بی شک جامعه مدنی ایران یکی از معدود جوامع بشری است که در تعابیر و تفاسیر تحلیل گران ، دارای نقاط مبهم و بعضا غیر قابل باور بوده است.به این معنا که در ادوار مختلف بسیاری از رفتارها و گرایشات مردمی بر معادلات عمومی جامعه شناسی منطبق نبوده است.!

بلوغ سیاسی ونوع تفکر مردم هر جامعه نسبت به تغییرات مدنی اطراف خود از مهمترین شاخصه های رشد هر جامعه محسوب میشود.در نگاه کلی میتوان گفت که مردم ایران از آغاز دولت سید محمد خاتمی تاکنون همواره به امید  تغییرات ملموس و بعبارتی دیگر اصلاح اوضاع جامعه، انتظار یک منجی واقعی را داشته اند.منجی از آن نظر که بتواند شرایط را دگرگون کند البته به نفع مردم.از همین نقطه نظر هم ، کاندیداهای ریاست جمهوری در دوره های اخیر،شعارهای تبلیغاتی خود را براساس اینگونه خواسته های مردمی عنوان میکردند .و در ادامه آن حضور مردم در صحنه های سیاسی کشور که انتخابات نمونه بارز آن است را میتوان مرهون همین نیاز تغییردر مردم دانست.

    دولت احمدی نژاد را میتوان نقطه عطفی در نوع خاصی از  ارتباطات مردم و دولت دانست .به گونه ای که با عبور از خط قرمزها و حضور ساده وبی تکلف در میان مردم در آغازین روزهای دولتش توانست بارقه امیدی را در دل مردم روشن کند.غافل از اینکه همه آن رفتارهای عامه پسند و به اصطلاح انقلابی نتوانست دوام چندانی بیاورد یا حداقل هر آنچه در ظاهر رفتارها بود در باطن تفاوت های زیادی داشت.با این حال احمدی نژاد سعی برآن داشت تا معادلات کلی را با این ساده انگاری ها به هم بزند اما در روزهای پایانی دولتش تقریبا این رویه به دست فراموشی سپرده شد.

  طیفی که هم اکنون بعنوان دولتمردان جوان و انقلابی  در دولت آقای رئیسی دست بکار شده اند، در روزگاری نه چندان دور از سینه چاکان و اقتداکنندگان به احمدی نژاد و آرمان هایش بوده اند.هر چند در شرایط کنونی از عقاید و رفتارهای او اعلام برائت می کنند و حتی نام بردن از او را جایز نمی دانند! اما همین دولت احمدی نژاد بود که به این جوانان مجال حضور در پست های مدیریتی داد تا امروز بتوانند بعنوان سوابق کاری و مدیریتی خود از آن یاد کنند.با این اوصاف، تربیت شدگان آن دوران، هنوز همان روحیه و دیدگاه ها را در نحوه مدیریت خود حتی در سطوح کلان کشوری واستانی دارند.

ماحصل بسیاری از سفرهای استانی وبه اصطلاح مردمی دولت احمدی نژاد چیزی جز وعده ها و مصوباتی نبود که بقول یکی از وزرای آن دوران، برخی مصوبات تا صد سال آینده هم عملیاتی نخواهد شد.چون بدون پشتوانه و مبنا علمی وعقلی بوده است.

چیزی که در شرایط کنونی هم نگران کننده است برخی رفتارها و مواضع احساساتی رئیس جمهور و مدیران کشوری واستانی است.

که البته امیدواریم به سرنوشت دولت عدالت و مهرورزی منتهی نشود!.و هرآنچه به مردم قول داده میشود به عرصه عمل برسد. واز یک مساله هم نباید غافل بود که بینش و فهم سیاسی مردم در سال های اخیر رشد قابل توجهی داشته است.و برخی حرکات و نمایش ها دیگرتاریخ مصرفشان گذشته است. توقع مردم از دولتمردان واقع بینی  وصداقت است..همین وبس.

به امید ایرانی سربلند.

  • نویسنده : م.کریمی
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا