محمد علی قاسم زاده

 و فاطمه(س) فاطمه است؛ نه به خاطر همه افتخاراتی که ما به آن می اندیشیم. فاطمه(س) فاطمه نیست به خاطر فرزند محمد(ص)و همسر علی(ع) و مادر حسنین وزینبین(علیهم السلام) بودن. او فاطمه است ؛به خاطر خودِ فاطمه. فاطمه(س) وجودی است که اگر نبود هیچ نبود حتی پدر و همسر و فرزند و او ام ابیهاست. فاطمه(س) را باید شناخت آنگونه که حق معرفت اوست و هرکس فاطمه(س) را بشناسد مسلما شب قدر را درک کرده و برای این معرفت چه تقدیری بالاتر از بهشت فاطمه (س)؟آنگاه که مرضیِ راضیه(س) شوی و با ندایی مادرانه نفس مطمئنه ای باشی لایق قرار گرفتن در زمره عباد و بهشتی که فاطمی است. فاطمه(س) نه آن است که با تاریخ بتوان او را شناخت آنگاه که برخی عامدانه زندگی اش را فقط در چند مقطع کوتاه آن هم بسان یک کاریکاتور به تصویر می شکشند .:یک زن غریب و تنها و از داستان زندگی اش فقط طفولیتی مانده غمخوار پدر،جوانی ای مانده بخشنده هنگام ازدواج و از آن به بعد 9 سالی بیشتر نمی ماند و به ناگاه تصویر یک زن رنجور در فراق پدر، همیشه در آه و ندبه و اشک تا آنجا که ناله های بیت الاحزانش موجب آزردگی همسایه ها شود!!!! و... و وای بر این تصویر و تصور ما از دردانه خلقت. فاطمه(س) فاطر است؛ آنجا که «اناالفاطر و هذه فاطمه». فاطمه(س) زهراست ؛آنگاه که درخشندگی نورش آسمانها و زمین را روشن می کند و ملائکه را به سجده برای احدیت الهی وا می دارد. فاطمه (س) محدثه است؛امانت دار امین وحی، جبرئیل. و فاطمه(س) فاطمه است؛ نگاه داشته و نگاه دارنده از آتش، خود و شیعیان را. فاطمه(س) فاطمه است؛جدا شده از هر شر و بدی. فاطمه(س) فاطمه است؛که پی بردن به کنه ذاتش از عقول ناقص ما دور نگاه داشته شده. و فاطمه(س) فاطمه است؛ بی کم و کاست نه آنچه ما او را می شناسیم بلکه آنگونه که بوده و هست.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا