت پیامبر(ص) آورد. عبدا... جرمش بسیار سنگین بود زیرا مرتد شده بود و ادعای پیغمبری می کرد. ناگاه پیامبر(ص) متوجه شد که عثمان دست عبدالله را گرفته و در برابر آن حضرت ایستاده اند. عثمان شروع به استدعا کرد که او را ببخشید پیامبر(ص) روی از عثمان برگرداند ولی از جانب دیگر آمد باز هم پیامبر (ص) روی خود را برگرداند و منتظر بود مردی برخیزد و گردن عبدالله را بزند. اما وقتی که دیدند کسی چنان اقدامی نکرد و عثمان هم سخت اصرار می ورزد فرمود بسیار خوب. سپس رو به اصحاب کرد و فرمود چه چیز مانع از آن شد که مردی از میان شما برخیزد و گردن این سگ را بزند؟ یا فرمود فاسق را بزند؟ آنگاه رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) اجازه فرمود تا عبدالله بن سعد بن ابی سرح بیعت کند. 

     مغازی واقدی   ج 2  ص 653

 توضیح: عبدا... بن سعد بن ابی سرح فردی باسواد که خط زیبایی داشته و به اصطلاح امروزی هنرمند و از کاتبان وحی بود ولی مرتد شد و به مکه فرار نمود.  نکته دیگر اینکه در آن روز حضرت علی علیه السلام به مأموریتی رفته و حضور نداشتند لذا عثمان توانست فرمان رسول خدا(صلّی الله علیه و آله)را نادیده گرفته و نظر خود را مطرح کند. بعدها که عثمان به خلافت رسید عمرو بن عاص را برکنار و عبدا... بن ابی سرح را به عنوان والی مصر انتخاب نمود.


http://www.yazdfarda.com/media/news_gal/file_45080.jpeg

بازتاب به زمین گذاشتن فرمان پیامبر اسلام(صلّی الله علیه و آله):

جا داشت که اصحاب رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) با دیدن عبدا... بن ابی سرح بی درنگ او را به قتل رسانده و وجود نحسش را از میان بر می داشتند، اما چنین نکرده و با مماشات و سستی و هر چیز دیگری که اسمش را بگذاریم عملاً فرمان نبیّ مکرم اسلام اجرا نگردید و وساطت عثمان برای چنین فرد پلیدی عملی شد. شاید هم بعضی اینچنین فکر می کردند که این خیلی هنرمند است هم با سواد و هم خط زیبایی دارد و حیف است که کشته شود و با اظهار نظری که اخیراً رئیس جمهورمان صادر کردند که: « هنرمند ارزشی و غیر ارزشی نداریم!!» باید از ایشان پرسید نظرشان درباره کشتن عبدا... بن ابی سرح ها و سلمان رشدی ها چیست؟

 اگر ابی سرح کشته می شد جایگاه و موقعیّت امویان نیز تنزل پیدا می کرد و اگر وی کشته می شد دیگر چنین فرد معلوم الحالی نبود تا از سوی به عنوان والی مصر انتخاب گردد و آن ظلم و ستمهایی که ابی سرح در حق مردم مصر نمود باعث شد تا انبوهی از مصریان به مدینه آمده و نزد عثمان شکایت آوردند. عثمان نیز نامه ای به ابی سرح نوشت و از وی خواست تا نسبت به مردم مصر و شاکیان با مهربانی و عطوفت برخورد و حقوق از دست رفته شان را اعاده کند و آن نامه را به مصری ها داد تا با خود ببرند. اما مصریان هنگام بازگشت و در نیمه های راه سواره ای را دیدند که شتابان به سوی مصر می رود!! او را نگه داشته و بازرسی نمودند و نامه ای به والی مصر را یافتند که خواهان کشتن کسانی شده بود که به مدینه آمده بودند!! لذا آنان خشمگین به مدینه بازگشته و خانه عثمان را محاصره و علی رغم مخالفت شدید حضرت علی علیه السلام، به خانه عثمان نفوذ کرده و وی را به قتل رسانده و خلیفه کشی باب و بهانه برای تاخت و تاز معاویه فراهم گردید.

  حاشیه ای که متن شد: موضوع اعتراض مصری ها حاشیه ای بود که به متن تبدیل شد و منجر به کشتن عثمان گردید اما هیچگاه چنین عملی مورد تأیید جانشین پیامبر اسلام حضرت علی علیهما السلام قرار نگرفت. اگر چه بعد از قتل عثمان مسلمانان به خانه حضرت هجوم آورده و خواستار آن شدند تا خلافت را به دست گرفته و اسلام و سرزمینهای اسلامی را نجات دهند و حضرت هم لاجرم بیعت آنان را پذیرفتند؛ اما بیعتهایی که سست بودن آن کم کم جلوه نمود چرا که آنان 25 سال با سیره خلفای حاکم انس گرفته بودند و تحمل سیره امامی که جز اجرای فرامین الهی دغدغه ای نداشت برای آنان دشوار بود. لذا طلحه و زبیرها هوای معاویه به سرشان زد و جنگهایی چون جمل و صفین و نهروان بوجود آمد. شاید اگر عثمان کشته نمی شد پس از چندی مردم دیگر بلاد اسلامی هم متوجه می شدند که تنها راه نجات آنان عملی کردن امامت حضرت علی علیه السلام است که در غدیر خم پیامبر اسلام(صلّی الله علیه و آله) حجّت را بر همگان تمام کردند. اگر چنین اتفاقی می افتاد بهانه کمتری به دست امثال معاویه و طلحه و زبیرها می افتاد و امامت در طریق خود و با پشتوانه محکم مردمی ادامه می یافت. ما می بینیم در سیره امام خمینی(ره) هم همین نگاه وجود داشت و امام راحل موافق با گروههای مسلح و وابسته ای که با رژیم شاه مبارزه می کردند نبودند و بر این باور بودند که مردم باید خودشان متوجه شده و انقلابشان را به پیش ببرند. اما کسانی چون اکبر هاشمی رفسنجانی کاملاً بر خلاف نظر حضرت امام(ره) از حرکتهای مسلحانه علیه رژیم شاه که غالباً گروههایی با افکار مارکسیستی و التقاطی بودند حمایت نموده و بنا به نقل موثق، حتی برای آنها از خمس و سهم امام علیه السلام هم پول جمع نموده و پشتیبانی می کرده!!

 و اما همین گروههای مسلح انقلابی خلقی و دشمنان به ظاهر سرسخت شاه و امپریالیسم چه زود چهره واقعی شان رو شد و با جنگ مسلحانه علیه نظام اسلامی و به خاک و خون کشیدن مردم و خدمتگذارانشان بهترین خدمت را به اربابانشان کردند و پس از اینکه در داخل کشور عرصه بر آنان تنگ شد به دامن امپریالیسم فرار نموده و عاقبت هم اکثرشان در خدمت صدام خون آشام و تا به امروز که آلت دست استکبار جهانی هستند.

 و اما آقای هاشمی رفسنجانی حامی این گروههای به ظاهر انقلابی با آن سابقه مبارزاتی، پس از پیروزی انقلاب و به دست گرفتن مسئولیتها، به جای پیروی از نظر امام راحل و درس عبرت گرفتن از اشتباهات گذشته، با عقب گردی شگفت آور بحث مذاکره و رابطه با امریکا را دنبال نمود که امام راحل بارها از خطرات رابطه ما با امریکا سخن به میان آورده و رابطه با امریکا را مثل رابطه گرگ و میش مثال زدند که هیچ نفعی برای ما ندارد. ولی باز می بینیم در همین راستا و در زمان حیات حضرت امام(ره) قضایایی چون مک فارلین اتفاق می افتد و وزیر امور خارجه امریکا مخفیانه وارد ایران می شود و تا به امروز که ... بماند.

 مواظب حاشیه ها باشیم: آرزوی دشمنان اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران این بوده و هست که بتوانند به لطایف الحیلی حاشیه ها را به متن تبدیل نموده و متن ها را به حاشیه رانده و به اصطلاح در آب لائین ماهی خود را بگیرند. اما هوشیاری و بیداری ملّت می تواند دشمنان را از این ترفند خطرناک نا امید کند. از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی حاشیه های فراوانی که به متن تبدیل شد تا این اواخر که حادثه سال 78 کوی دانشگاه یا فتنه سال 88 که حاشیه انتخابات ریاست جمهوری بود و توسط دشمنان بیرونی و عوامل داخلی شان به چالشی بزرگ برای نظام اسلامی تبدیل شد. کسانی بر طبل متن نمودن این حاشیه زدند که اگر چه به اندازه طلحه و زبیرها سابقه مبارزاتی نداشته ولی از بزرگان قوم محسوب می شدند؛ افرادی چون هاشمی رفسنجانی و خانواده اش، مجمع روحانیون مبارز، سید محمد خاتمی، موسوی خوئینی ها، مهدی کروبی و میرحسین موسوی و.. جزء خواص بودند و تا آنجا که توان داشتند در زمین دشمن بازی کرده و از فتنه حمایت نمودند و باز آن دست خدایی بود که در حمایت از رهبر مظلوممان ملّت را به خروش آورد و حماسه های 23 تیر 88 و 9 دی 88 را رقم زد و فتنه گران و حامیانشان را به جای خود نشاند.

 اما قاطبه ملّت همچنان که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی با عزم پولادین خود و با مشت گره کرده بر سر مستکبران فرود آمده و از کیان نظام اسلامی دفاع نمودند. باید چنین برخوردی را همواره با کسانی که هر از چند گاهی فتنه ای را به پا می کنند داشته باشند و اگر از این غافل شویم باز مجالی برای آنان خواهد بود. اگر چه مسئله «وحدت» و شعارهای سال متن اصلی در جامعه اسلامی است و نباید بگذاریم خدشه ای به آن وارد شود، بخصوص وحدت شیعه و سنی بر سر اسلام و حفظ نظام اسلامی، اما نباید واژه وحدت هم دستاویزی برای فتنه گران باشد تا آنان در لوای آن فرصت فتنه گری مجدد پیدا کنند. همچنان که مرگ بر امریکا و اسرائیل و انگلیس می گوییم مرگ بر سران فتنه هم یادمان نرود که اگر چنین شود باز پس از چندی همین سران فتنه مدعی می شوند و طلبکار!! لذا جادارد به حاشیه ها و حاشیه سازان به اندازه و در جای خودش پرداخته شود. و اگر حاشیه ها را فراموش نموده یا به بهانه هایی همچون وحدت به آن نپردازیم ممکن است باز به متن تبدیل شده و مسئله ساز شوند.  

متن اصلی:

 متن اصلی حرکت نظام اسلامی در شعار سال نهفته که بر اساس ضروریات روز جامعه تشخیص داده شد و از سوی امام خامنه ای در ابتدای سال ابلاغ گردید تا ملت و دولت اولویتها را در این راستا قرار دهند. حماسه سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری و راهپیمایی های روز قدس و 22 بهمن به نحو شایسته ای محقق گردید و زبان پرخاشگر امریکایی ها و همدستانش نسبت به ملت ایران که این اواخر با بعض بی تدبیری ها و انفعال مسئولین سیاست خارجی، دراز شده بود، مردم آنرا زیر پای خود لگد کوب کرده و گزینه گویی دشمن را نقش بر آب نمودند.

 در زمینه حماسه اقتصادی توصیه و سفارش مقام معظم رهبری بر اساس نگاه به درون و تکیه بر استعدادها و امکانات داخلی بوده و هست و مردم ما نیز انصافاً در این زمینه تلاش خوبی داشته و فراوانی بسیاری از مایحتاج عمومی، حاصل این تلاشهاست که در داخل و توسط مردم تولید شده و اگر دولتمردان حمایت های برنامه ای و مستمر از تولیدات داخلی داشته باشند تولید کنندگان با حد اقل سود، کالاهای خود را عرضه می نماید.

مقام معظم رهبری هم با ابلاغ سیاستهای کلی نظام در خصوص اقتصاد مقاومتی، نگاه به درون و مردمی کردن اقتصاد کشور و مطالبه مردمی آنرا خواهان شده و از سران سه قوه خواستند در این زمینه اهتمام ویژه داشته باشند.

 حاشیه ای که به متن تبدیل شده:

متأسفانه برخی از دولتمردان چه در اواخر دولت قبل و بخصوص در دولت جدید اصرار داشته که با اهرم دیپلماسی می توانند بسیاری از مشکلات اقتصادی را برطرف و تحریم ها را کاهش دهند که مقام معظم رهبری همان ابتدای سال عدم خوشبینی خود را اعلام فرمودند. اما با توجه به اصرار دولتمردان جدید و با توجه به شعارهای انتخاباتی شان آنها اجازه یافتند تا در بحث هسته ای و تحریم ها با رعایت اصل حفظ منافع ملی مذاکراتی داشته باشند. اما گویا این حرکت با یک دستپاچگی آغاز و تا به امروز آنچه که از دست داده ایم به مراتب بالاتر از آن چیزی است که دشمنان گوشه کوچکی از اموال خودمان را آنهم با تحقیر و تهدید به ما داده اند و هم اینک این مذاکرات که حاشیه ای در کنار متن بود خود به یک متن بزرگ تبدیل شده و نگاهها را از درون به بیرون متوجه ساخته!! از طرفی مردم و بسیاری از دلسوزان می بینند منافع ملی کشور در این مذاکرات نادیده گرفته شده و منتقدین از سوی دولتمردان تهدید و یا به بی سوادی متهم و تحقیر می شوند تأسیسات اصلی هسته ای ما از سوی دشمنان پلمپ شده و همکاران شهدای هسته ای ما نیز از سوی دولت برکنار شده و می شوند!!

اصل 77 قانون اساسی زیر پا نهاده شده و علاوه بر اینکه دولت توافقنامه را به مجلس نبرده و قانونی نکرده آنرا اجرا هم کرده و حتی نمایندگان ملت را هم در جریان مذاکرات قرار نداده!!

رئیس جمهور هم برای فرار از پرسشهای مردمی در حرکتی نا متعارف با دو نفر مجری جهت شرکت در برنامه زنده تلویزیونی حاضر می شود و قریب یک و نیم ساعت تأخیر در برنامه زنده  حاصل اصرار رئیس جمهور بر اینکه مجری را خود تعیین می کنیم نه صدا و سیما!! و جالب است مجری دولتی و تحمیلی، با سوالات کلیشه ای در پایان از طرف ملّت از رئیس جمهور تشکر نمود!! 

 و اما شاهکار آقایان هم این بوده که از پس این مذاکرات توانسته اند یک سبد کالایی با هزار درد و رنج و تحقیر و تبعیض به بخشی از مردم برسانند که عمده اقلام آن که مرغ و برنج خارجی است!! که این با اصل حماسه اقتصادی مغایرت داشته و بهانه ای هم به دشمن داد که در 35 سالگی انقلاب و در ایام دهه فجر تصاویری از صفهای طولانی دریافت سبد کالا به جهان مخابره شد که بله ایرانی ها گرسنه اند و ما مرغ و برنج برایشان فرستادیم!!

 آیا مردم حق دارند از دولتمردان خود بپرسند مگر نمی شد همین مرغ و برنج را از داخل تهیه نمود؟ شما که می گفتید پول ندارید و خزینه خالی است!! چطور اینها را از خارج خریدید؟ امریکایی ها هم که  اولین واریزی را در 12 بهمن برای تحقیر جمهوری اسلامی داشتند!! جا دارد که مردم یکی از مطالبات خود از دولت را پاسخگویی به این قرار دهند که چرا این اقلام از خارج خریداری شد و همانطور که تخم مرغش را آنهم بعضاً به صورت نسیه ای در داخل و از شبکه مردمی تهیه کردید، اگر آنها را هم از داخل تهیه می کردید چه می شد؟ برنج خارجی که هر از چند گاهی مضرات آن بازگو می شود چه ترجیحی بر برنج ایرانی دارد؟ آن مرغ خارجی که با عجله خریداری شده و شائبه آلودگی و ذبح شرعی آن در ذهن تداعی می شود، چه ترجیحی بر مرغ تولید داخل می تواند داشته باشد؟ شما با این کارهایتان شعار اشتغالزایی در داخل را محقق می کنید یا اشتغالزایی برای خارجی ها؟!!


http://www.yazdfarda.com/media/news_gal/file_44923.jpeg

 پلوهایی که حاصلش درد و بلا بود!!

نهضت عدالتخانه در سال 1285 شمسی که توسط مردم و رهبری علماء به راه افتاد در نیمه های راه توسط انگلیسی ها منحرف و یک عده از مردم به سفارت انگلیس رفته و از پلوهای آنجا خورده و نام مشروطه بر آن نهاده و در نهایت با پیروزی انقلابیون، رهبری نهضت شیخ فضل ا... نوری توسط کسانی که از سفارت انگلیس ارتزاق می کردند به دار آویخته شد و ثمره پلوهای انگلیسی با کودتای رضاخانی تکمیل و بیش از پنجاه سال سیطره رژیم منحوس پهلوی و آن همه درد و بلا!!

 قریب پنجاه سال پیش و قبل از اینکه بعثی ها در عراق روی کار بیایند اینها هر از چند گاهی علیه دولت وقت عراق تظاهرات می کردند، اما از آنجا که تعدادشان کم بود برای جذب بیشتر به کسانی که در تظاهرات حضور می یافتند یک دست چلوکباب و نوشابه می دادند و این با حمایت بلوک شرق استمرار یافت و هواداران بیشتری دور خود جمع نموده تا اینکه بعثی ها با کودتا دولت را ساقط کرده و حکومت را بدست گرفتند و نتیجه چلوکباب و نوشابه خوشمزه در نهایت صدام شد و آن همه درد و بلا!!

 و اما مرغ و برنج های خارجی که به قیمت تحقیر نظام اسلامی در دهه فجر انقلاب، با پلمپ شدن تأسیسات هسته ای و نادیده انگاشتن آرمانهای شهدا و با هزار منت و تهدید جلادهای امریکایی و همدستانشان، توسط دولت تدبیر و امید بر سر سفره بعضی از مردم آورده شده چه حاصلی خواهد داشت؟؟؟    

 پی نوشت :مطلب فوق تهیه و تکثیر و در محل نماز جمعه یزد توزیع شده است 8/12/92 

 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا